Header Background day #15
عکس کاور خود را تغییر دهید
کاربر 1
بارگذاری
night313182
عکس کاور خود را تغییر دهید
وضعیت این حساب کاربری منتشرشده است

ارسال‌های تالار پیوندشده

دانلود رافائل جلد اول مجموعه ی خوناشامان در آمریکا

نام مجموعه: خوناشامان در آمریکا جلد اول : رافائل نويسنده: دی. بی. رینولدز ژانر: فانتزی، خوناشامي،‌ بزرگسالان، رمانتيك سال انتشار: December 11th 2013 زبان: فارسي تعداد صفحه: 244 ...

در تالار فانتزی

10 سال قبل
اندر عواقب دوستی های اینترنتی

خب خب سلام به همگی می ریم سر اصل مطلب فقط بگم اصل مطلبمون توسط دو نفر بازگو میشه و دیالوگ های هر کدوم به یک رنگ خاصه سمیه و یکی از آقایون عزیز سایت * بزرگی گفته وقتی لازم داری بنویسی هرچی فکر کنی نمی...

در تالار گفت و گو

7 سال قبل
مسابقه‌ی پرواز خیال -دور هفتم. پایانی

سلام دوستان مسابقه‌ی هفتگی عکس- متن بوک‌پیج با نام «پرواز خیال» در حال شروع شدن است.این تاپیک برای اطلاع‌رسانی از نحوه‌ی برگذاری و شرایط مسابقه است و اولین دور مسابقه پنجشنبه 9 شهریور آغاز خواهد شد.بر...

در تالار مسابقات

7 سال قبل
پیله‌ی دنیوی: مرگباز

نام داستان پیله‌ی دنیوی: مرگباز نویسنده محمد.ج کاوریست رضا عشقی

در تالار داستان های درحال نگارش

7 سال قبل
پاسخ: داستان گروهی دنیای درهم‌شکسته|دور اول |مشترک با زندگی پیشتاز

راوی: عرفاناعضا: عرفان،سمیه،امیر،مهرانماموریت: شناسایی و بررسیبه همراه سمیه از دفتر حریر بیرون آمدم و به سمت آسانسور رفتم.در را باز کردم و گفتم:-بفرمایید قربان.سمیه لبخندی زد و داخل شد و من هم پشت سرش...

در تالار داستان گروهی

7 سال قبل
سالنزیا

نام داستان: سایلنزیا نویسنده: آلن نلسون مترجم: فرانك محمد پور کار ترجمه از مجله ابزورد نسخه: pdf سایلنزیا قسمتی از متن داستان:در ابتدا، به هيچ وجه اجازه نداشتم داستان سايلنزيا را...

در تالار داستان کوتاه بزرگان نویسندگی

7 سال قبل
پاسخ: داستان گروهی دنیای درهم‌شکسته|دور اول |مشترک با زندگی پیشتاز

گروه 3نویسنده: امیرحسینهم تیمی ها:محمد،لیلا،سیامک،المیرا نوای سوزناک ویلون به آرامی به لایه‌های عمیق خوابم نفوذ میکرد. خوابی نه چندان طولانی.آهسته گوشی را برداشتم و به لنز جلوی آن خیره شدم. با دو بار ...

در تالار داستان گروهی

7 سال قبل
پاسخ: داستان گروهی دنیای درهم‌شکسته|دور اول |مشترک با زندگی پیشتاز

آیدا همگروهی ها: میکائیل و رضاماموریت: بررسی شعبه‌ی همداندستم را روی میز می‌گذارم، سرم را رویش و به جای خالی سمیه نگاه می‌کنم که چند دقیقه پیش رفت. خیلی خسته‌ام و به خواب نیاز دارم اما خوابم نمی‌بَرد...

در تالار داستان گروهی

7 سال قبل
پاسخ: داستان گروهی دنیای درهم‌شکسته|دور اول |مشترک با زندگی پیشتاز

راوی : نفیسه هم گروهی ها : آتوسا و سورن ماموریت : شکار گرگ زامبی ها - حریر! چطور ازم می‌خوای دوباره برم ماموریت در حالیکه هنوز حقوق سه ماه گذشته رو پرداخت نکردی؟حریر با آرامش وصف‌نا‌پذیری کمی از دلست...

در تالار داستان گروهی

7 سال قبل
پاسخ: داستان گروهی دنیای درهم‌شکسته|دور اول |مشترک با زندگی پیشتاز

راوی: رضاهمگروهی­ها: خانم دلارام، رضا (اینتاریوش)مأموریت: شناساییوارد ساختمان «بوک­پیج» شدم. مثل هر روزش بود. مردم از طرفی به طرفی می­رفتند، همه ­شان هم کوهی از پرونده ­های مختلف روی دستانشان سنگینی م...

در تالار داستان گروهی

7 سال قبل
پاسخ: داستان گروهی دنیای درهم‌شکسته|دور اول |مشترک با زندگی پیشتاز

راوی : سمیه (پروتی)اعضای تیم: سمیه، عرفان، امیر، مهرانعملیات: شناسایی و بررسی تقریباً اوایل غروب بود. خسته از یک روز سخت‌کاری پشت میزم نشسته بودم که یک‌مرتبه در درمانگاه باز شد. سجاد و مهرنوش رو دیدم ...

در تالار داستان گروهی

7 سال قبل
چهره ی غمگین من

نام اثر: چهره ی غمگین من نویسنده: هاینریش بل نوع فایل: pdf تعداد صفحات: 7 چهره ی غمگین من قسمتی از متن داستان: به من نزدیک شد، مرا از پهلو نگاه کرد و من ناگزیر شدم که نگاه جولان‌دهِ...

در تالار داستان کوتاه بزرگان نویسندگی

7 سال قبل
پاسخ: داستان گروهی دنیای درهم‌شکسته|دور اول |مشترک با زندگی پیشتاز

راوی:envelope(محمد)اعضای تیم:مستر امیر حسین.بانو لیلا.مستر سیامک(شخصیت بی سرنشین)بانو المیرا(شخصیت بی سرنشین).ماموریت:شناسایی منطقه مشکوک. در تاریکی،بسیار چیز ها هستند که پنهان اند.شاید ما خود را از ...

در تالار داستان گروهی

7 سال قبل
پاسخ: داستان گروهی دنیای درهم‌شکسته|دور اول |مشترک با زندگی پیشتاز

دینگ دینگ دینگزیر لبی فحش خیلی ناجوری فرستادم.دیگه کم کم دارم به این فکر میوفتم که کل سیستم این شرکت لعنیتو هک کنم تا فقط این آهنگ هشدار مسخرش دیگه پخش نشه. با بیحوصلگی نگاهم رو از مانیتور روبروم گرفت...

در تالار داستان گروهی

7 سال قبل
پاسخ: داستان گروهی دنیای درهم‌شکسته|دور اول |مشترک با زندگی پیشتاز

نویسنده : آتوسا هم گروهی ها : نفیسه و سورن مأموریت : شکار گرگینه زامبی "گرگینه زامبی! هه... این شانسه من دارم ؟ " خواستم بگویم حریر تو را به همه ی خدایان جدید و قدیم قسم ما را از این موجودات اجق و...

در تالار داستان گروهی

7 سال قبل
صفحه 1 / 3