Header Background day #20
یک روز 1

#داستان_صوتی : یک روز
به قلم: سیده کوثر غفاری( @skghkhm )
باتشکر از فاطمه.خ ( @Fateme ) عزیز برای گویندگی عالی
قسمتی از داستان: از روی شیطنت دمپایی پدر را پوشیده بود، برای همین یک قدم درمیان از پایش بیرون می‌آمد. سر کوچه که رسید چهار جفت چشم کنجکاو به او زل زده بودند…

جزئیات پست

دیدگاه ها

اشتراک در
اطلاع از
guest

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

1 دیدگاه
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
H20
عضو
H20
4 سال قبل

سلام نمی دونم چجوری شروع کنم با انتقاد از داستان شما یا چشم پوشی از ضعف هایش داستان در زمان شکسته شدن سد شادی های کودکانه و هجوم وحشت و دلهره به چهره های مردان و زنان این سرزمین روایت می شود زمانی حساس زمانی پر از هرج و مرج زمانی پر از بی نظمی و هرج و مرج زمانی حامل این تفکر که حال چه میشود آیا این روز ها دوام دارد زمانی برای پاسخ به سوالات سائلین : آیا الان دیگر همه چیز روبراه میشود. آیا دیگر لازم نیست نگران سیاست ها بازی های غلط باشیم و شاهد از دست دادن سرمایه و زمین هایمان آیا دیگر آزادی بدست آمد آیا مشتی جوان کم تجربه می توانند در شرایطی که مستشاران دوره دیده نتوانستند حکومت و کشور را در زمان جنگ جهانی دوم از نفوذ نیروهای دشمن محافظت کنند در مقابل هجوم بیگانگان محافظت کنند. روایت میشود علاوه… بیشتر بخوانید

مطالب مشابه