Header Background day #19
آگاه‌سازی‌ها
پاک‌کردن همه

نواده اژدها «داستان مستقل»

195 ارسال‌
52 کاربران
263 Reactions
37.8 K نمایش‌
amir-fire
(@amir-fire)
Reputable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 214
شروع کننده موضوع  

مقدمه: دانلود
فصل اول دانلود
فصل دوم دانلود
فصل سوم«ویراست شده» دانلود
فصل چهارم«منتشر شد» دانلود
فصل پنجم دانلود
فصل ششم دانلود
فصل هفتم دانلود
فصل هشتم دانلود

درود دوستان .همونطور که گفته بودم این داستان مستقل نواده اژدها هست و هر وقت وقت داشته باشم فصل هارو مینویسم.
برای دانلود فصول کلیک کنید.

خلاصه داستان: داستان این جلد در مورد جک دراگون ولیعهد خاندانی به نام دراگون هاست که با به کما رفتن پدرش مخالفان زیادی پیدا می کند و مشکلات زیادی برای او و خاندانش بوجود میاد...


   
snakeeyes, Athena97, grrimm.com2 and 28 people reacted
نقل‌قول
Aryamo
(@aryamo)
Honorable Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 381
 

چقدر طول می‌کشه تا فصل جدید بیاد؟؟
منتظریما.


   
پاسخنقل‌قول
amir-fire
(@amir-fire)
Reputable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 214
شروع کننده موضوع  

Arya;34610:
چقدر طول می‌کشه تا فصل جدید بیاد؟؟
منتظریما.

به زودیه زود.فصل دوم در حال ویرایش و آپدیته.انشاالله تا دو سه روز آینده منتشر میشه.


   
پاسخنقل‌قول
Jayaslan
(@jayaslan)
Trusted Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 31
 

خب من فصل اول داستانوخوندم و حالا اینجام تا نظرمو درباره اش بگم !
اول خوبی ها :
ایده ی جالبی داشت
روون بودن متن
به عنوان یه کار اول عالی نوشته شده بود.
و حالا ظعف های داستان :
در ابتدا در متنی که من فکر میکنم یه جور مقدمه باشه به خواننده اطلاعاتی در مورد سرگزشت دو پسر به نام های رابرت و دریک داده میشه. (نمیدونم نویسنده توجه داشته یا نه اما دریک در لاتین فکر کنم میشه اژدها.
اینکه چنین اسمی برای اولین خون آشام به کار گرفته بشه ...:39: البته باز هم این نظر نویسندش و ایشون میتونن هر اسمی رو که دوست دارن برای هر کسی که میخوان به کار ببرن ایرادی به این بخش وارد نیست :دی)
همون ابتدا متن گفته شده که تمام بچه ها با موهای دو رنگ را میکشن. اگر اینجا نویسنده عزیز یه توضیح کوتاه برای دلیل این کار میداد من به شخصه میتونستم ارتباط بیشتری با متن بگیرم.
بعد هم میرسیم به قسمتی که دریک و رابرت جلوی قار ها ول میشن. دلیل این کار چی بود ؟ آیا خانواده ها میدونستن توی این غارها موجوداتی هست که ممکنه فرزندانشون نجات بدن و بزرگ کنن و یا اینکه این کارو برای
دلیل دیگری کردند؟ اگر اره چرا ؟ اخه یه بچه نوزاد ول شده توی طبیعت چه شانسی برای زنده موندن داره؟ بهتر نبود هر دوشون رو همون اول مثل بقیه میکشتن؟
خب . بعد از اون هم که خفاش های خونخوار میان و دریک رو میبرن و بزرگش میکنن و از خون خودشون بهش میدن و غیره. در همون حال رابرت هم توسط اژدها بزرگ میشه. باز هم دلیلی برای این ها داده نشده. چرا باید موجودی مثل اژدها بیست سال رو به بزرگ کردن یه بچه آدم اختصاص بده ؟ چرا خفاش ها بجای بزرگ کردن دریک خونشو نخوردن و نکشتنش؟
چیز های دیگه ای هم در مقدمه بود که دوست دارم بهشون اشاره کنم اما احساس میکنم باعث میشن این متن خیلی بلند بشه پس میریم به فصل یک.
نثر خوب بود. اون توصیفی که درباره سالن دادهشده بود یه ایده کلی به من درباره ی فضای داستان داد. اما شخصیت پردازی کمی ظعیف بود.
من تو اون صحنه ی کوتاه نتونستم هیچ چیزی از هیچ کدوم از کاراکتر های اسم برده شده متوجه بشم. تنها کسی که کمی توصیف شده بود آرتور بود که البته من در مورد او هم چیز زیادی دستگیرم نشد بجز اینکه
شخصیت استواری داره. همین و بس.
بعد یهویی یه فرد داخل این مکان قصر ... هرچی ظاهر میشه و ؟ یهو میره سر تهدید آرتور. خب این با توجه به اینکه بعدا گفته میشه شهرطلسم محافظتی داره کمی... غیر منطقی به نظر میرسه .
و خب از این بگذریم , دیالوگ هایی بین آرتور و این خون آشام که من حدس میزنم همون ولاد باشه رد و بدل میشه. این دیالوگ ها به نظرم کمی خشک و غیر منطقی بودند.
مثلا اون قسمت که آرتور میگه :
-نگهبانا وقتی تبریکش رو گفت دستگیرش کنید :23:
نمیدونم چرا این دیالوگ اینطوری نوشته شده بود. مطمـنا کسی در جایگاه آرتور تو اون شرایط نباید چنین حرفی بزنه. شاید میخواست کمی شوخ طبع باشه ؟ که خب خود اون هم با توجه به شرایط منطقی به نظر نمیرسه !
کمی که جلو تر میرسیم میفهمیم که خب ... یه ارتش کامل خون آشام ها بیرون دروازه جمع شدن و حتی قسمتی از دیوار رو هم تخریب کردن !
چطوری ارتش به این بزرگی دیده نشده ؟شاید ولاد با همون جادویی که آخر استفاده میکنه اونهارو به اینجا آورده ؟ خب اگه اینطوری باشه که هر وقت یکی در سطح اونا عشقش میکشه پامیشه با یه ارتش برای
گذروندن بعد از ظهرش به یه شهری یا یه چیزی حمله میکنه. که خب اگر چنین چیزی توی دنیای این داستان ممکن باشه ...:22:
بگذریم. بعد یک سری اتفاقات که باز هم سر سری بهشون پرداخته شده آرتور میره سوار اژدهاش میشه و میزنه تو دل ارتش خون آشام ها. و باز اینجا هم یک به اصطلاح پلات حول بزرگ وجود داره.
چطوریه که خون آشام ها یک چنین تهاجمی رو برنامه ریزی کردن و این همه نیرو و ... آماده کردن اما فکر این اژدها رو نکردن ؟ توضیحی برای این توی متن داده نشده.

این فصل متن روونی داره که با همه ی کم و کاستی هاش عالیه ولی اون اشکالات توی منطق داستان زیبایی قلم نوسنده رو به طرز چشم گیری کاهش داده حد اقل به نظر من.

خب این ها اشکالات منطقی داستان بودن به نظر من. حالا میریم برای گفتن اشکالات فنی . چیه فکر کردی به همین راحتی دست از سرتت بر میدارم نوسنده عزیز :دی
داستان خیلی سریع گذشت. یعنی خیلی خیلی خیلی سریع.
این به خصوص توی مقدمه داستان حس می شد که به راحتی میتونست حجمش به بیست یا سی صفحه افزایش پیدا کنه بدون اینکه خسته کننده بشه.
توصیف ها بعضی جاها خیلی خوب و کامل بودند و بعضی جاها خیلی کم و این یک نوع تضاد رو در سر تا سر متن ایجاد کرده بود . شخصیت پردازی هم میتونست بدون شک خیلی بهتر از این باشه.
خب این همه ی ایراداتی بود که من تونستم پیدا کنم.
امیدوارم نویسنده به نوشتن این کتاب ادامه بده . ایده این داستان جذابه و توانایی خوبی رو تو خودش نگه داشته . همه ی این ایراداتی هم که بالا عرض کردم با نوشتن مکرر حل میشن و اصلا جای نگرانی نیست .
خب دیگه همش همین بود.
امیدوارم موفق باشید !

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

اها تازه یه چیز دیگه یادم اومد ! :دی
اسم فصل نبرد بر روی دیوار شرقی بود اما تنها قسمت هایی که به نبرد بر "روی" دیوار اشاره شده بود بخشی از صحفه ی پنجم بود. به نظرم انتخاب اسم یکم اشکال داشت.


   
پاسخنقل‌قول
amir-fire
(@amir-fire)
Reputable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 214
شروع کننده موضوع  

نقد خیلی عالی و جامعی بود و مرسی از شما که وقت گذاشتین و داستانو نقد کردین.نقد هاتون رو در دفترچه نقدهام یادداشت کردم و قطعا در ویرایش ازشون کمک میگیرم .


   
Jayaslan reacted
پاسخنقل‌قول
misare
(@misare)
Estimable Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 117
 

موفق باشی داستان خوبی بنظر میرسه


   
پاسخنقل‌قول
amir-fire
(@amir-fire)
Reputable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 214
شروع کننده موضوع  

سلام دوستان. یکی از بچه ها بهم گفت امیر خیلی وقته دیگه تو تاپیکت پست نذاشتی و ممکنه تاپیکت رو بن کنن . من از همه خوانندگان معذات میخوام که اینهمه مدت هیچ پست و فصلی نتونستم بزارم و امیدوارم که منو ببخشید.برای تاخیرم هم دو دلیل دارم یک اینکه بار درس رو دوشم سنگینی میکرد و من مجبور بودم بیشتذر وقتم رو روی درسهام بزارم دو اینکه از یک ماه قبل برا امتحانای نوبت اول میخوندم و بازم وقت نداشتم. اما این اواخر دوباره قلم«کیبورد»به دست گرفتم و مشغول نوشتن شدم و چند تا کار انجام دادم:
1-فصل اول و دوم به هم تقریبا ربطی نداشتن و فصل اول مقدمه فصل دوم بود پس فصل اول و مقدمه رو با هم ادقام کردم و مقدمم رو بزرگتر کردم.
2-خط داستانی فصل دوم کلا عوض شد.
3-فصل دوم کلا از زبان جک روایت میشه.
4-ویرایش مقدمرو هم استارت زدم.
انشاالله دوشنبه یا چهارشنبه هفته بعد هر سه تارو ویرایش شده تحویل میدم.
با تشکر


   
پاسخنقل‌قول
هلن پراسپرو
(@h-p)
Honorable Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 285
 

امیدوارم بذاری، وگرنه با شمشیر و اژدهای بدون لگام و افسار میام دنبالت 🙂


   
پاسخنقل‌قول
amir-fire
(@amir-fire)
Reputable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 214
شروع کننده موضوع  

چشم حتما میزارم . فقط مواظب باش اژدهای بدون افسار نخورتت:24:«وای من چقدر با مزه ام:از خود راضی:16:»


   
پاسخنقل‌قول
Aryamo
(@aryamo)
Honorable Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 381
 

منتظر قسمت بعد هستیم


   
پاسخنقل‌قول
JL_D
 JL_D
(@abbas-14-12-5)
Reputable Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 199
 

سلام.
قبل از همه چیز باید بگم من هیچی بلد نیستم.
برای همین زیاد نقد های منو جدی نگیرین.
صرفا برای خالی نبودن عریضه.
انا داستان.
زیادی کوتاهه.
حداقل فصلی ده صفحه .
نه چهار پنج صفحه.
نگارش خوبه.
فونت خوبه.
توصیف ضعیفه.
داستانت رو هم هنوز پیش نرفته نمیتونم بگم چطوره
قلمت گیراست.
در کل خیلی خوشحالم که دارین داستان مینویسین.
با آرزوی موفقی.


   
amir-fire reacted
پاسخنقل‌قول
amir-fire
(@amir-fire)
Reputable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 214
شروع کننده موضوع  

JL_D;35572:
سلام.
قبل از همه چیز باید بگم من هیچی بلد نیستم.
برای همین زیاد نقد های منو جدی نگیرین.
صرفا برای خالی نبودن عریضه.
انا داستان.
زیادی کوتاهه.
حداقل فصلی ده صفحه .
نه چهار پنج صفحه.
نگارش خوبه.
فونت خوبه.
توصیف ضعیفه.
داستانت رو هم هنوز پیش نرفته نمیتونم بگم چطوره
قلمت گیراست.
در کل خیلی خوشحالم که دارین داستان مینویسین.
با آرزوی موفقی.

خیلی ممنون که وقت گذاشتید و خوندید و نقد کردید. نظرات و نقد های همه برای من محترمه و مثل چراغیه که راه نویسندگی بهتررو برام روشن میکنه ربطی هم با تازه کار یا قدیمی و ... نداره.
خب در رابطه با کوتاهی بگم اصولا من به دو دلیل فصل هام رو کوتاه مینویسم:
1-توانایی طولانی نوشتن خوب ندارم یعنی وقتی از هفت هشت صفحه زیاد تر بشه قلمم و ذهنم دیگه نمیکشه و رغبت چندانی به ادامه ندارم .
2-خودم به عنوان خواننده فصول بلند حوصلم رو از حدود صفحات نه و ده به اینور سر میبره و فقط سرسری میخونمش متن رو . به همین علت فصول خودم رو کوتاه مینویسم.

توصیفات هم قبول دارم که کم هست و سعی میکنم در فصول جدید بهترش کنم.
با تشکر از وقتی که گذاشتید.


   
JL_D reacted
پاسخنقل‌قول
proti
(@proti)
عضو Moderator
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 1560
 

سلام امیرخان
یه مدته فصل جدید ندادیا
ملت در خماری ماندند
به نظرم یه کم کار روی توصیفها لازم هستش اگرچه برای قضاوت زوده هنوز دوتا فصل دادی
و خب به نظر میاد شما از اون نویسنده هایی هستی که فصل کوتاه رو دوست دارن


   
پاسخنقل‌قول
amir-fire
(@amir-fire)
Reputable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 214
شروع کننده موضوع  

فصل جدید به پست اول اضافه شد.
خب از قولم زودتر عمل کردم و فصل اول جدید رو منتشر کردم. همونطور که گفتم مقدمه و فصل اول قبلی یکی شدن و فصل دوم شد همون فصل اول . البته مقدمه هنوز ویراست نشده و پر از عیب و اشکاله که قبلا گفتید. لطفا فصل جدید رو بخونید و تا میتونید نقدش کنید و بکوبیدش.


   
پاسخنقل‌قول
حسین
(@hossein-72)
Noble Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 760
 

سلام

من داستان رو نخوندم (گذاشتم یه کم فصل ها زیاد شه بعد) من بعد از مجموعه وراثت متاسفانه هیچ کتابی پیدا نکردم که محوریت داستانش روی اژدها باشه :12: (داستانت رو رو نمیدونم واقعا درباره اژدها هست یا این که کنایه هست) ولی یه سعی کن یه کم فصل ها رو طولانی کنی (باید کفش رو بزاری روی 20 صفحه) و یه ویراستار خوب پیدا کنی ، مطمعن باش خیلی روی پیشرفت کارت تاثیر مثبت میزاره ، همونجور که گفتم ، خیلی منتظرم که داستانت یه کم جلو بره و بعد شروع کنم به خوندن.

و راستی یه خلاصه ای چیزی واسه داستانت بزار روی پست اول تا یه کم آشنا شیم با داستانت.

موفق باشی :53:


   
پاسخنقل‌قول
amir-fire
(@amir-fire)
Reputable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 214
شروع کننده موضوع  

H.O.S.S.E.I.N;35615:
سلام

من داستان رو نخوندم (گذاشتم یه کم فصل ها زیاد شه بعد) من بعد از مجموعه وراثت متاسفانه هیچ کتابی پیدا نکردم که محوریت داستانش روی اژدها باشه :12: (داستانت رو رو نمیدونم واقعا درباره اژدها هست یا این که کنایه هست) ولی یه سعی کن یه کم فصل ها رو طولانی کنی (باید کفش رو بزاری روی 20 صفحه) و یه ویراستار خوب پیدا کنی ، مطمعن باش خیلی روی پیشرفت کارت تاثیر مثبت میزاره ، همونجور که گفتم ، خیلی منتظرم که داستانت یه کم جلو بره و بعد شروع کنم به خوندن.

و راستی یه خلاصه ای چیزی واسه داستانت بزار روی پست اول تا یه کم آشنا شیم با داستانت.

موفق باشی :53:

سلام .
داستان کاملا بر اساس اژدهاها هست . هرچند:«حاوی اسپویل»

تا اواسط داستان حضور چندانی ندارند اما از اواسط داستان حضور پر رنگ وسرنوشت سازی خواهند داشت. در کل اژدهایان دلیل برتری دراگون ها به دراکولاها هستند

ویراستار هم که دارم اما از پیشتاز هست و من خیلی وقته دیگه تو پیشتاز داستان رو قرار نمیدم . اگر کسی هس که ویراست میکنه و فعال هست پیام خصوصی یه اطلاعی بهم بده.
در رابطه با فصول هم چشم سعی میکنم طولانیشون کنم.


   
پاسخنقل‌قول
صفحه 4 / 13
اشتراک: