سلام و درود آتوسا هستم، تو انجمن های دیگه به عنوان نویسنده فعالیت دارم یا بهتره بگم داشتم بعد از مدتی دوستان دست برداشتن از حمایت هاشون و من هم اونقدر درگیر مسائل زندگی شدم که نتونستم اکثر داستان هام رو ادامه بدم. این بود که مثل همیشه آتوسا مانده بود و یه خروار داستانِ نیمه کاره.
به شدت دوست دارم کارهام از همون ابتدا مورد نقد و بررسی قرار بگیره به خصوص مشکل کارهای من توی شخصیت پردازی هست. بیشتر ایده هام رو ناب و نایاب می دونن اما باز اکثرا به من می گفتن شخصیت پردازیِ خوبی کارهام نداره و گاهی وقتها هم گوشزد شنیدم در مورد اینکه توصیفاتِ کارم اونقدر زیاده که خواننده رو خسته می کنه.
ولی خب... دوست ندارم از همین ابتدای کار نخونده ازم خسته بشین :دی داستان " هیدر " در حقیقت یه کارِ جدیده که به تازگی شروعش کردم. سعی کردم همه ی نکات از جمله دستور و نگارش، انتخاب واژگان، ایده ی غیر کلیشه ای رو شامل بشه. به علاوه ی شخصیت پردازیِ درست و رو به رشد، استفاده ی درست و به جا از لحن و همچنین توصیفاتِ به اندازه که خواننده رو خسته نکنه.
باید این نکته رو در مورد خودم بگم که زیاد می نویسم و زیاد می خونم و تا به حال از نظر خودم بسیار پیشرفت کردم و بیشترِ پیشرفت رو مدیونِ این فضای مجازی هستم. چه بسا این می تونست جورِ دیگه ای باشه و منظور اینه که تله ای از داستان ها توی یه فولدرِ قدیمی توی کامپیوترم خاک بخورن و من متوجه نشم اشکال کارم کجاست ولی خب با قرار دهی داستانام جاهای مختلف، اشکال کارم رو فهمیدم و هر روز در صدد بهتر کردنش هستم.
امیدوارم اینجاها هم دوستان و صاحب نظران بتونن کمکم کنن تا همینطور رو به جلو پیش بریم با هم ...
پیشاپیش از لطف و همکاری شما مچکرم
***
دوستان کاوریست و ویراستار اگر کسی رو می شناسین معرفی کنین
مچکرم
سلام.
برای کاور چیزی که تو ذهنتونه رو بگین.
احیانا توی گودلایفم بهم نگفتین؟
خخخخخ
حدود چهار ساله به طور فعال و نیمه فعال تو سایتای فانتزی بودم
و یه چیز رو راجب نویسنده ها فهمیدم
اگه سرما هم بخورن میگن بخاطر حمایت نکردن خواننده هاس:)
من که به شخصه متوجه چگونگی حمایت نشدم:)
مورد داشتیم طرف زیاد ازش نقد میشده گفته من بدرد نمیخورم ادامه نداده
مورد داشتیم طرف کم نقد میشده گفته به من اهمیت نمیدن ول کرده
مورد داشتیم هم اهمیت دادن هم لایک کردن هم کامنت گذاشتن اخرش گفته اینا فقط خواننده ان( احتمالا انتظار داشت هم زمان با خوندن کتابش اورانیومم غنی کنیم) و ادامه نداده
حالا از شوخی( و شایدم جدی) بگذریم
خوشحالم که کتاب جدید میبینم
مقدمه جالبی بود
کنجکاو شدم بقیشم بخونم
خوندم نقدم میکنم کامنتم میزارم لایکم میکنم( اگه خواننده صرف برات کافی نبود اورانیومم غنی میکنم:))
موفق باشی و انشالله ادامه دار بشه
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
خوب با نقد برگشتم
چند تا مشکل ویرایشی داشت
اگه کار خودته ویرایشش که خوب مشکلی نیس پیش میاد
اگه از دست ویرایش گرت در رفته که اونم فدا سرش تو بعدیا بهتر میشه:)
شایدم اصلا مشکل ویرایشی نباشه من فقط یه جاهایی حس میکردم که جمله بندی غلطه
میگن این حسا وقتی ایجاد میشه که زیاد خونده باشی حالا بگذریم
مشکل اساسی دوم
راستیتش من چند بار توهمین شونزده صفحه گم کردم کی حرف میزنه
با نوشتن فلانی گفت یا فلانی : یا یکم توضیح بیشتر از طرف خودت حل میشه
داستانو بردی تو یه مکان مشخص ادرس دقیقم دادی جاشم وسط امریکاس
این کار اگه بچه خود امریکا نباشی( نمیدونم هستی یا نه) یکم واس نوشتنت شاید مشکل ایجاد کنه
البته اگه قصد داری با جزئیات کار کنی البته این مشکل نیستا فقط دارم ذره بینی عمل میکنم نگی کم گذاشتن
میخوام نکته بینی رو به حد اعلا برسونم
فرض کن شما یه قاتلی میخوای بری یه ادم گنده رو وسط بار بکشی
قاعدتا با تفنگی که صداش تا سه تا خیابون اون ور میره نمیری
پس یه صدا خفه کن میزاری روش
صدا خفه کنم شلیکش صدا بنگ نمیده تا جایی که من فیلم دیدم:)
لحاظ کن اینو:)
شخصیتات یکم جنسیتشون فهمیدنش سخته.چون دخترا شبیه پسرا دارن عمل میکنن بهتری یکم توضیح بدی راجبش
یه جوری اشاره کن بفهمیم مرده یا زن.چون راستیتش من نمیدونم هیدر یا ایدن اسم مرده یا زن
دیگه همینا
اگه زیاد و ظالمانه بود تقصیر خودته گفتی نقد دوست داری
داستان خوب بود اما اسم جادوگر سیاه رو که اوردی مطمئنی که اشتباه نکردی؟
اخه این داستان اصن هیچ ربطی به دنیای فانتزی و جادوگری نداره
سلام به همه ی خواننده های عزیز
واقعن مچکرم به خاطر همه ی نقدها و همه ی نظرات، من چیزی رو اسپویل نمی کنم اگر در مورد داستان یا عبارت توی تایتل داستان سوالی دارین به زودی به جواب سوالتون طیِ داستان می رسید. :دی جادوگر سیاه هم می فهمیم که چرا جادوگره و قضیه :دی گفتم توی این کتاب کلیشه ها شکسته می شه :دی
ویراستار عزیزم هم Ida Lee قراره ویراستاری رو برعهده بگیره، من فصل دوم رو نوشتم ولی خب تا ویراستاری بشه زمان می بره،
پس بدونین که یادم هست داستان رو و سعی می کنم هفته ای یکبار روزهای جمعه داستان رو قرار بدم.
باز هم تشکر از همگی
چاو :11:
داستان خوب بود اما اسم جادوگر سیاه رو که اوردی مطمئنی که اشتباه نکردی؟
اخه این داستان اصن هیچ ربطی به دنیای فانتزی و جادوگری نداره
من داستان رو کامل نخوندم ولی جادوگر می تونه استعاره ای از هر کسی باشه که این به نویسنده و داستان بستگی داره، هیچ وقت نباید زود قضاوت کرد :1: برای همین منتظر باشید تا به راز اسم داستان پی ببرید .....
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
من یه عمر کانتر بازی کردم صدا تق نشنیدم
یه جور صدای خالی شدن هوا با فشار زیاده:)
منم یه عمر فیلم اکشن دیدم و اتفاقاً کانتر هم بازی کردم، همون صدای تق خیلی خفه :دی
سلام دوستان .داستان جالبی به نظر میرسه و از جذابیت کافی برخور داره که از قسمت های اول داستان خواننده رو جذبش کنه .
راجب اسمش زیاد فکر نکردم ولی حدس میزنم به خاطر مو های سیاه هیدر باشه که در آینده شاید چنون لقبی بگیره.:1: :1:
سلام به همگی :دیمی دونم قرار بود جمعه فصل جدید رو بزارم ولی به دلیل تأخیر در ویرایش فصل اول مجبور یه ذره برنامه ها جا به جا شد، منتظر فصل دوم توی هفته ای که میاد باشین 😉
حالا دیگه انقد دقیق سر خود خود وقت بودن هم مهم نیست. به خودت فشار نیار به اون ویراستار هم فشار نیار. با آرامش. بهترم هست. بقیه هم به تو فشار نمیارن:44:
سلام به همگی :دی
می دونم قرار بود جمعه فصل جدید رو بزارم ولی به دلیل تأخیر در ویرایش فصل اول مجبور یه ذره برنامه ها جا به جا شد، منتظر فصل دوم توی هفته ای که میاد باشین 😉
شرمنده م ......... :9a1d645a22388add4f9
مقدمه و فصل اول به صورت ویرایش شده روی سایت قرار گرفت
ممنون از دوست و ویراستار عزیزم Ida Lee
فصل دوم به زودی...
سلام به همه ی همراهان، خواننده ها و دوستای عزیزم
فصل دوم آماده س و من همین حالا برای ویراستار فرستادم، ایشالاه که تا آخر امشب آماده شه و بتونم روی سایت قرار بدم
مرسی از لطف شما :11::8:
اینم از فصل دوم با تشکر از آیدای عزیزم بخاطر این ویرایشِ فوق العاده :11:
البته اینم بگم از اونجایی که بنده فوق العاده سرم شلوغه وقت نکردم یه بار دیگه کامل بخونمش اما به آیدای عزیزم ایمان دارم :105: