Header Background day #19
آگاه‌سازی‌ها
پاک‌کردن همه

بحث‌های حاشیه‌ای تاپیک «دانشنامه سفیر کبیر»

289 ارسال‌
31 کاربران
492 Reactions
56 K نمایش‌
ahmaad
(@ahmaad)
Noble Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 765
شروع کننده موضوع  

در مورد نژاد آلفرد ، در طول هزاره های مختلف خشایار چون می خواست بچه های بدنیا اومده از نسل خواهرش قوی تر و دارای ویژگی های برتری بشن , باعث وصلتشون با نژادهای خاص میشد و آلفرد از نسل ده ها و شاید بیشتر موجود باشه ولی اون چه که تو داستان ذکر شده و ما مسلماً مطمئنیم در موردش اینه که آلفرد ویژگی های 4 نسل رو مستقیم داره:
1- مکنده قدرت
2- ذهن پردازان
3- اجنه از طرف مادربزرگ پدریش
4- شبیه ساز از طرف مادرش

یه جایی گفتی به علت مکنده بودن می تونه قدرت بیش از حد جذب کنه. این رو تصحیح کنم که به علت مکنده بودن می تونه قدرت جذب کنه ولی بیش از حد جذب کردنش به خاطر بدنشه که بدن شبیه ساز و گنجایش بالایی برای جذب قدرت داره و همون طور که هادور و آکشا پی برده بودن و می گفتن انگار کل بدنش جادو هستش - همین دارا بودن بدن یک شبیه سازه. به علت همنی بدن هم هستش که آلفرد می تونه قدرتش رو کم و زیاد کنه تا بتونه از هر دروازه ای به هر مکانی بره. چون بقیه این قابلیت رو ندارن ، بسته به قدرتشون نیاز به دروازه ای دارن که توانیی انتقال اون حجم قدرت بدنشون رو داشته باشه.

zareb;35454:
در مورد نژاد آلفرد ، در طول هزاره های مختلف خشایار چون می خواست بچه های بدنیا اومده از نسل خواهرش قوی تر و دارای ویژگی های برتری بشن , باعث وصلتشون با نژادهای خاص میشد و آلفرد از نسل ده ها و شاید بیشتر موجود باشه ولی اون چه که تو داستان ذکر شده و ما مسلماً مطمئنیم در موردش اینه که آلفرد ویژگی های 4 نسل رو مستقیم داره:
1- مکنده قدرت
2- ذهن پردازان
3- اجنه از طرف مادربزرگ پدریش
4- شبیه ساز از طرف مادرش

سلام
توضیحات تکمیلی خوبیه، یادم رفته بود اضافه کنم.
فقط با وجودِ شبیه ساز بودن، نمیتونیم اون رو ذهن پرداز بدونیم.

zareb;35454:

یه جایی گفتی به علت مکنده بودن می تونه قدرت بیش از حد جذب کنه. این رو تصحیح کنم که به علت مکنده بودن می تونه قدرت جذب کنه ولی بیش از حد جذب کردنش به خاطر بدنشه که بدن شبیه ساز و گنجایش بالایی برای جذب قدرت داره و همون طور که هادور و آکشا پی برده بودن و می گفتن انگار کل بدنش جادو هستش - همین دارا بودن بدن یک شبیه سازه. به علت همنی بدن هم هستش که آلفرد می تونه قدرتش رو کم و زیاد کنه تا بتونه از هر دروازه ای به هر مکانی بره. چون بقیه این قابلیت رو ندارن ، بسته به قدرتشون نیاز به دروازه ای دارن که توانیی انتقال اون حجم قدرت بدنشون رو داشته باشه.

اینجوری که کتاب گفته مکنده های قدرت قابلیت جذب بالای جادو نسبت به دیگران رو دارن:

- تاليا، عالیجناب یک مکنده قدرت هستند، برای همین هم به مراتب بیشتر از هر کسی میتونند، قدرتمند بشند.

یعنی در حالت عادی هم مکنده ها بیشتر از بقیه جادو جذب میکنن.

بازم میدونیم که هم میتونه مقدار جادو رو کم و زیاد کنه (احتمالا به خاطر مکنده بودنش) و هم جادوی سرکش و متفاوت شبیه ساز رو جذب کنه ولی جایی گفته نشده قابلیت بالای جذب جادوش (تنها) به دلیل نژادِ شبیه سازه.

خشی:

اما شبیه سازها دو خصوصیت متمایز و منحصر به فرد دارند؛ بدن متفاوت و ذهن تو در تو که در این مورد به خاطر حفاظت گویها از ذهنت خصوصیت دوم قابل تشخیص نبود. از طرفی تو یک مکنده قدرت بودی برای همین هم از نظر بدنی شباهت زیادی به شبیه سازها نداشتی. اما باید اعتراف کنم که در این مورد اشتباه کردم، جای دادن چنین قدرتی در چنین بدنی تنها نشان دهنده اینه که تو تمام خصوصیت ها رو با هم داری. یک بدن خاص با قدرت عجیب و فوق العاده؛

ذهن پرداز بودن با شبیه ساز بودنش منافاتی نداره که میگی چون شبیه سازه نمی تونیم ذهن پرداز بدونیمش. چون دقت کنی وقتی تو جزیره دنبال ریتا و بقیه بودن با جادوهایی که مخصوص ذهن پردازهاست برخورد کردن و آلفرد میگه که اونها چون مثل خودش ذهن پرداز نیستن و فقط جادوش رو یاد گرفتن مثل آلفرد نمی تونن چشم هایی که برای مراقبت از غار گذاشته بودن روکنترل کنن. و چندین جا خودش و خشایار رو به عنوان اخرین ذهن پردازها بر شمرده.
ذهن پردازها خصوصیت جادوهای ذهنی فوق العاده بالایی داشتن و ...
به نظرم می تونیم اینجوری بگیم که آلفرد تمام خصوصیات سه نژاد ذهن پرداز و مکندگان قدرت و شبیه ساز ها رو داره.
قدرت های ذهنی فوق العاده بالا به همراه جادوهای ذهن پردازها که زیر نظر خشایار یادشون گرفت و فیزیک مکندگان قدرت به همراه جادوهاشون که از کتاب سرخ یاد گرفته و نوع خاص بدن شبیه ساز ها رو هم داره ولی جادویی از شبیه سازها رو فعلا یاد نگرفته , چون اون قوم هم جادوهای مخصوص خودشون رو داشتن ( اولین باری که با مهراد درگیر شد و وقتی بیهوش بود خشایار گفت که اون شبیه سازیه که بعد قرن ها دیده و شانس آوردن که جادوی مخصوص شبیه سازها رو بلد نبوده وگرنه کارشون تموم بود)
این جادوهای مخصوص سه قوم واقعا مختص به خودشون بوده به علت خصوصیت نژادیشون مثل کگه گنکای تو ناروتو که نینجوتسوهای خانوادگی هر خاندانی داشته.
ذهن تو در تو رو آلفرد طبق نقل قول بالات دارا هستش ولی قدرت جادوهای ذهنیش به خاطر ذهن پرداز بودنشه و ذهن تو در تو بیشتر خصوصیت دفاعییه مثل مادرش که کسی نمی تونست ذهنش رو بخونه.


   
نقل‌قول
ahmaad
(@ahmaad)
Noble Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 765
شروع کننده موضوع  

yesesy;37538:
من نمیتونم درک کنم چرا همه فکر میکنید چون 13 تا فرمانروا داریم حتما 13 تا عصای ممنوعه هم برای فرمانروا ها است یکم به مغزتون فشار بیارید می فهمید که حداقل یکی از فرمانروا ها نمیتونه عصا استفاده کنه (فیتال) خشایار میگه اون با نفسش میتونه جادو کنه ما اطلاعات دقیقی از هر فرمانروا نداریم مثلا ماهيتشون چی بوده فقط یه چن تا جمله تو کتاب هست که توضیحات مختصری داده

@sina. بیا ببین چقدر مشتاق داره سفیر جوری نکته در آوردن که یه کنکوری از کتاب زيستش در نمياره. تازه تو مرخصی و تعطیلات هم میری به خودت رحم کن

گفته های ابوالهول درباره 13 عصای ممنوعه متعلق به 13 فرمانروای کهن.
آلفرد هم با ذهنش جادو میکنه. اینکه صاحب عصا چجوری جادو میکنه دلیل نمیشه عصا نداشته باشه.

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

amir;37549:
سلام
فکر کنم مهرانا میخواسته به یه روش دیگه بچه دار بشه و اون روش مربوط میشده به اجنه.با درخواست پدربزرگ آلفرد، خشی به ماجرا ورود می کنه و وقتی می رسه که کار دیر شده بوده و تقریبا داشته به سنگ تبدیل می شده.
پس برای اینکه زحمات اونها به باد نره اومده و از طلسم باروری استفاده کرده. ولی چون نصف کار با روش قبلی بوده و در واقع مهرانا به سنگ تبدیل شده بوده، کاری از دست خشی برنمیومده.

در کل به نظرم اگه قرار بود طلسم باعث مرگ مادر بشه، احتمالا هیچ کسی از اون استفاده نمی کرد. در واقع قدرت اصلی طلسم باید این باشه که بتونه بچه و مادر رو سالم تحویل بده و برای هر کسی با هر قدرتی قابل استفاده باشه وگرنه این همه ارزش نداشت

ظاهرا طلسم، زندگی مادر رو به فرزند میده


   
yesesy, الهه آب, setarein2 and 1 people reacted
پاسخنقل‌قول
ahmaad
(@ahmaad)
Noble Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 765
شروع کننده موضوع  

آقا هومن;37634:
منم این طلسم باروری رو نفهمیدم چطوریه

دو نسل متفاوت که همخونی ندارن، نمیتونن از همدیگه بچه دار بشن.
برای حل این مشکل طلسم بارداری اختراع شد که زندگی مادر رو به نوزاد منتقل میکنه.
توی دانشنامه دربارش مفصل توضیح میدیم.

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

ساحره;38084:
میگم یه سوال ! خودت همش رو گفتی که داداش ! دقیقا ما چی رو بنویسیم؟:22:

هنوز چیز خاصی نگفتیم. 2000 صفحست، اینقدر موضوع برای تعریف داره که بتونی راحت چند صد امتیاز از این تاپیک در بیاری.
هر موضوعی که توی دانشنامه نیومده و دربارش اطلاعات داری رو میتونی مثل بقیه بچه ها توضیح بدی.

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

DARK LORD;37298:
سلام دیدم تو پست اصلی تقسیم بندی اشیا زدی اینم نوشتم.قصد دارم درباره محافظا الفردم بنویسم

اشیاء:
خنجر انفراکتوس:
این خنجر توسط آتش سیاه ساخته شده است و موجودی در خنجر به بند کشیده که در ازای خون به دارنده خنجر ،قدرت عبور یا شکاف میان ابعاد را میدهد.نام دیگر این خنجر شکافنده هست.اخرین باری این خنجر مورد استفاده قرار گرفت زمان حمله شیاطین به سرزمین سرخ بوده است.این خنجر تشنه خون قدرتمندان است اما اگر خون هفت دختر باکره را بخورد قادر به ایجاد شکافی هست که شیطان قادر به عبور از آن است
خنجر انفراکتوس:
خنجری که قاتل سازنده خود است.این خنجر در زمان قدیم جزو وسایل ممنوعه بود تا زمانی که خون آشام ها آن رو تصاحب کردند.و در برهه ای از زمان ناپدید شد.
اگر این خنجر قسمتی از بدن را ببرد قادر است همانند خون آشامان عمل میکند و تمام خون بدن را تا اخرین قطره بیرون میکشد و به مدت 21ساعت بدون تغییر در خود نگه میدارد.
طبق اطلاعات موثق حداکثر مدت زمان استفاده از خنجر هفت روز و به فاصله زمانی سه ساعت است.این خنجر به طور کلی میتواند خون هفت موجود یا هفت انسان را به طور به مدت ۲۴ ساعت نگه دارد.اما برای استفاده مجدد باید سه ساعت از زمان قبلی گذشته باشد.شایعه وجود دارد که جواهر چشم مانند خنجر در اصل چشم یک اژدهای خون است که نفس اڗدهای سیاه به صورت جواهری سیاه در آمده است.این خنجر توسط سیزده نفرین و هفت نوع اتش اب دیده شده است

60 امتیاز واریز شد.




   
پاسخنقل‌قول
Dark lord
(@darklord)
Prominent Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 454
 

محافظان الفرد واینر(الندر):

توضیحات کلی:
اون هفت محافظ قدرتمند دارد.الفرد به ارواح قدرتمندی که در هزارتو سرگردان بودند،جسم داد.موجوداتی که روزگاری برای کسب قدرت وارد هزار تو شده بودند اما توسط ساکنان غار نابود شده بودند و برای هزاران سال ارواح انها در دالان های غار سرگردان بود
الفرد با کمک مارکوس و زبان مقدس قدرت انها را برگرداند و حتی قدرتی به مراتب بیشتز از قبل به انها اعطا کرد.
انها قدرت های چهار عنصر آب،باد ،نور،اتش،تاریکی،درمان زخم هاو جراحت های شدید را داشتند

اکشا: اولین کسی که خواسته الفرد درخواست مثبت داده بود.او اولین محافظ الفرد با قدرت های باورنکردنی بود. اکشا قدرتمند ترین روح داخل هزار تو بود که قدرت جذب دانش دیگران و
برهم زدن تعادل یا برقراری تعادل اطرافش را دارد.او علاوه بر دانش قدرت جذب جادو را هم داراست ولی محدودیت های بیشتری نسبت به مورد اول دارد.او تنها توانی استفاده از شصت درصد دانش جذب شده را دارد که حتی برای این مقدار هم محدودیت هایی دارد
پ.ن:به خاطر قدرت جذب دانش اکشا الفرد او را به دیدار سران سایر دنیا ها میفرستاد ک دانش انها را جذب کند

تیامت: تیامت حاکم ترس و بی نظمی هست.او دومین محافظ الفرد هست و قسم خورد تا زمانی الفرد زنده هست بهش خدمت کند. و در مقابل خواسته هایی داشت که الفرد تنها به سه مورد از انها عمل کرد.او خواسته بود قدرت اجرای جادو های فوق العاده سیاه را داشته باشد و ارتشی تحت خدمتش داشته باشد و اخرین خواسته اش دنیایی که بتواند حکومت کند
تیامت شاهزاده از دنیای سیاه هست و مادر او ملکه طرد شده یکی از دنیاهای سیاه است که بدست ملکه سیاه کشته شده است

تالیا:سومین محافظ که به نوعی خواهر بزرگتر شش محافظ دیگر محسوب میشد.زنی که تنها یک خواهش داشت که در مقابل خدمت به الفرد بتواند زیبایی سابقش را بدست اورد.تالیا علاوه بر زیبایی نفسگیرش مهارت فوق العاده ای داشت.او در درمان جراحت های مختلف و باطل کردن نفرین ها از دانش قدیمی و فراموش شده ای استفاده میکرد

فافینر:چهارمین محافظ الفرد که توانایی عجیبی در کنترل آتش داشت.او تنها ارواحی بود که هیچ خواسته نداشت.بخاطر ماهیت خاصش به عنوان جاسوس به زنیایی شیطاتین فرستاده شده بود تا اطلاعاتی کسب کند

ساریس: پنچمین محافظ الفرد که خواسته اش بدن الفی اش را داشت.بدنی که به مدت سه هزار سال توسط نیروهای درون غار سالم مانده بود.او بر وزش باد و ایجاد ابر ها تبحر خاصی داشت که قدرتی در ظاهر ساده و باطنی هولناک

گریل: ششمین محافظ الفرد که تنها خواسته اش این بود که یکبار هم شده به سرزمین اجدادی اش برود.او قدرتش را از خاک میگرفت

نکسا:هفتیمن و کوچکترین محافظ الفرد که در ظاهر هم سن الفرد بود.روحش برای هزار سال در هزار تو سرگردان بوده.خواسته اش از الفرد این بود که اگر زنده شد هیچ وقت تنهایش نزارد.او قادر به کنترل اب بود.مهمترین قدرتش باعث میشد دیگران به او علاقه مند شوند و او را دوست داشته باشند

وانیا والینور: او یک فرشته مرگ میباشد.
اجداد کاوه پدر وانیا را مجبور کردن او را به عنوان محافظ و به شکل گوزن سفید به جزیره مقدس بفرستد.
در حضور الفرد الندر وقت، و کاوه از نوادگان پیشگویان پارس او عهد و پیمانش مبنی بر محافظت از جزیره مقدس را باطل کرد و دیگر تعهدی به پیشگویان پارس ندارد و به خدمت الندر در اومد.که به سمت رابط موجودات جادویی منصوب شد.
او پیرترین شخص از میان محافظان الفود هست

سوسن:او یک پری مرگ هست و محافظ ارشد الفرد می باشد.از از لحاظ مقامی از تمامی محافظین و اطرافین الفرد در درجه بالاتری قرار دارد.او بیش از ۷۰ هزار سال زمینی عمر کرده است
پری مرگ:موجودات بالداری که به مانند پری های قصه ها بودند و بدن انسانی که توسط پارچه ای سفید پوشانده شده بودند و بر روی انها طرحی از پرنده هفت رنگ دوخته شده بود.قدرت های آنها از نور و اب هست.
پری ها در کریستال عصای الفرد زندگی میکنند.
طبق گفته الفرد هیچ موجود نمیتواند زهر پری ها را تحمل کند

جونیور: اسم واقعی او زانتروس هست و یک المنترا هست. او فرمانده محافظان شخصی آلفرد است
شکل ظاهری:صورتی کشیده و پهن و سفید و درجایی که چشم ها وجود قرار دارد استخوان سفیدی به داخل رفته بود.جای بینی شیار ها و فرو رفتگی هایی قرار داشت و و در بالای سر او دوشاخ بزرگ و بلند که بین ان دو لایه ای چرمین سفید وجود داشت

المنترا: اونها از نسا موجودات کهن بودند که قدرت تغییر شکل فوق العاده داشتند.انها داری قدرت پرواز بودند و همچنین قدرتی در صدای انها وجود داشت که حرکت را از انسان میگرفت و چشمانی مرگبار که روی هر کسی و هر چیزی تاثیر میگزاشت.طبق گفته های کتاب چشمانی دارند که هرکسی به انها نگاه کرده کشته شده.
جزیات:
او در جوانی با پدر بزرگ الفرد اشنا شده و پدر بزرگ الفرد او را از مرگ نجات داده.
او صد ها سال اسارت نجات بود که هیچ کس توان نجات او را نداشت.خاطرات او در حصاری از مه قرار داشت که نمی توانست از ان عبور کند.او نمیدانست کیست و ماهیت خود را تا چند ماه پیش از ازاد سازی بدست الفرد نمیدانست

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

سلام
اطلاعات در مورد محافظان الفرد خیلی پراکنده و زیاد بود و هست و در کل کتاب (بخش دو) وجود دارد .من سعی کردم بخش اعظمشو جمع اوری کنم ولی میدونم باز مواردی از قلم افتاده.از بقیه دوستان میخام اگ مواردی هست بگن تا اطلاعات تکمیل بشه


   
paradise, الهه آب, reza379 and 2 people reacted
پاسخنقل‌قول
ahmaad
(@ahmaad)
Noble Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 765
شروع کننده موضوع  

DARK LORD;38118:
محافظان الفرد واینر(الندر):

توضیحات کلی:
اون هفت محافظ قدرتمند دارد.الفرد به ارواح قدرتمندی که در هزارتو سرگردان بودند،جسم داد.موجوداتی که روزگاری برای کسب قدرت وارد هزار تو شده بودند اما توسط ساکنان غار نابود شده بودند و برای هزاران سال ارواح انها در دالان های غار سرگردان بود
الفرد با کمک مارکوس و زبان مقدس قدرت انها را برگرداند و حتی قدرتی به مراتب بیشتز از قبل به انها اعطا کرد.
انها قدرت های چهار عنصر آب،باد ،نور،اتش،تاریکی،درمان زخم هاو جراحت های شدید را داشتند

اکشا: اولین کسی که خواسته الفرد درخواست مثبت داده بود.او اولین محافظ الفرد با قدرت های باورنکردنی بود. اکشا قدرتمند ترین روح داخل هزار تو بود که قدرت جذب دانش دیگران و
برهم زدن تعادل یا برقراری تعادل اطرافش را دارد.او علاوه بر دانش قدرت جذب جادو را هم داراست ولی محدودیت های بیشتری نسبت به مورد اول دارد.او تنها توانی استفاده از شصت درصد دانش جذب شده را دارد که حتی برای این مقدار هم محدودیت هایی دارد
پ.ن:به خاطر قدرت جذب دانش اکشا الفرد او را به دیدار سران سایر دنیا ها میفرستاد ک دانش انها را جذب کند

تیامت: تیامت حاکم ترس و بی نظمی هست.او دومین محافظ الفرد هست و قسم خورد تا زمانی الفرد زنده هست بهش خدمت کند. و در مقابل خواسته هایی داشت که الفرد تنها به سه مورد از انها عمل کرد.او خواسته بود قدرت اجرای جادو های فوق العاده سیاه را داشته باشد و ارتشی تحت خدمتش داشته باشد و اخرین خواسته اش دنیایی که بتواند حکومت کند
تیامت شاهزاده از دنیای سیاه هست و مادر او ملکه طرد شده یکی از دنیاهای سیاه است که بدست ملکه سیاه کشته شده است

تالیا:سومین محافظ که به نوعی خواهر بزرگتر شش محافظ دیگر محسوب میشد.زنی که تنها یک خواهش داشت که در مقابل خدمت به الفرد بتواند زیبایی سابقش را بدست اورد.تالیا علاوه بر زیبایی نفسگیرش مهارت فوق العاده ای داشت.او در درمان جراحت های مختلف و باطل کردن نفرین ها از دانش قدیمی و فراموش شده ای استفاده میکرد

فافینر:چهارمین محافظ الفرد که توانایی عجیبی در کنترل آتش داشت.او تنها ارواحی بود که هیچ خواسته نداشت.بخاطر ماهیت خاصش به عنوان جاسوس به زنیایی شیطاتین فرستاده شده بود تا اطلاعاتی کسب کند

ساریس: پنچمین محافظ الفرد که خواسته اش بدن الفی اش را داشت.بدنی که به مدت سه هزار سال توسط نیروهای درون غار سالم مانده بود.او بر وزش باد و ایجاد ابر ها تبحر خاصی داشت که قدرتی در ظاهر ساده و باطنی هولناک

گریل: ششمین محافظ الفرد که تنها خواسته اش این بود که یکبار هم شده به سرزمین اجدادی اش برود.او قدرتش را از خاک میگرفت

نکسا:هفتیمن و کوچکترین محافظ الفرد که در ظاهر هم سن الفرد بود.روحش برای هزار سال در هزار تو سرگردان بوده.خواسته اش از الفرد این بود که اگر زنده شد هیچ وقت تنهایش نزارد.او قادر به کنترل اب بود.مهمترین قدرتش باعث میشد دیگران به او علاقه مند شوند و او را دوست داشته باشند

وانیا والینور: او یک فرشته مرگ میباشد.
اجداد کاوه پدر وانیا را مجبور کردن او را به عنوان محافظ و به شکل گوزن سفید به جزیره مقدس بفرستد.
در حضور الفرد الندر وقت، و کاوه از نوادگان پیشگویان پارس او عهد و پیمانش مبنی بر محافظت از جزیره مقدس را باطل کرد و دیگر تعهدی به پیشگویان پارس ندارد و به خدمت الندر در اومد.که به سمت رابط موجودات جادویی منصوب شد.
او پیرترین شخص از میان محافظان الفود هست

سوسن:او یک پری مرگ هست و محافظ ارشد الفرد می باشد.از از لحاظ مقامی از تمامی محافظین و اطرافین الفرد در درجه بالاتری قرار دارد.او بیش از ۷۰ هزار سال زمینی عمر کرده است
پری مرگ:موجودات بالداری که به مانند پری های قصه ها بودند و بدن انسانی که توسط پارچه ای سفید پوشانده شده بودند و بر روی انها طرحی از پرنده هفت رنگ دوخته شده بود.قدرت های آنها از نور و اب هست.
پری ها در کریستال عصای الفرد زندگی میکنند.
طبق گفته الفرد هیچ موجود نمیتواند زهر پری ها را تحمل کند

جونیور: اسم واقعی او زانتروس هست و یک المنترا هست. او فرمانده محافظان شخصی آلفرد است
شکل ظاهری:صورتی کشیده و پهن و سفید و درجایی که چشم ها وجود قرار دارد استخوان سفیدی به داخل رفته بود.جای بینی شیار ها و فرو رفتگی هایی قرار داشت و و در بالای سر او دوشاخ بزرگ و بلند که بین ان دو لایه ای چرمین سفید وجود داشت

المنترا: اونها از نسا موجودات کهن بودند که قدرت تغییر شکل فوق العاده داشتند.انها داری قدرت پرواز بودند و همچنین قدرتی در صدای انها وجود داشت که حرکت را از انسان میگرفت و چشمانی مرگبار که روی هر کسی و هر چیزی تاثیر میگزاشت.طبق گفته های کتاب چشمانی دارند که هرکسی به انها نگاه کرده کشته شده.
جزیات:
او در جوانی با پدر بزرگ الفرد اشنا شده و پدر بزرگ الفرد او را از مرگ نجات داده.
او صد ها سال اسارت نجات بود که هیچ کس توان نجات او را نداشت.خاطرات او در حصاری از مه قرار داشت که نمی توانست از ان عبور کند.او نمیدانست کیست و ماهیت خود را تا چند ماه پیش از ازاد سازی بدست الفرد نمیدانست

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

سلام
اطلاعات در مورد محافظان الفرد خیلی پراکنده و زیاد بود و هست و در کل کتاب (بخش دو) وجود دارد .من سعی کردم بخش اعظمشو جمع اوری کنم ولی میدونم باز مواردی از قلم افتاده.از بقیه دوستان میخام اگ مواردی هست بگن تا اطلاعات تکمیل بشه

200 امتیاز واریز شد.


اتفاقا میخواستم دربارشون پست بدم.


   
AtaRoD, الهه آب, Dark lord and 1 people reacted
پاسخنقل‌قول
الهه آب
(@fateme12)
Honorable Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 248
 

تیامت از نوادگان همسر الندر هم بوده . امکان داره از نوادگان الندر هم باشه ولی توی رمان این مورد رو مشخصا نمیگه پس احتمال اینکه همسر الندر قبل از ازدواج کردن با الندر با کس دیگری ازدواج کرده باشه پیش میاد .
اکشا هم توانایی این رو نداره که از بعضی از‌نژاد ها دانش یا قدرت جذب کنه .
ومن یادم نمیاد جایی گفتهشده باشه روی لباس های پری های مرگ نقش پرنده هفت رنگ هستش . میشه آدرس بدید .


   
yesesy, paradise, ahmaad and 2 people reacted
پاسخنقل‌قول
Dark lord
(@darklord)
Prominent Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 454
 

الهه آب;38356:
تیامت از نوادگان همسر الندر هم بوده . امکان داره از نوادگان الندر هم باشه ولی توی رمان این مورد رو مشخصا نمیگه پس احتمال اینکه همسر الندر قبل از ازدواج کردن با الندر با کس دیگری ازدواج کرده باشه پیش میاد .
اکشا هم توانایی این رو نداره که از بعضی از‌نژاد ها دانش یا قدرت جذب کنه .
ومن یادم نمیاد جایی گفتهشده باشه روی لباس های پری های مرگ نقش پرنده هفت رنگ هستش . میشه آدرس بدید .

سلام درباره تیامت میشه ادرس بدید کجا گفته شده بود از نوادگان همسر الندره؟
من اینو یادم نمیاد

در مورد اکشا ببله صحبت شما درسته و این مورد از قلم افتاده.گرچه به طور غیر مستقیم اشاره شده.

در مورد پری های مرگ زمانی الفرد به مقام سفیر کبیری میرسه صفحه ۳۶۳کلی.صفحه دوم فصل ۱۲ قدیم.دشمن واقعی مشاور اعظم.
طبق صفحه بندی کتاب واس من صفحه ۷۰هست

امیدوارم ادرس واضح باشه و گیج نشید

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

از داستان موهبت اسم دو تن از فرمانروایان کهن مشخص شده بد نیست اینحا اضاف بشه


   
پاسخنقل‌قول
الهه آب
(@fateme12)
Honorable Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 248
 

DARK LORD;38368:
سلام درباره تیامت میشه ادرس بدید کجا گفته شده بود از نوادگان همسر الندره؟
من اینو یادم نمیاد

در مورد اکشا ببله صحبت شما درسته و این مورد از قلم افتاده.گرچه به طور غیر مستقیم اشاره شده.

در مورد پری های مرگ زمانی الفرد به مقام سفیر کبیری میرسه صفحه ۳۶۳کلی.صفحه دوم فصل ۱۲ قدیم.دشمن واقعی مشاور اعظم.
طبق صفحه بندی کتاب واس من صفحه ۷۰هست

امیدوارم ادرس واضح باشه و گیج نشید

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

از داستان موهبت اسم دو تن از فرمانروایان کهن مشخص شده بد نیست اینحا اضاف بشه

توی اون فصل مهمانان ناخوانده صفحه دومش تیامت میگه : همسر این فرد یکی از نیاکان مادری ام هست .

برای من صفحه ۴۲ بود .


   
yesesy, Dark lord and ahmaad reacted
پاسخنقل‌قول
ahmaad
(@ahmaad)
Noble Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 765
شروع کننده موضوع  

سلام

برعکس انتظارم، این چند روز سرم شلوغه و تنهایی نمیرسم، برای همین به همکار برای تکمیل دانشنامه احتیاج هست که ارسال های دانشنامه رو تکمیل کنه.
کار خیلی راحتیه. اطلاعات رو من از کتاب و مخصوصا از این تاپیک جمع آوری میکنم و بهش خصوصی میدم، اون هم مثل ارسال های قبلیه دانشنامه، اطلاعات رو دسته بندی و توی دانشنامه ارسال میکنه. (برای پست های اولی که میده، قبلش با هم هماهنگ میکنیم که روال کار دستش بیاد)

برای هر ارسالی که توی دانشنامه داده میشه پنجاه امتیاز هم دریافت میکنه.
(تا دو همکار کافیه)


   
yesesy and Dark lord reacted
پاسخنقل‌قول
Hooman
(@hooman)
Reputable Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 172
 

یک چیزی رو من نفهمیدم...جمله ی آخری که آلفرد واینر هنگام سقوط در تاریکی گفت یه چیزی به این مضمون بود:
"این پایان کار من به عنوان آلفرد واینر سفیر کبیر دروغین و دورگه خیالی بود"
منظورش دقیقا چی بود؟؟؟نویسنده می خواست قصدش برای ادامه ندادن داستان رو از زبان آلفرد بگه یا این که ....


   
yesesy and ahmaad reacted
پاسخنقل‌قول
ahmaad
(@ahmaad)
Noble Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 765
شروع کننده موضوع  

هومن;38827:
یک چیزی رو من نفهمیدم...جمله ی آخری که آلفرد واینر هنگام سقوط در تاریکی گفت یه چیزی به این مضمون بود:
"این پایان کار من به عنوان آلفرد واینر سفیر کبیر دروغین و دورگه خیالی بود"
منظورش دقیقا چی بود؟؟؟نویسنده می خواست قصدش برای ادامه ندادن داستان رو از زبان آلفرد بگه یا این که ....

همینجوری جو داده.
نویسنده خودش زبون داره:71: گفته تا موهبت تمام نشه خبری از جلد دو نیست


   
پاسخنقل‌قول
Dark lord
(@darklord)
Prominent Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 454
 

سلام
من میتونم تو جمع اوری اطلاعات مثل قبل همکاری کنم. اطلاعاتو جمع کنم و بفرستم.
حالا اگر موضوع خاصی مد نظر داری بگی اطلاعات جمع کنم.خودم ایده خاصی ندارم


   
پاسخنقل‌قول
ahmaad
(@ahmaad)
Noble Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 765
شروع کننده موضوع  

DARK LORD;38895:
سلام
من میتونم تو جمع اوری اطلاعات مثل قبل همکاری کنم. اطلاعاتو جمع کنم و بفرستم.
حالا اگر موضوع خاصی مد نظر داری بگی اطلاعات جمع کنم.خودم ایده خاصی ندارم

سلام

مشارکت برای تکمیلِ دانشنامه، طبق معمول امتیازه خودشو داره و محدودیتی برای همکاری نداریم.
جدای از اون یه همکار لازمه که توی دانشنامه ارسال داشته باشه. مثل کاری که اونجا میکنم.
هر ارسالی که انجام بده پنجاه امتیاز دریافت میکنه.


   
پاسخنقل‌قول
sadra.mohammadi782
(@sadra-mohammadi782)
Estimable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 86
 

سلام
اگه توجه کنید تو یک کتاب که الفرد میخوند با نام جادو اشکال گفته سومین نگهبان دروازه های دوزخ بهترین فرد تو این زمینه هست
حالا سوال اینجاست نگهبان یکی هست یا چند تا
چون جلوتر میگه باید خدکتی برای نگهبان دروازه دوزخ نه نگهبانان دزوازه انجام بشه
موفق و پیروز باشید


   
پاسخنقل‌قول
sajjad.zahiri2
(@sajjad-zahiri2)
Estimable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 58
 

سلام. کتاب دوم سفیر کبیر کی میاد .کسی میدونه؟


   
پاسخنقل‌قول
ahmadi.fereshteh222
(@ahmadi-fereshteh222)
Reputable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 224
 

sadra90;39450:
سلام
اگه توجه کنید تو یک کتاب که الفرد میخوند با نام جادو اشکال گفته سومین نگهبان دروازه های دوزخ بهترین فرد تو این زمینه هست
حالا سوال اینجاست نگهبان یکی هست یا چند تا
چون جلوتر میگه باید خدکتی برای نگهبان دروازه دوزخ نه نگهبانان دزوازه انجام بشه
موفق و پیروز باشید

دو تا حالت وجود داره
یکی اینکه چند تا نگهبان وجود داشته باشه برا دروازه که به احتمال زیاد همینه و احتمالش خیلی زیاده
دومی هم اینه که همونطور نگهبان زمان عوض میشه نگهبان جهنم هم عوض میشه ممکنه بازنشسته بشن اصلا، حالا سومین فردی که به مقام نگهبانی رسیده بهترین بوده
کدوم یک از اینا صحیحه؟ اونو باید نویسنده تعیین کنه:1:


   
الهه آب and ahmaad reacted
پاسخنقل‌قول
صفحه 11 / 20
اشتراک: