ارسالهای تالار پیوندشده
پاسخ: نواده اژدها «داستان مستقل» سلامجالبه که بدونی یک صفحه یک فصل نیست و اگه مقدمست باید مینوشتی مقدمه نه فصل یکجالبتر اینکه همون یک صفحه که نوشتی را هم لینک کردی و باز جالبتر که زیر لینک کلشو نوشتی ، این چه کاریه اخه؟بهتر بود از یک... |
در تالار داستان های درحال نگارش |
7 سال قبل |
پاسخ: نواده اژدها «داستان مستقل» سلام دوسش داشتم داستانتو ایشالا که ادامش رو هم خوب بنویسی و بیایم بخونیمادامه بده حتما |
در تالار داستان های درحال نگارش |
7 سال قبل |
پاسخ: نواده اژدها «داستان مستقل» این پست حذف شود |
در تالار داستان های درحال نگارش |
7 سال قبل |
پاسخ: نواده اژدها «داستان مستقل» میشه گفت داستانت موضوع جالبی داره که اگه بهش یکم برسی داستانی خوبی از کار در میاد |
در تالار داستان های درحال نگارش |
7 سال قبل |
کتاب محفل اسرار آمیز( جلد 1- سرآغاز) نام داستان: محفل اسرار آمیز جلد1 نویسنده:لیزا جین اسمیت فایل: ( pdf) مترجم: تیم ترجمه افسانه ها سایت مرجع: کتابخانه وحشت خلاصه داستان در این رمان کسی بلیک ... |
در تالار کتابخانه+دانلود |
8 سال قبل |
پاسخ: کتاب محفل اسرار آمیز( جلد 1- سرآغاز) ZAHRA*J;25313: نام داستان: محفل اسرار آمیز جلد1 نویسنده:لیزا جین اسمیت فایل: ( pdf) مترجم: تیم ترجمه افسانه ها سایت مرجع: کتابخانه وحشت خلاصه داستان ... |
در تالار کتابخانه+دانلود |
6 سال قبل |
عضویت در تیم کامیکبوک سایت سلام به همگی.خب تصمیم بر این شده که دوباره تیم کامیک سایت سرپا بشه و چون پیشکسوت و استاد گرامی ما خودشونو بازنشسته کردن، قراره که اگر خدا بخواد و تواناییشو داشته باشم من مسئولیت رو به عهده بگیرم. دوس... |
در تالار کمیک |
7 سال قبل |
خواب "خواب"در هنوز بسته بود. توی اتاق بودیم. اتاقی بی روح و خنک. حرارت دستانش را حس می کردم. از تکانی که هر از چندگاهی میخورد میفهمیدم صندلی اش ناراحت است. هر بار که ارام خود را جابجا میکرد دستش به دستم می... |
در تالار داستان کوتاه |
6 سال قبل |
پاسخ: داستان «;» | سمیکالن zareb;31770: اسم این علامت چیه؟ اسم فارسیش نقطه ویرگوله و اسم انگلیسیش سمیکُلُن هست 🙂 semicolon |
در تالار داستان های درحال نگارش |
6 سال قبل |
پاسخ: من مجازات هستم مهیار;32083:تک جلدی هستش فکر نمی کنم با یه جلد تموم بشه فکر کنم دو یا نهایتا سه جلد بشه |
در تالار داستان های درحال نگارش |
6 سال قبل |
پاسخ: شروع یک پایان (جلد اول قاتلی بدون سایه) Pouryakht;32062:جلد بعدی نداره؟ داره . تو نت سرچ بزنی پیدا میکنی.نمیدونم اینجا هم باشه یا نه |
در تالار داستان های درحال نگارش |
6 سال قبل |
جنگاوران سرنوشت_همزادان مرگ .:{ فصل هشتم }:. سلام. اینم جنگاوران سرنوشت 🙂 این کتاب جلد اولش سرّ چشمها نام داره. اینم یه مقدمهی کوتاه تا فصل اولو بذارم: من سردم.سرد و بیروح و خشن. خون من هم حتی یخ زده است. همه من را راندهاند! اما، اما من باز... |
در تالار داستان های درحال نگارش |
7 سال قبل |
پاسخ: جنگاوران سرنوشت_همزادان مرگ .:{ فصل هشتم }:. kianick;30895:سلام دوستان عزیزم 🙂 من جدا شرمندم، سایت رام نمیداد :دیباو هرچی سعی کردم باز نشد و حتی خواستم رمزمو عوض کنم نشد، تا به امروز. این داستان قراره ویرایش بشه: فضاسازیش تقویت شه، داستان منسجم ... |
در تالار داستان های درحال نگارش |
7 سال قبل |
پاسخ: جنگاوران سرنوشت_همزادان مرگ .:{ فصل هشتم }:. اهم اهم.من پس از سالیان دراز برگشتم :)) این کانال کتاب: @gangavaransarnevesht و این که اسم کتاب عوض شد. اسم جلد اول شد سرّ چشمها و احتمالا جلد دوم همزادان مرگ باشه 🙂 اگه بشه تا یکی دو روز دیگه یا همی... |
در تالار داستان های درحال نگارش |
7 سال قبل |
پاسخ: جنگاوران سرنوشت_همزادان مرگ .:{ فصل هشتم }:. خب اینم بیشترین فایل تا الآن اصلا صفحهآرایی و ویراست اونجوری نشده من تو سفرم همینش رو هم مدیون محدثهی عزیزم هستم :دی نظر فراموش نشه و عذر بخاطر سادگی و ویراست اونجوری نشدن و این حرفا ... :دی |
در تالار داستان های درحال نگارش |
7 سال قبل |