Header Background day #19
آگاه‌سازی‌ها
پاک‌کردن همه

داستان دورگه - کتاب دوم (جلد اول)

3,149 ارسال‌
160 کاربران
8645 Reactions
492.8 K نمایش‌
AmbrellA
(@ambrella)
Famed Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 1038
شروع کننده موضوع  

با سلام
خوشحالم که خداوند عمری دادند و توانستیم دورگه رو به اینجا برسونیم، داستانی که به شخصه بدون انگیزه و علاقه شروع به نوشتنش کردم اما حالا که در حال تکمیل اون هستم نسبت به اون علاقه خاصی پیدا کردم، شاید شما با خوندن کتاب اول بگید اخه چه جذابیتی درسته و این رو به شما حق میدم چون معمولا در بخش های نخستین یک کتاب به شرح وضع حال و توصیف معما ها و خلق ماجرا ها معرفی شخصیت ها و محیط پرداخته میشه و عملا معمایی پاسخ داده نمیشه که خواننده جذب داستان بشه برای همین فکر میکنم اونهایی که دندون روی جگر گذاشتن و خوندن و صبر کردن در پایات کتاب دوم حسابی شگفت زده بشن، زیرا اون چیزی که در ذهن پروروندم رو اگر به طور کامل میدونستید از تعجب شاید چشماتون گرد می شد و دهنتون باز می موند. به دوستان قول معما هایی بسیار سخت و پیچیده رو میدم که حسابی ذهن شما رو درگیر خودش بکنه ماجراها مبارزاتی که شما رو حسابی سر ذوق بیاره صحنه هایی که شما رو به یاد نبرد های باستان بندازه، و اونهایی که مثل من آرزو میکردن که دنیا هم یک دنیای فانتزی بود رو به یک رویای طولانی و عمیق ببره، و زمانی بیدارتون کنه که حسابی سیراب شده باشید.

مقدمه ای از کتاب دوم:
آسمان تیره و تار اردوگاه دورگه ها سیاه تر و سنگ دلانه تر از هر زمانی شده بود، باران به شدت می بارید، هیچ دورگه ای دیده نمی شد هیچ سربازی نبود چادر ها ساکت و آرامتر از هر زمانی بودند و صدای مرگ را از هر گوشه اردوگاه می شد احساس کرد، از تپه شرقی که در بالای ان اتاقک چوبی ساخته شده بود دود سفیدی به بیرون و میان ابر های سیاه بالا می رفت.
تمام نفرات در میدان مبارزه اردوگاه جمع شده بودند اما بر خلاف همیشه هیچ صدایی از هیچ کدام شنیده نمی شد، تنها صدای چکه های قطرات باران بود که بر چاله های اب میریخت،صدای سربازی از دور به گوش رسید که سراسیمه این سکوت مرگ اور را شکست و زمانی که در میانه میدان مبارزه رسید بی توجه به فرماندهان اردوگاه رو به سمت دورگه ها برگشت و فریادی از سر ترس زد:
- دارن به اینجا میرسن، ادمخوار ها دارن به اینجا میرسن باید فرار کنیم.....
و اینگونه بود که سرنوشت دنیای اجنه برای اخرین بار رقم خورد.
صاحب حقیقی حلقه باز خواهد گشت، فراموش شدگان چشم به دنیا میدوزند، منتظر از سرنوشتی که به دست مردگان رقم خواهد خورد، نقابداری که از دنیای فراموش شدگان گذشته، دنیای مردگان را از پس گذاشته و پا به میان کارزار میگذارد.
آیا دنیا را با سیاهی دورنش به فرطه سقوط خواهد برد؟

با ما همراه باشید با نبرد های افسانه ای، سقوط شهر ها بیدار شدن خدایان باستان .

مژده برای دختر خانوم ها اگر توی کتاب اول جذب هیچ شخصیت دختری نشدید میتونید تفاوت رو در این کتاب احساس کنید با سوپر شخصیت مونث داستان ...... :53::53::3:

تالارگفتمان 1

دانلود کتاب اول
این شما و این فصول داستان:
لینک گروه در تلگرام: https://t.me/joinchat/Blb2kEqU7YxeurFbq1Kn8g

لینک کانال تلگرام (ارائه داستان): https://t.me/AmbrellA_Story

دورگه کتاب دوم

فصل
دانلود
فصل
دانلود
فصل 1(تعقییب و گریز) دانلود فصل 2(اِدورا) دانلود
فصل 3(برخورد) دانلود فصل 4(تصمیم) دانلود
فصل 5(ایا او یک هیولاست؟) دانلود فصل 6(منطقه تاناریس) دانلود
فصل 7(راه حل) دانلود فصل 8(روشنایی در تاریکی و تاریکی در روشنایی میمیرد) دانلود
فصل 9(در راه ناردا) دانلود فصل 10(حس جدید، انتقام...) دانلود
فصل 11(شیپور جنگ در ناردا) دانلود فصل 12(تعظیم در برابر دشمن) دانلود
فصل 13(ایلا) دانلود فصل 14(لورتگا) دانلود
فصل 15(دردسر در شمال) دانلود فصل 16(تصویری در اینه!) دانلود
فصل 17(اولین دیدار) دانلود فصل 18(عاشقانه در میدان جنگ) دانلود
فصل 19(خیانتکار) دانلود فصل 20!(اعتراف) دانلود
فصل 21(اولین نبرد واقعی) دانلود فصل22(اولین دختر دورگه) دانلود
فصل 23(دره ممنوعه) دانلود فصل 24(گرگ تنها) دانلود
فصل 25(شب برخورد) دانلود فصل 26(نبرد بزرگ،نزدیک تر از همیشه) دانلود
فصل 27(نبردبزرگ2،مه سیاه) دانلود فصل 28(نبرد بزرگ3،معبد) دانلود
فصل29 (نبرد بزرگ4، ارباب معبد) دانلود فصل 30(آن شب، نبرد بزرگ5) دانلود
فصل 31(شکاف، نبرد بزرگ6) دانلود فصل32 (خیلی دیراو را شناخت،نبرد بزرگ7) دانلود
فصل 33(ایا میتوان او را شناخت؟نبرد بزرگ نزدیک است) دانلود فصل34 دانلود
فصل 35(شروع یک پایان،نبرد بزرگ نزدیک است) دانلود فصل36(پروازروح، نبرد بزرگ نزدیک) دانلود
فصل 37(افکار،نبرد بزرگ) دانلود فصل 38(اتحاد، سایه نبرد بزرگ) دانلود
فصل 39(دروغگو،شروع نبرد بزرگ) دانلود فصل 40(اغاز نبرد) دانلود
فصل 41(پایان) دانلود فصل 42(او خواهد امد) دانلود
فصل 43(دروازه) عیدتون مبارک 29 اسفند 97 ساعت 12:19 دانلود فصل 44(بازگشت) دانلود
فصل45(افسانه سرنوشت) فصل تجمیع شده دانلود فصل 46(پایان نبرد بزرگ) دانلود
فصل 47(مردی روی شاخه) دانلود فصل 48(یک دقیقه بیشتر...) دانلود
فصل 49(هنری...) دانلود
فصل 50(لایه واقعی دنیا):bonheur: دانلود
فصل51(تسخیر شده) دانلود فصل52(هزار سال تنهایی) دانلود
فصل53(پایان روئیا) دانلود فصل 54(درخت وجود) دانلود
فصل 55 (ارباب اعماق) دانلود فصل 56 (مقابل یک خاطر قدیمی) دانلود
فصل ۵۷ (امید این فصل رو قهوه‌ای کرده، باید یه دور ویرایش جزئی بشه) دانلود فصل 58(اخرین دیدار) دانلود
فصل 59 (تاس سرنوشت) دانلود


ا

وبلاگ من میتونید از این وبلاگ هم داستان رو دانلود کنید
http://omidmoradpour.rozblog.com



دوستان در نظر داشته باشن که از فصل 43 به بعد فصل ها امتیازی خواهد بود و هیچ لینک رایگانی ارسال نخواهد شد
پس از همین حالا برای دانلود فصل مورد نظر خودتون به فکر باشید و برنامه ریزی کنید

توجه توجه:
دوستانی که امتییاز منفی زیادی دارن میتونن با انجام یه پروژه تنها یه پروژه تمام امتیاز منفی خودشون رو صفر کنن پس یه بار زخمت بکشید تا به سرعت اکانتتون برگرده به حالت اولیه.


اخبار:27/3/98
سلام به دوستان گل
اومدم یه اطلاعی بدم و برم
به قوله تا مدت نامعلومی ارائه فصول رو به تاخیر میدازم همینطور به نوشتن ادامه میدم اما به جایی رسیدم که نیاز به تمرکز زیادی برای جمع کردن و سرو سامون دادن به قضایای داسان دارم حجم داستان الان که خودم شروع کردم به خوندش وحشتناک بالاس. حقیقتش این بوده که تاالان هر زمان فصلی نوشتم دیگه خودم نخوندمش بعد هزارو اندی صفحه و سریع بدون ویرایش اپلودش کردم خخخ
بخشی که توی کتاب دوم دارم روش کار میکنم مسابقات بزرگی هست که بهش میگن مسابقات هزاره که برای ساختش باید بدون فشار طراحیش کنم که یه چیز تقلیدی نشه احتمال 99 درصد وقتی کتاب کامل شد همه کتاب رو یکجا اپلود میکنم.

توی گروه تلگرامیش هم حتما خبر هایی از نوشتن ادامش میدم به دوستان مرسی بابت پیگیر بودنتون امید وارم مارو بعده هم تنها نزارید.


آخرین و جدیدترین اطلاعیه:

واقعا میتونم بگم که متاسفم اما اون حرف رو از روی نادونی زدم زندگی مشترک دست و پا کردن تو دوره ای که دلارش پول و طلا و گرونیش به این شکله همین که بدویی و بتونی یه لغمه نون در بیاری کلاهت رو باید بندازی هوا هزار متر چه برسه رسیدن به علایق این دوره.
خیلی دوس داشتم خیالم از نظر اقتصادی راحت بود تا هر روز می نشستم و مینوشتم ولی یه کارگر با حقوق 3 تومنی چطور میتونه تو این روزگار بشینم بنویسم
واقعا میگم اگر پول نداری زن نگیر که بجز سختی و بدبختی چیزی نصیبت نمیشه نگرانیای زندگی خوردت میکنه. اگر پول داری زن بگیر بعد میتونی با خیال راحت بنویسی.
اگر نداری و ارزوهات برات مهمتره پس مجردی بهترین راهشه بشین و نون خشک سق بزنی ولی بری سمت اون چیزی که دوست داری نمیشه همه چیز رو با هم داشت دنیاش خیلی بی رحمه فقط یه چیز اگررررر بتونی بهش برسی هیچ وقت رو دوتا بزاری جفتش رو از دست میدی.

اگر زمانی اوضاع منم به اون شکل شد که نیاز نبود سگ دو بزنم برای چندرقاز حقوق میام و از نو شروع میکنم به نوشتن فقط #امید_مرادپور رو تو گوگل سرچ کنید.
یا علی


   
AlirezaDark, rasoulsss, A. M. D. R. Z. H and 103 people reacted
نقل‌قول
Aryamo
(@aryamo)
Honorable Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 381
 

انگار خبری نیست.
نکنه امشب فصل نیاد؟؟???


   
پاسخنقل‌قول
danyal
(@danyal)
Estimable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 78
 

همچنان منتظر فصل


   
پاسخنقل‌قول
AmbrellA
(@ambrella)
Famed Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 1038
شروع کننده موضوع  
فصل بیست و سوم از داستان دورگه کتاب دوم اپلود شد
منتظر نظرات شما هستم


سلام دوستان عزیز این هفته حتی 1 ساعت نت نداشتم و سرکارم نتونستم سایت رو ببینم ولی دوستان کم نیارید دنبال کنید سایت رو که بسته نشه فرومش منم بعدا که دستم باز بشه با تمام قدرت پشتتون هستم
الان هم اومدم خونه دایی جان کنار مهدی پسر دایی و از گوشی اون نت دارم استفاده میکنم دعا به جونش کنید که نت رو جور کرد!
منتظر نظرات و نقد های توپتون هستم
از خبر بسته شدن فروم دلسرد نشید همه هنوز به هم وصلیم

یا علی

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

پ.ن نفیسه بانو اگر انلاین شد برای بخش مدیریت تایپ سایت یه افزونه مدیریت اتوماتیک نوشتم که میتونه کار تایپ سایت رو چندین برابر سرعت میده اگر سلاح میدونید تا روی سایت اپلودش کنیم و بشه کمک حال دوستان


   
پاسخنقل‌قول
Dark lord
(@darklord)
Prominent Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 454
 

AmbrellA;33845:

فصل بیست و سوم از داستان دورگه کتاب دوم اپلود شد
منتظر نظرات شما هستم


سلام دوستان عزیز این هفته حتی 1 ساعت نت نداشتم و سرکارم نتونستم سایت رو ببینم ولی دوستان کم نیارید دنبال کنید سایت رو که بسته نشه فرومش منم بعدا که دستم باز بشه با تمام قدرت پشتتون هستم
الان هم اومدم خونه دایی جان کنار مهدی پسر دایی و از گوشی اون نت دارم استفاده میکنم دعا به جونش کنید که نت رو جور کرد!
منتظر نظرات و نقد های توپتون هستم
از خبر بسته شدن فروم دلسرد نشید همه هنوز به هم وصلیم

یا علی

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

پ.ن نفیسه بانو اگر انلاین شد برای بخش مدیریت تایپ سایت یه افزونه مدیریت اتوماتیک نوشتم که میتونه کار تایپ سایت رو چندین برابر سرعت میده اگر سلاح میدونید تا روی سایت اپلودش کنیم و بشه کمک حال دوستان

با تشکر که این فصل هم به موقع گذاشته شد.فصل خوبی بود.بالاخره در این فصل تنوع رو داشتیم هر چند معما های جدیدی اضافه شد


   
sasa and danyal reacted
پاسخنقل‌قول
Aryamo
(@aryamo)
Honorable Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 381
 

آقا ممنون
خدا پسرداییت رو هم خیر بده
دل یه ملت رو شاد کرد


   
پاسخنقل‌قول
nasren1232
(@nasren1232)
Reputable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 185
 

خوب بود:9::10:


   
پاسخنقل‌قول
Mr.R
 Mr.R
(@mr-r)
Estimable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 89
 

بسیار عالی رشد داستان رو میشه کاملا
از شما و پسر دایی هم ممنونیم به خاطر فصل جدید


   
پاسخنقل‌قول
anahitarafiee2
(@anahitarafiee2)
Reputable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 217
 

سلام فصل جدید عالی بود سپاس
ولی من منتظر بودم بااون تایرنه بجنگه:45:بدجوری ضدحال خوردم خخخ
صفحه اول اونی که مراقب آیتاش و هنری بود کی بود ممکنه آرماندو باشه یا خود هنری بود؟چون به نظر آخر فصل قبلی هنری بودکه درمورد آیتاش فکر می کرد


   
پاسخنقل‌قول
ahmadi.fereshteh222
(@ahmadi-fereshteh222)
Reputable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 224
 

Rosela;33851:
سلام فصل جدید عالی بود سپاس
ولی من منتظر بودم بااون تایرنه بجنگه:45:بدجوری ضدحال خوردم خخخ
صفحه اول اونی که مراقب آیتاش و هنری بود کی بود ممکنه آرماندو باشه یا خود هنری بود؟چون به نظر آخر فصل قبلی هنری بودکه درمورد آیتاش فکر می کرد

آرماندو بود چون که گفته بود دیگه نمی خواد تو ماموریتش شکست بخوره و تو صفحه های بعدی هم در این مورد صحبت کرده بود


   
پاسخنقل‌قول
Aryamo
(@aryamo)
Honorable Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 381
 

Rosela;33851:
سلام فصل جدید عالی بود سپاس
ولی من منتظر بودم بااون تایرنه بجنگه:45:بدجوری ضدحال خوردم خخخ
صفحه اول اونی که مراقب آیتاش و هنری بود کی بود ممکنه آرماندو باشه یا خود هنری بود؟چون به نظر آخر فصل قبلی هنری بودکه درمورد آیتاش فکر می کرد

آره، آرماندو بود. داشت می‌رفت آیتاش رو دید و ....

کاملا باهات موافقم. شدیدا منتظر بودم هنری بزنه تایرنه رو آش‌و? کنه جیگرم حال بیاد ولی نشد.
ای خدا بگم چیکارت کنه آقا امید نذاشتی هنری پوست اون نامردو بکنه، بعدا واسمون دردسر میشه‌ها!!??
از من گفتن بود??
بعدا نگی نگفتی???


   
پاسخنقل‌قول
Death master
(@death-master-2)
Estimable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 66
 

عالی مثل همیشه
اما بدجور ضدحال زدی همینکه اون تایرن هنری رو به مبارزه دعوت کرد فک کردم الان میره بزن بکوب راه میندازه اما ....
خب حالا که شده منتظر فصل بعد هستیم

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

عالی مثل همیشه
اما بدجور ضدحال زدی همینکه اون تایرن هنری رو به مبارزه دعوت کرد فک کردم الان میره بزن بکوب راه میندازه اما ....
خب حالا که شده منتظر فصل بعد هستیم


   
پاسخنقل‌قول
danyal
(@danyal)
Estimable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 78
 

یه فصل متفاوت.بنظرم هنری اگه مبارزه رو قبول میکرد بهتر بود درسته که هنوز مهارت کافی رو نداشت اما فقط با قدرت بدنی بالاش و زود درمانی ماورای اجنه ایش میتونست خیلی راحت تایرن رو نابود کنه.حالا هم که تقریبا تو استفاده از سلاحش استاده و قراره سم افعی هم روش باشه و با این سلاح ضد جادو میشه میشه گفت شکست ناپذیر میشه همچنین یه قدرت های جادویی عجیبی داره در اون شکل میگیره اون فشار رو بئاتریس خاکستر شدن اون اجنه با این تفاسیر و با بازگشت قدرت درونیش می‌تونه خودشو برای مقابله با حریفان نهاییش حاضر کنه.و درنهایت برادرا برگشتن با ی نقشه مرموز دیگه.ولی نبرد نهایی حسابی خرتوخره هنری مقابل برادرا،برادرا مقابل اژدهای مادر،اژدهای مادر مقابل کل جهان.کل جهان اجنه مقابل خدای دراکل و دیگر خدایان شرور.حالا تصور کنید....
درکل عالی با قدرت ادامه بده


   
Dark lord reacted
پاسخنقل‌قول
Dark lord
(@darklord)
Prominent Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 454
 

مخالف نظر دوستان هستم
دلیل اول:اون موقع هنوز به لورتگا مسلط نشده بود.
دلیل دوم:من پیروزی صددرصدی رو برای هنری قبول ندارم. و با باخت احتمالی آبروی مادرش میرفت و تمام اهداف وجود هنری در اردوگاه به هیچ تبدیل میشد
دلیل سوم:خوب نبود قدرت ماورایی ترمیم هنری رو همه بدونن
دلیل چهارم:با زخمی یا مرگ احتمالی تایرن ارتش دچار مشکل و اختلاف میشد و هنری به دشمن درجه اول تایرن ها تبدیل میشد./صدالبته که دشمن با دورگه دارن به طور عادی/

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

danyal;33855:
حالا هم که تقریبا تو استفاده از سلاحش استاده و قراره سم افعی هم روش باشه و با این سلاح ضد جادو میشه میشه گفت شکست ناپذیر میشه همچنین یه قدرت های جادویی عجیبی داره در اون شکل میگیره اون فشار رو بئاتریس خاکستر شدن اون اجنه با این تفاسیر و با بازگشت قدرت درونیش می‌تونه

اولا گمان نمیکنم هنری با اینچیزا شکست ناپذیر بشه قدرت قوی و ناشناخته زیادی در دنیایی اجنه وجود داره.
دوما برداشت شخصی منه اینه با تمرین میتونه با استفاده از سلاح جلو حمله های جادویی رو بگیره چون سلاح ضد جادو هس وگرنه هنری به تنهایی و بدون لورتگا ضدجادو نمیشه.هنری هنوز هیچ تجربه در حملات جادویی و جلوگیری از اونا نداره
سوما در مورد بئاتریس حرفی ندارم اگر در مورد اجنه گمان نمیکنم کار هنری باشه که ناپدید شدن .ناپدید شدن برای نبودن مدرک
و همچنین بنظر من هنوز تا برگشت احتمالی قدرت درونی هنری وقت زیادی لازمه.شاید در کتاب بعدی یا اواخر این کتاب
یکی از اهداف احتمالی مسابقه هزاره میتونه این باشه

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

این فصل بی شک بدون نکته نیس ولی چیز خاصی هم برای نقد نداره /نظر شخصی/بنظرم با فصل بعد بهتر بشه نقد کرد.صدالبته ک این قضیه برادرها دارای ابهامات زیادی هس.با تشکر از نویسنده عزیز
.
پ.ن:این ماموریت هنری شاید به برخورد با ریکا یا یافتن نشانه هایی از اون همراه باشه .گرچه پیدا شدن ریکا به این زودی رو فک نکنم در برنامه نویسنده باشه


   
پاسخنقل‌قول
Dark lord
(@darklord)
Prominent Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 454
 

یجا از کلمه برادر سوم استفاده کردی درحالی ک بردار سوم در بین اونا نیست.قضیه چیه؟
منظور برادر چهارمه یا بردار سوم پیش اونا هس
ده هزار سال هم میشه قبل از اغاز فرمانروایی فرمانروا پس از زمان گرفتن قدرت اونا توسط اژدها مادر حساب میشه یا شایدم از زمان تولد اونا


   
fariba.2016 reacted
پاسخنقل‌قول
zzareb2
(@zzareb2)
Reputable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 160
 

به نظر می رسید برادرها یک به یک رفتن روی اون قسمت و احتمالا برای زیادتر کردن قدرتشون بوده اینکار- مال برادر اول هم چون کلا قوی تر از همه هستش - داره اتفاق متفاوتی براش میفته. اون روز هم یادتون باشه برادر بزرگ با یه برادر دیگه بود و وقتی که برگشتن تو جمع برادرای دیگه یه درگیری بینشون اتفاق افتاده بود به طوری که اون برادری که همراه اولی بود رو حتی جمع نشناختنش و راحت شکست خوردن ازش. احتمالا این برادر هم با همین فرایند قوی شده بود که الان بقیه دارن میشن.


   
پاسخنقل‌قول
صفحه 83 / 210
اشتراک: