با سلام
خوشحالم که خداوند عمری دادند و توانستیم دورگه رو به اینجا برسونیم، داستانی که به شخصه بدون انگیزه و علاقه شروع به نوشتنش کردم اما حالا که در حال تکمیل اون هستم نسبت به اون علاقه خاصی پیدا کردم، شاید شما با خوندن کتاب اول بگید اخه چه جذابیتی درسته و این رو به شما حق میدم چون معمولا در بخش های نخستین یک کتاب به شرح وضع حال و توصیف معما ها و خلق ماجرا ها معرفی شخصیت ها و محیط پرداخته میشه و عملا معمایی پاسخ داده نمیشه که خواننده جذب داستان بشه برای همین فکر میکنم اونهایی که دندون روی جگر گذاشتن و خوندن و صبر کردن در پایات کتاب دوم حسابی شگفت زده بشن، زیرا اون چیزی که در ذهن پروروندم رو اگر به طور کامل میدونستید از تعجب شاید چشماتون گرد می شد و دهنتون باز می موند. به دوستان قول معما هایی بسیار سخت و پیچیده رو میدم که حسابی ذهن شما رو درگیر خودش بکنه ماجراها مبارزاتی که شما رو حسابی سر ذوق بیاره صحنه هایی که شما رو به یاد نبرد های باستان بندازه، و اونهایی که مثل من آرزو میکردن که دنیا هم یک دنیای فانتزی بود رو به یک رویای طولانی و عمیق ببره، و زمانی بیدارتون کنه که حسابی سیراب شده باشید.
مقدمه ای از کتاب دوم:
آسمان تیره و تار اردوگاه دورگه ها سیاه تر و سنگ دلانه تر از هر زمانی شده بود، باران به شدت می بارید، هیچ دورگه ای دیده نمی شد هیچ سربازی نبود چادر ها ساکت و آرامتر از هر زمانی بودند و صدای مرگ را از هر گوشه اردوگاه می شد احساس کرد، از تپه شرقی که در بالای ان اتاقک چوبی ساخته شده بود دود سفیدی به بیرون و میان ابر های سیاه بالا می رفت.
تمام نفرات در میدان مبارزه اردوگاه جمع شده بودند اما بر خلاف همیشه هیچ صدایی از هیچ کدام شنیده نمی شد، تنها صدای چکه های قطرات باران بود که بر چاله های اب میریخت،صدای سربازی از دور به گوش رسید که سراسیمه این سکوت مرگ اور را شکست و زمانی که در میانه میدان مبارزه رسید بی توجه به فرماندهان اردوگاه رو به سمت دورگه ها برگشت و فریادی از سر ترس زد:
- دارن به اینجا میرسن، ادمخوار ها دارن به اینجا میرسن باید فرار کنیم.....
و اینگونه بود که سرنوشت دنیای اجنه برای اخرین بار رقم خورد.
صاحب حقیقی حلقه باز خواهد گشت، فراموش شدگان چشم به دنیا میدوزند، منتظر از سرنوشتی که به دست مردگان رقم خواهد خورد، نقابداری که از دنیای فراموش شدگان گذشته، دنیای مردگان را از پس گذاشته و پا به میان کارزار میگذارد.
آیا دنیا را با سیاهی دورنش به فرطه سقوط خواهد برد؟
با ما همراه باشید با نبرد های افسانه ای، سقوط شهر ها بیدار شدن خدایان باستان .
مژده برای دختر خانوم ها اگر توی کتاب اول جذب هیچ شخصیت دختری نشدید میتونید تفاوت رو در این کتاب احساس کنید با سوپر شخصیت مونث داستان ...... :53::53::3:
دانلود کتاب اول
این شما و این فصول داستان:
لینک گروه در تلگرام: https://t.me/joinchat/Blb2kEqU7YxeurFbq1Kn8g
لینک کانال تلگرام (ارائه داستان): https://t.me/AmbrellA_Story
دورگه کتاب دوم |
فصل |
دانلود |
فصل |
دانلود |
فصل 1(تعقییب و گریز) | دانلود | فصل 2(اِدورا) | دانلود |
فصل 3(برخورد) | دانلود | فصل 4(تصمیم) | دانلود |
فصل 5(ایا او یک هیولاست؟) | دانلود | فصل 6(منطقه تاناریس) | دانلود |
فصل 7(راه حل) | دانلود | فصل 8(روشنایی در تاریکی و تاریکی در روشنایی میمیرد) | دانلود |
فصل 9(در راه ناردا) | دانلود | فصل 10(حس جدید، انتقام...) | دانلود |
فصل 11(شیپور جنگ در ناردا) | دانلود | فصل 12(تعظیم در برابر دشمن) | دانلود |
فصل 13(ایلا) | دانلود | فصل 14(لورتگا) | دانلود |
فصل 15(دردسر در شمال) | دانلود | فصل 16(تصویری در اینه!) | دانلود |
فصل 17(اولین دیدار) | دانلود | فصل 18(عاشقانه در میدان جنگ) | دانلود |
فصل 19(خیانتکار) | دانلود | فصل 20!(اعتراف) | دانلود |
فصل 21(اولین نبرد واقعی) | دانلود | فصل22(اولین دختر دورگه) | دانلود |
فصل 23(دره ممنوعه) | دانلود | فصل 24(گرگ تنها) | دانلود |
فصل 25(شب برخورد) | دانلود | فصل 26(نبرد بزرگ،نزدیک تر از همیشه) | دانلود |
فصل 27(نبردبزرگ2،مه سیاه) | دانلود | فصل 28(نبرد بزرگ3،معبد) | دانلود |
فصل29 (نبرد بزرگ4، ارباب معبد) | دانلود | فصل 30(آن شب، نبرد بزرگ5) | دانلود |
فصل 31(شکاف، نبرد بزرگ6) | دانلود | فصل32 (خیلی دیراو را شناخت،نبرد بزرگ7) | دانلود |
فصل 33(ایا میتوان او را شناخت؟نبرد بزرگ نزدیک است) | دانلود | فصل34 | دانلود |
فصل 35(شروع یک پایان،نبرد بزرگ نزدیک است) | دانلود | فصل36(پروازروح، نبرد بزرگ نزدیک) | دانلود |
فصل 37(افکار،نبرد بزرگ) | دانلود | فصل 38(اتحاد، سایه نبرد بزرگ) | دانلود |
فصل 39(دروغگو،شروع نبرد بزرگ) | دانلود | فصل 40(اغاز نبرد) | دانلود |
فصل 41(پایان) | دانلود | فصل 42(او خواهد امد) | دانلود |
فصل 43(دروازه) عیدتون مبارک 29 اسفند 97 ساعت 12:19 | دانلود | فصل 44(بازگشت) | دانلود |
فصل45(افسانه سرنوشت) فصل تجمیع شده | دانلود | فصل 46(پایان نبرد بزرگ) | دانلود |
فصل 47(مردی روی شاخه) | دانلود | فصل 48(یک دقیقه بیشتر...) | دانلود |
فصل 49(هنری...) | دانلود |
فصل 50(لایه واقعی دنیا):bonheur: | دانلود |
فصل51(تسخیر شده) | دانلود | فصل52(هزار سال تنهایی) | دانلود |
فصل53(پایان روئیا) | دانلود | فصل 54(درخت وجود) | دانلود |
فصل 55 (ارباب اعماق) | دانلود | فصل 56 (مقابل یک خاطر قدیمی) | دانلود |
فصل ۵۷ (امید این فصل رو قهوهای کرده، باید یه دور ویرایش جزئی بشه) | دانلود | فصل 58(اخرین دیدار) | دانلود |
فصل 59 (تاس سرنوشت) | دانلود |
ا
وبلاگ من میتونید از این وبلاگ هم داستان رو دانلود کنید |
http://omidmoradpour.rozblog.com |
دوستان در نظر داشته باشن که از فصل 43 به بعد فصل ها امتیازی خواهد بود و هیچ لینک رایگانی ارسال نخواهد شد
پس از همین حالا برای دانلود فصل مورد نظر خودتون به فکر باشید و برنامه ریزی کنید
توجه توجه:
دوستانی که امتییاز منفی زیادی دارن میتونن با انجام یه پروژه تنها یه پروژه تمام امتیاز منفی خودشون رو صفر کنن پس یه بار زخمت بکشید تا به سرعت اکانتتون برگرده به حالت اولیه.
اخبار:27/3/98 سلام به دوستان گل
اومدم یه اطلاعی بدم و برم
به قوله تا مدت نامعلومی ارائه فصول رو به تاخیر میدازم همینطور به نوشتن ادامه میدم اما به جایی رسیدم که نیاز به تمرکز زیادی برای جمع کردن و سرو سامون دادن به قضایای داسان دارم حجم داستان الان که خودم شروع کردم به خوندش وحشتناک بالاس. حقیقتش این بوده که تاالان هر زمان فصلی نوشتم دیگه خودم نخوندمش بعد هزارو اندی صفحه و سریع بدون ویرایش اپلودش کردم خخخ
بخشی که توی کتاب دوم دارم روش کار میکنم مسابقات بزرگی هست که بهش میگن مسابقات هزاره که برای ساختش باید بدون فشار طراحیش کنم که یه چیز تقلیدی نشه احتمال 99 درصد وقتی کتاب کامل شد همه کتاب رو یکجا اپلود میکنم.
توی گروه تلگرامیش هم حتما خبر هایی از نوشتن ادامش میدم به دوستان مرسی بابت پیگیر بودنتون امید وارم مارو بعده هم تنها نزارید.
آخرین و جدیدترین اطلاعیه:
واقعا میتونم بگم که متاسفم اما اون حرف رو از روی نادونی زدم زندگی مشترک دست و پا کردن تو دوره ای که دلارش پول و طلا و گرونیش به این شکله همین که بدویی و بتونی یه لغمه نون در بیاری کلاهت رو باید بندازی هوا هزار متر چه برسه رسیدن به علایق این دوره.
خیلی دوس داشتم خیالم از نظر اقتصادی راحت بود تا هر روز می نشستم و مینوشتم ولی یه کارگر با حقوق 3 تومنی چطور میتونه تو این روزگار بشینم بنویسم
واقعا میگم اگر پول نداری زن نگیر که بجز سختی و بدبختی چیزی نصیبت نمیشه نگرانیای زندگی خوردت میکنه. اگر پول داری زن بگیر بعد میتونی با خیال راحت بنویسی.
اگر نداری و ارزوهات برات مهمتره پس مجردی بهترین راهشه بشین و نون خشک سق بزنی ولی بری سمت اون چیزی که دوست داری نمیشه همه چیز رو با هم داشت دنیاش خیلی بی رحمه فقط یه چیز اگررررر بتونی بهش برسی هیچ وقت رو دوتا بزاری جفتش رو از دست میدی.اگر زمانی اوضاع منم به اون شکل شد که نیاز نبود سگ دو بزنم برای چندرقاز حقوق میام و از نو شروع میکنم به نوشتن فقط #امید_مرادپور رو تو گوگل سرچ کنید.
یا علی
یک سوال فصل 58 اخرین فصل کتاب دوم بود؟
سلام. نه دوست عزیز هنوز سرنوشت مسابقات هزاره مشخص نشده و تا امید ای هنری را خورد و خاکشیر نکنه ول کن نیست اخرین بار گفت تا فصل ۷۵طول میکشه
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
ستونها منو یاد فتنه دخان میندازن قبلا من زیاد نظر می زاشتم ولی به خاطر فصل دهی دیر و بیشتر داستانهای نیمه تمام دیگه نظر نمی زارم
سلام. دوست عزیز شما شروع کن یه چند تا نقد اساسی از داستان انجام بده تا امیدم ای موتور ش گرم بشه شاید این هفته هم فصل داد به لطف کرونا
راست میگه دوستمون - دنیای دخان هم روی دنیای زمینه و بالای اون برزخ و بعد دنیای ملائک و بعد دنیای ارواح. که میگن قدیم دنیای دخان و و دنیای ما در هم ادغام بود که این باعث میشد اجنه و ساکنین دنیای دخان فعلی ، دستشنون برای آزار و اذیت و وسوسه و تفرقه و.... انسان ها خیلی باز بود ولی بعد جدا شد و الان در حدیه که تقریبا اونها دیگه نمی تونن روی ماده این دنیا زیاد کاری انجام بدن و بیشتر روی ذهن انسان ها الان می تونن تاثیر بزارن.
توی داستان ، امید هم گفته دنیای اجنه روی دنیای زمینه و اگه اتفاقی برای ستون ها بیفته دو دنیا توی هم ادغام میشن و اینکه قبلا اونها تو این دنیا بودن و بعد رفتن ، خیلی تشابه داره این دوتا 🙂 امید از این قضیه الهام گرفتی؟
راست میگه دوستمون - دنیای دخان هم روی دنیای زمینه و بالای اون برزخ و بعد دنیای ملائک و بعد دنیای ارواح. که میگن قدیم دنیای دخان و و دنیای ما در هم ادغام بود که این باعث میشد اجنه و ساکنین دنیای دخان فعلی ، دستشنون برای آزار و اذیت و وسوسه و تفرقه و.... انسان ها خیلی باز بود ولی بعد جدا شد و الان در حدیه که تقریبا اونها دیگه نمی تونن روی ماده این دنیا زیاد کاری انجام بدن و بیشتر روی ذهن انسان ها الان می تونن تاثیر بزارن.توی داستان ، امید هم گفته دنیای اجنه روی دنیای زمینه و اگه اتفاقی برای ستون ها بیفته دو دنیا توی هم ادغام میشن و اینکه قبلا اونها تو این دنیا بودن و بعد رفتن ، خیلی تشابه داره این دوتا 🙂 امید از این قضیه الهام گرفتی؟
سلام
دنیای چی؟ دخان از کیه کسی لینکشو داره برای من بفرسته؟
تا حالا نخوندمش لطف میفرمایید لینکشرو اگر دارید تو سایت یا تلگرام برام بفرستید.
خیلی جالب شد کی ایده منو کش رفت؟ خخخخ شوخی میکنم خب تشابهاتی ممکنه باشه ولی تا حالا اسم دنیای دخان رو هم نشنیدم من تو همون شمشیر حقیقت جلد سهش موندم و وراثت دیگه بعد اینا کتابی یادم نمیاد خونده باشم.
پ.ن:
و توضیح در مورد دنیای اجنه
دنیای اجنه و انسانها مثل دو کره در موازات هم مثل دو سایه در کنار هم قرار گرفتن و حول هم روی محوری میچرخن دیده نمیشن اما روی هم تاثیر میزارن چون به هم متصل هستن به وصیله همون ستون ها. اما نخیر اینکه بگیم دنیای دیگه ای روی دنیای اجنه هست و طبقاتیه نه اینطور نیست.
دنیای انسانها و اجنه در یک طبقه از اسمان یا یک بعد قرار دارن هر دو شون.
در یک لایه زیر تر دنیای شیاطین و اهریمنان وجود داره اما ستونی نگهدارنده ای وجود نداره
میتونم به یه توپ چند لایه پلاستیکی تشبیهش کنم یه لایه سخت بینشون وجود داره بین هر بعد.
دنیای شاطین و اهریمنان کنار هم قرار داره مثل دنیای اجنه و انسانهاولی هر کدوم توی یه بعد و یه لایه و یه طبقه از اسمان.
لایه ای دیگه ای وجود داره در بالاتر از لایه اجنه و انسان ها قرار داره که دنیای الهه ها و خدایانهرچند دنیاهایی در لایه های بالاتر از این لایه و پایین تر از دنیای اهریمنا و شیاین وجود داره اما چون در کنار دنیای اجنه و انسانها نیستن اطلاعات زیادی ازشون در دسترس نیست. ساختار دنیا گرد هست مثل یه توپ چند لایه. من فرضیه دنیاسازم این شکلیه و البته شکاف هایی هم بین این دنیا ها وجود داره پایین رفتن ازشون امکان داره اما کار هر کسی نیست. یه جاهایی وجود داره توی دنیا مثل سیاه چاله ها با اینکه هیچی ازشون نمیدونیم اما من به این عقیدم که به لایه دیگه ای از دنیا میره همون طبقه زیرینی که خداوند خلق کرده من از این ایده گرفتم که خداوند گفته اسمان هفت طبقس و من به این اعتقاد دارم که دنیا مسطح نیست و کره ای هست اعتقاد ندارم تا بی نهایت انفجار بیگ بنگ صاف رفته.
من تو ذهن خودم متصورم که دنیا این ماده تاریک در ناحیه ای خم شده و به شکل کره در اومده و یک لایه رو ساخته که زمین روش شناوره.
طبق تحقیقاتی که اومده که ما تا یه جایی میتونیم ماده تاریک رو رد گیری کنیم و اثراتی رو ببینیم و من معتقدم اونجا مثل دریای زمین میمونه دریا ابتدا صاف به نظر میرسه ولی در اصل خم میشه و کره ای میشه و زمین گرد میشه و دنیا هر ساختارش گرد هست حتی سیارات و صفحه دنیایی که زمین روش قرار داره. سیاه چاله ها جاهایی برای رفتن به طبقات پایین تر هست.
و من از چیزی که توی ذهنم خودمه سعی مییکنم توی داستانم بیارم شاید زمانی علم بفهمه و بگه اووووو تو اون داستانه اومده بود خخخخ باحال میشه نه! خخخخخ
سلام
دنیای چی؟ دخان از کیه کسی لینکشو داره برای من بفرسته؟
تا حالا نخوندمش لطف میفرمایید لینکشرو اگر دارید تو سایت یا تلگرام برام بفرستید.
خیلی جالب شد کی ایده منو کش رفت؟ خخخخ شوخی میکنم خب تشابهاتی ممکنه باشه ولی تا حالا اسم دنیای دخان رو هم نشنیدم من تو همون شمشیر حقیقت جلد سهش موندم و وراثت دیگه بعد اینا کتابی یادم نمیاد خونده باشم.پ.ن:
و توضیح در مورد دنیای اجنه
دنیای اجنه و انسانها مثل دو کره در موازات هم مثل دو سایه در کنار هم قرار گرفتن و حول هم روی محوری میچرخن دیده نمیشن اما روی هم تاثیر میزارن چون به هم متصل هستن به وصیله همون ستون ها. اما نخیر اینکه بگیم دنیای دیگه ای روی دنیای اجنه هست و طبقاتیه نه اینطور نیست.
دنیای انسانها و اجنه در یک طبقه از اسمان یا یک بعد قرار دارن هر دو شون.
در یک لایه زیر تر دنیای شیاطین و اهریمنان وجود داره اما ستونی نگهدارنده ای وجود نداره
میتونم به یه توپ چند لایه پلاستیکی تشبیهش کنم یه لایه سخت بینشون وجود داره بین هر بعد.
دنیای شاطین و اهریمنان کنار هم قرار داره مثل دنیای اجنه و انسانهاولی هر کدوم توی یه بعد و یه لایه و یه طبقه از اسمان.
لایه ای دیگه ای وجود داره در بالاتر از لایه اجنه و انسان ها قرار داره که دنیای الهه ها و خدایانهرچند دنیاهایی در لایه های بالاتر از این لایه و پایین تر از دنیای اهریمنا و شیاین وجود داره اما چون در کنار دنیای اجنه و انسانها نیستن اطلاعات زیادی ازشون در دسترس نیست. ساختار دنیا گرد هست مثل یه توپ چند لایه. من فرضیه دنیاسازم این شکلیه و البته شکاف هایی هم بین این دنیا ها وجود داره پایین رفتن ازشون امکان داره اما کار هر کسی نیست. یه جاهایی وجود داره توی دنیا مثل سیاه چاله ها با اینکه هیچی ازشون نمیدونیم اما من به این عقیدم که به لایه دیگه ای از دنیا میره همون طبقه زیرینی که خداوند خلق کرده من از این ایده گرفتم که خداوند گفته اسمان هفت طبقس و من به این اعتقاد دارم که دنیا مسطح نیست و کره ای هست اعتقاد ندارم تا بی نهایت انفجار بیگ بنگ صاف رفته.
من تو ذهن خودم متصورم که دنیا این ماده تاریک در ناحیه ای خم شده و به شکل کره در اومده و یک لایه رو ساخته که زمین روش شناوره.
طبق تحقیقاتی که اومده که ما تا یه جایی میتونیم ماده تاریک رو رد گیری کنیم و اثراتی رو ببینیم و من معتقدم اونجا مثل دریای زمین میمونه دریا ابتدا صاف به نظر میرسه ولی در اصل خم میشه و کره ای میشه و زمین گرد میشه و دنیا هر ساختارش گرد هست حتی سیارات و صفحه دنیایی که زمین روش قرار داره. سیاه چاله ها جاهایی برای رفتن به طبقات پایین تر هست.
و من از چیزی که توی ذهنم خودمه سعی مییکنم توی داستانم بیارم شاید زمانی علم بفهمه و بگه اووووو تو اون داستانه اومده بود خخخخ باحال میشه نه! خخخخخ
امید فصل جدید رو کی میاری؟؟
سلام
دنیای چی؟ دخان از کیه کسی لینکشو داره برای من بفرسته؟
تا حالا نخوندمش لطف میفرمایید لینکشرو اگر دارید تو سایت یا تلگرام برام بفرستید.
خیلی جالب شد کی ایده منو کش رفت؟ خخخخ شوخی میکنم خب تشابهاتی ممکنه باشه ولی تا حالا اسم دنیای دخان رو هم نشنیدم من تو همون شمشیر حقیقت جلد سهش موندم و وراثت دیگه بعد اینا کتابی یادم نمیاد خونده باشم.پ.ن:
و توضیح در مورد دنیای اجنه
دنیای اجنه و انسانها مثل دو کره در موازات هم مثل دو سایه در کنار هم قرار گرفتن و حول هم روی محوری میچرخن دیده نمیشن اما روی هم تاثیر میزارن چون به هم متصل هستن به وصیله همون ستون ها. اما نخیر اینکه بگیم دنیای دیگه ای روی دنیای اجنه هست و طبقاتیه نه اینطور نیست.
دنیای انسانها و اجنه در یک طبقه از اسمان یا یک بعد قرار دارن هر دو شون.
در یک لایه زیر تر دنیای شیاطین و اهریمنان وجود داره اما ستونی نگهدارنده ای وجود نداره
میتونم به یه توپ چند لایه پلاستیکی تشبیهش کنم یه لایه سخت بینشون وجود داره بین هر بعد.
دنیای شاطین و اهریمنان کنار هم قرار داره مثل دنیای اجنه و انسانهاولی هر کدوم توی یه بعد و یه لایه و یه طبقه از اسمان.
لایه ای دیگه ای وجود داره در بالاتر از لایه اجنه و انسان ها قرار داره که دنیای الهه ها و خدایانهرچند دنیاهایی در لایه های بالاتر از این لایه و پایین تر از دنیای اهریمنا و شیاین وجود داره اما چون در کنار دنیای اجنه و انسانها نیستن اطلاعات زیادی ازشون در دسترس نیست. ساختار دنیا گرد هست مثل یه توپ چند لایه. من فرضیه دنیاسازم این شکلیه و البته شکاف هایی هم بین این دنیا ها وجود داره پایین رفتن ازشون امکان داره اما کار هر کسی نیست. یه جاهایی وجود داره توی دنیا مثل سیاه چاله ها با اینکه هیچی ازشون نمیدونیم اما من به این عقیدم که به لایه دیگه ای از دنیا میره همون طبقه زیرینی که خداوند خلق کرده من از این ایده گرفتم که خداوند گفته اسمان هفت طبقس و من به این اعتقاد دارم که دنیا مسطح نیست و کره ای هست اعتقاد ندارم تا بی نهایت انفجار بیگ بنگ صاف رفته.
من تو ذهن خودم متصورم که دنیا این ماده تاریک در ناحیه ای خم شده و به شکل کره در اومده و یک لایه رو ساخته که زمین روش شناوره.
طبق تحقیقاتی که اومده که ما تا یه جایی میتونیم ماده تاریک رو رد گیری کنیم و اثراتی رو ببینیم و من معتقدم اونجا مثل دریای زمین میمونه دریا ابتدا صاف به نظر میرسه ولی در اصل خم میشه و کره ای میشه و زمین گرد میشه و دنیا هر ساختارش گرد هست حتی سیارات و صفحه دنیایی که زمین روش قرار داره. سیاه چاله ها جاهایی برای رفتن به طبقات پایین تر هست.
و من از چیزی که توی ذهنم خودمه سعی مییکنم توی داستانم بیارم شاید زمانی علم بفهمه و بگه اووووو تو اون داستانه اومده بود خخخخ باحال میشه نه! خخخخخ
اگ دنیای شیطاین و اهریمن هم مثل دنیای اجنه و انسان راه ورود و خروج داشته باشن برام جالبه بدونم اونا باهم چطور کنار میان و با هم درگیر میشن یا نه .ارباب معبد میگفت اهریمنان خیلی خطرناکتر از شیاطین هستن.
همچنین اهریمنان و شیاطین دنیاشون یجوریه که راحتر از سایر مناطق از طریق شمال میتونن بیان.ایا این مورد واس لایه بالاتر دنیایی اجنه و انسان ها صدق میکنه یا نه؟ یعنی اونا هم از طریق شمال میان؟
یه سوال دارم در مورد سلاح ها
ایا تیغه ها منحصر به فرد هستند یا نه؟مثلا کسی هنری میتونه از تیغه اتیشن الکس استفاده کنه یا نه فقط خود الکس میتونه ازش استفاده کنه؟
یا مثلا ایتاش یا زاک یا بئاتریس میتونن از تیغه های همدیگر استفاده کنن یا فقط هر فرد از تیغه خود؟
مثلا اگ بئاتریس تیغه زاک رو ازش بگیره میتونه ازش استفاده کنه(منظورم به زور هست نه دلخواه)
اگر بنا به دلایلی کسی تیغشو از دست بده ایا تیغه جدید دریافت میکنه یا نه؟
و در اخر اینکه قدرت و تسلط فرد روی قدرت تیغه تاثیر داره یا نه؟مثلا هر چی فرد ماهرتر باشه بتونه از قدرت تیغش بیشتر استفاده کنه
اگ دنیای شیطاین و اهریمن هم مثل دنیای اجنه و انسان راه ورود و خروج داشته باشن برام جالبه بدونم اونا باهم چطور کنار میان و با هم درگیر میشن یا نه .ارباب معبد میگفت اهریمنان خیلی خطرناکتر از شیاطین هستن.
همچنین اهریمنان و شیاطین دنیاشون یجوریه که راحتر از سایر مناطق از طریق شمال میتونن بیان.ایا این مورد واس لایه بالاتر دنیایی اجنه و انسان ها صدق میکنه یا نه؟ یعنی اونا هم از طریق شمال میان؟
یه سوال دارم در مورد سلاح ها
ایا تیغه ها منحصر به فرد هستند یا نه؟مثلا کسی هنری میتونه از تیغه اتیشن الکس استفاده کنه یا نه فقط خود الکس میتونه ازش استفاده کنه؟
یا مثلا ایتاش یا زاک یا بئاتریس میتونن از تیغه های همدیگر استفاده کنن یا فقط هر فرد از تیغه خود؟
مثلا اگ بئاتریس تیغه زاک رو ازش بگیره میتونه ازش استفاده کنه(منظورم به زور هست نه دلخواه)
اگر بنا به دلایلی کسی تیغشو از دست بده ایا تیغه جدید دریافت میکنه یا نه؟
و در اخر اینکه قدرت و تسلط فرد روی قدرت تیغه تاثیر داره یا نه؟مثلا هر چی فرد ماهرتر باشه بتونه از قدرت تیغش بیشتر استفاده کنه
دنیای انسانها همچین چیزی نداره یا تا حالا کشف نشده محلش اما توی شمال به صورت عملی انجام شده و همه میدونن.
در مورد سلاح ها خیر هیچ کسی نمیتونه از سلاح کسی استفاده کنه وقتی سلاح شکل گرفت سلاح صاحبش رو میشناسه اما این قضیه در مورد سلاح های بی صاحب متفاوته البته سلاح های خاصی هم هستن که داستانشون مجزاست و تا به اینجای داستان نیازی به گفتن بیشتر در موردش نیست.
بله میتونه تیغه جدیدی از ارتش دریافت کنه.
و بله قدرت سلاح های اتشین از یک نیروی شرور داخلش گرفته میشه و هر چقدر فرد بتونه نیروی بیشتری از اون بیرون بکشه و تحت تسلطش قرار نگیره میتونه قوی تر عمل کنه. مثل زمانی که زاک تمام قدرت سلاحش رو در مقابل اون ارباب اعماق بیرون کشید ولی هنوز میتونست تصمیم خودش رو بگیره و خودش عمل کنه.
همه دیدیم که اوایل داستان هنری کنترلش رو از دست داد و جادوی تیغش اون رو تحت کنترل گرفت و دیدیم چقدر قدرتمند با بئاتریس جنگید چون نیروی زیادی از نیروی شر داخلش به هنری وارد میشد که در حالت عادی و تحت کنترل این انجام نمیگیره. هر چقدر فرد قدرت تسلط بر نفس و قدرت تمرکز بیشتری داشته باشه سلاح های جادویی بهتر عمل میکنن
فردا شب اگر زنده بودیم فصل اپلود میشه
بع نظر من کتاب داره بع حاشیه میرع و حول و هوش اتفاقات تکراری ادامه پیدا میکنه کل کتاب بر روی کسب قدرت هنری و از دست دادن ش میچرخید تا حالا من به شخصه منتظر بودم هنری با همه قدرت های جدیدش تو مسابقات شرکت کنه واقعا دیگه بهتره از این روال در بیاد،یا اکثراً آموزش های هنری در هنگام خواب با کسی ک اطلاعاتی ازش نداریم انجام شده بهتر نیست از لاک دفاعی خارج بشه و هر چی تو چنتع دارع کم کم رو کنه؟؟؟!!
ی موضوع دیگه ما اصلا نمیدونیم هنری تو خواب با رهگذر چه اتفاقاتی و گذرانده شاید یک فصل مابین این ها از زبان شخص سومی بهتر میبود
فتنه دخان تو اخرالزمان اتفاق میفته اگه خواستی از این لینک مطالبش خوبه http://fakher1367.mihanblog.com/post/26
تو قرآن هم هست گفتم شاید از اون ایده گرفتی موفق باشی
امید امشب فصل جدید رو آپدیت میکنی؟
سلااااااااااااااام :f:
اقا امید امشب فصل داریم دیگه ؟؟؟:vv1: من از صبح منتظرم -_- ... کاش ی خورده زود تر از دفعه قبل بزارید ؟ .23.
مژده برای دختر خانوم ها اگر توی کتاب اول جذب هیچ شخصیت دختری نشدید میتونید تفاوت رو در این کتاب احساس کنید با سوپر شخصیت مونث داستان ...... :53::53::3:
ایتاش خانوم قرار نیست برگردن ؟ :0123:تا اونجایی ک یادم میاد این اواخر نبود کلا ؟.35.