«مارگارت اتوود» میگه: 2
دستم را گرفت و فشار داد.« همه چیز درست می شود .» بعد دستم را رها کرد و به آرامی آن را نوازش داد . این کار قدری مرا آرام کرد، اما دوباره آماده گریستن بودم. مهربانی گاهی چنین تاثیری دارد. پرسیدم :« چطور؟ چطور امکان دارد حال من خوب شود؟» او آهی کشید و گفت:« نمی دانم، گاهی اما آن روز خواهد رسید. من ایمان دارم. ایمان داشتن گاهی کار سختی است.»
از وصایا
ارسال شده توسط : sailent | تاریخ ارسال: 1399/12/29 | بازدیدها: 491برچسبها:
لینک کوتاه: https://bkpr.ir/18213