Header Background day #19
عکس کاور خود را تغییر دهید
کاربر 1
بارگذاری
omidcanis
عکس کاور خود را تغییر دهید
وضعیت این حساب کاربری منتشرشده است

ارسال‌های تالار پیوندشده

وحشتناک ترین سوتی عمرتون

بیاین.از هیی نترسین.نه کسی میخوردتون و نه هیچی. فقط باید بدترین سوتی عمرتون رو اینجا بنویسید.برای شروع خودم مینویسم.تو یه گروه خانوادگی بودم، دستم رفت روی استیکر ها و یه استیکر فوق زشت دادم. حالا اینو...

در تالار بحث عمومی

9 سال قبل
پاسخ: مرگ زیبا(کامل)

اولین داستان کوتاهی بود که خوندم کامل نظرمو راجبه داستان کوتاه عوض کردی خیلی قشنگ بود:a009c956bb1086030f7

در تالار داستان کوتاه

5 سال قبل
پاسخ: مرگ زیبا(کامل)

عالی بود ... واقعا خیلی جذاب بود .. تا حالا داستانی رو که روایتگر زندگی فرد از اول تا مرگش باشه رو ندیده بودم ... خیلی خیلی جالب بود ... من واقعا دوست داشتم::50:: منتظر داستان بعدیت هستم :f:

در تالار داستان کوتاه

5 سال قبل
پاسخ: دلنوشته ؟

در این دنیای سرگردان می چر خم و می چرخم .. اما چیزی را جز با تو و کنار تو نمی یابم ...چه شود که من نیز باشم ...میدانم این را .. اما مگر دانستن کافی است ...پاهایم مرا بی اراده به ذوزخ می کشاند ..چشمانم...

در تالار دل نوشته و متن کوتاه

5 سال قبل
پاسخ: جوهر سرنوشت

خیلی جالب بود، با اینکه یه ذره قروقاطی بود. تعداد ... ها زیاد بود و جملات آخرشیه ذره از حس رعب آور ماجرا کم کرد.البته...صداقت توش زیاد بود. تجربه ثابت کرده نوشته های در اوج دیوانگی از بقیه نوشته راستگ...

در تالار داستان کوتاه

5 سال قبل
پاسخ: موهبت برزخی [ فصل دوازده اضافه شد ]

اقا سینا یکی رو تموم کن دیگه برای من فرقی نداره این داستانت باشه یا سفیر کبیر چون هردو قشنگ و جذابن فقط یکی رو به اخر برسون لطفااااااااااا

در تالار داستان سفیر کبیر

5 سال قبل
پاسخ: مرگ زیبا

با ایتکه تناقض داشت ..ولی زیبا بود ... و خب به دلم نشست ... از این جور داستانا خوشم میاد ... که درواقع روایتگر تلخی ها و زجر ها هستن .. من خودم یه دفتر رو کاملا پر کردم از همین داستانا ..البته به پای ...

در تالار دل نوشته و متن کوتاه

5 سال قبل
جوهر سرنوشت

بی هدف در تاریکی راه می روم . بدون انکه بفهمم به کجا ؟ فقط میروم .. نمی دانم به کجا ..ولی ماندن را دوست ندارم .. چرا؟ باز هم نمیدانم .. چشم هایی در تاریکی مرا نزاره میکنند ..صدای خنده شان را میشونم ....

در تالار داستان کوتاه

5 سال قبل
پاسخ: مرگ زیبا

جملات قشنگ و روان ولی سیر تحول خیلی ی جوری بود:/ اول نفرین ب زندگی بعد تحسین . ناهماهنگیش زیاد بود. شاید اگه بدنه ی بیشتری می نوشتی می شد به ی نتیجه رسید ولی الان متاسفانه بیشتر شبیه چند تا جمله ی زیب...

در تالار دل نوشته و متن کوتاه

5 سال قبل
پاسخ: مرگ زیبا

خیلی هم عالی، خسته نباشید!ولی نفهمیدمش، اول گله و شکایت از زندگی و اینکه مرگ آغاز زندگی بوده و بعد یه مرتبه یه قصیده از زیبایی مرگ. انگار به اندازه کافی طولانی نبود تا به اون آخرین نقطه برسه، البته نه...

در تالار دل نوشته و متن کوتاه

5 سال قبل
پاسخ: آیا اصیل نویسی غیرممکن است؟

سلامنوشتن مثل بازی شطرنج می ماند . چند هزار سال است که اختراع شده و چند هزار سال است که بازی شده و چند هزار سال است که کلاس های مختلفی برای آن می گذارند و اساتید مختلفی شاگردان مختلفی را تربیت می کنند...

در تالار گفت و گو

5 سال قبل
پاسخ: دلنوشته ؟

چیزی بگو!.حرفی روی زخمم بپاش!.من گورستانی سرگردانم،که هر روز.گوری درمن مثل زخمی تازه دهان باز میکند.

در تالار دل نوشته و متن کوتاه

5 سال قبل
پاسخ: دلنوشته ؟

ایستاده ام روی سقف! وارونه...یاد خاطره ها میکنمکه دیروز، ساحل، قدم زدن روی موج های دریا...انقدر ایستاده بودم که طلوع کرد خورشید از زیر پاهایم...صدف های که خرد میشدند روی ردپایم...کف های خشک شده ی ساحل...

در تالار دل نوشته و متن کوتاه

5 سال قبل
دلنوشته ؟

از جایی شنیدم هرگز دل انهایی که بی صدا میگریند را نشکنید ...چون انها هیچکس را ندارند تا اشک هایشان را بزداید ...دلم شکست ...ساده میشکنم ، با یک تلنگر کوچک ...انگونه نبودم .شد ...گاهی اوقات حرف هایی چن...

در تالار دل نوشته و متن کوتاه

7 سال قبل
پاسخ: دلنوشته ؟

ای گروه فراموش شدهدوستی قدیمی، خاطره ای قدیمی،چیزی به یادم می آوریچیزی..به کوچکی شمع امیدبه کوچکی قطره ای اشکمی لرزد میخواهد بیرون لغزدولی چه میتوان دید،با وجود چشم شعله ور در اشک؟دستم را دراز می کنمب...

در تالار دل نوشته و متن کوتاه

5 سال قبل
صفحه 9 / 31