ارسالهای تالار پیوندشده
پاسخ: تمرین داستان نویسی/ یک واژه انتخاب کنید عصابیدار شد ، چشمانش را باز کرد . همه جا تاریک بود . کورمال کورمال به دنبال عصایش گشت . هنوز عادت نکرده بود . پایش به لیوان ابی که کنار تختش بر روی زمین قرار داشت خورد و لحظه ای بعد صدایی جز صدای غلتی... |
در تالار تمرینات نویسندگی |
8 سال قبل |
پاسخ: کافى شاپ بوک پيج proti;27697:مطمئنی باز نمیشه؟ من بازش کردم مشکلی نداره ها اره باز نمیشه حتی مرورگر رو هم عوض کردم باز نمیشه :12f1dcb03b9bb8e8cc7نمیدونم شاید مرورگر مشکل داره :/ |
در تالار بحث عمومی |
8 سال قبل |
پاسخ: کافى شاپ بوک پيج proti;27697:مطمئنی باز نمیشه؟ من بازش کردم مشکلی نداره ها اره باز نمیشه حتی مرورگر رو هم عوض کردم باز نمیشه :12f1dcb03b9bb8e8cc7نمیدونم شاید مرورگر مشکل داره :/ |
در تالار بحث عمومی |
8 سال قبل |
پاسخ: کافى شاپ بوک پيج proti;27691:خوش آمدید فکر کنم راهنمایی ها رو بچه ها کردن دیگه من چی بگم؟ آهای ملت بوک پیجی از تازه واردا اینجوری استقبال میکنین؟:40:طفلی رو بستین به رگبار کار که خب اومدم اعلام کنم دو قسمت پادشاهی وحش... |
در تالار بحث عمومی |
8 سال قبل |
پاسخ: کافى شاپ بوک پيج 0_0سلام بر اهل انجمن چرا چت روم صحفه اش باز نمیشه ؟:/از این چت روم جدید خوشم نمیاد 0_0 |
در تالار بحث عمومی |
8 سال قبل |
هیچ هیچ هیچ متن ویرایش شده: سیاهی، نور...رویا،واقعیت... بازی با کلماته...شاید هم یکی باشن، مرز بین این ها خیلی کمه. اصلا اگه مرزی وجود داشته باشه.صبح زود بود که با سر و صدای مردم اطرافم به خودم آمدم. بوق ماشین ها... |
در تالار داستان کوتاه |
8 سال قبل |
پاسخ: هیچ هیچ هیچ داستانتو خوندم جالب بود ، یجورایی ادمو وادار میکرد ( خودم البته 0_0 ) که خودشو تو یه حالت استیصال برانگیز تصور کنه مثلا تو کنج یه اتاق نشسته باشه که فقط یه باریکه نور میاد داخلش و اینکه از جنگیدن با ... |
در تالار داستان کوتاه |
8 سال قبل |
پاسخ: کافى شاپ بوک پيج سلاام سلاممممممم بعد مدت ها که برای من مثل قرن ها بود امدددددددددددددددمممممم 0_0دلم خیلی تنگ شده بود :20:من خوبم خخخخشما ها چطورین ؟ بوک پیجو دوست دارم ^_^ راستی این همیار فعال من کوششششششششششششششش؟ ... |
در تالار بحث عمومی |
8 سال قبل |
پاسخ: کافى شاپ بوک پيج اینجا چرا این قدر خلوته سوتوکورررچرو کسی نیست؟:12f1dcb03b9bb8e8cc7 |
در تالار بحث عمومی |
8 سال قبل |
پاسخ: کافى شاپ بوک پيج بوفچه;27347:سلام فرزندم. چرا نایاب بودی این اواخر؟ دلم برات تنگولیده بود به شدت. بدلیل پوکونده شدن تبلت بدبختم بود 0_0 اقای مامان تانوس ^_^ nafise;27350:سلام بعد از مدتها :6: دلمون برات تنگ شده بود :2... |
در تالار بحث عمومی |
8 سال قبل |
پاسخ: کافى شاپ بوک پيج بوفچه;27347:سلام فرزندم. چرا نایاب بودی این اواخر؟ دلم برات تنگولیده بود به شدت. بدلیل پوکونده شدن تبلت بدبختم بود 0_0 اقای مامان تانوس ^_^ nafise;27350:سلام بعد از مدتها :6: دلمون برات تنگ شده بود :2... |
در تالار بحث عمومی |
8 سال قبل |
پاسخ: کافى شاپ بوک پيج proti;27469:سلام بر بوک پیج:21:یعنی هیچ چیز به اندازه چند روز مسافرت و جنگل نوردی به ادم انرژی نمیده:53::9:جاتون خالی جون گرفتم اصلا نیاز داشتم بهش هوا معرکه بود دریا هم آروم.:10:هم آب و هوا عوض کردم ... |
در تالار بحث عمومی |
8 سال قبل |
پاسخ: فرار از توهم zahrachemeli72;27407:جالب بود چند تا مشكل تايپي هم داشت ولي قشنگ بود منتظر قسمت بعدي هستيم ممنون که میگی جالب بود و اینکه مشکل تایپی داشت عجله ای تایپش کردم وقت نداشتم Amir2527;27408:خوب بود، منو یاد ... |
در تالار داستان کوتاه |
8 سال قبل |
پاسخ: فرار از توهم ممنون از صبر و حماییتون این هم ادامه داستان امیدوارم خوشتون بیاد ^_^ او در حالی که پا به روشنایی میگذاشت، با لحنی تاثیر گذار گفت: به شهر انسان های فراری خوش آمدی روبه رویم شهری کوچک، درپایین کوهی و... |
در تالار داستان کوتاه |
8 سال قبل |
فرار از توهم سلام دوستان عزیز بوک پیجیمیخوام داستان جدیدی رو که تازگیها نوشتم براتون بزارم :دیامیدوارم خوشتون بیاد ^_^قسمت اول فرار از توهم همیشه با خودم تصور می کردم که بودن در میان مردم و فعالیت در اجتماع کاری ... |
در تالار داستان کوتاه |
8 سال قبل |