پاسخ‌های تالار ایجاد شد
|
اولین اصیل آخرین نگاه رمان «اولین اصیل ٬اخرین نگاه»پارت یک«جانی اینکارو نکن٬خواهش میکنم اینکارو نکن٬اینکارو با ما نکن٬خواهش میکنم.»حتما با خودتون فکر میکنین که قضیه از چه قراره٬ خیله خب بیاید از اول شروع کنیم.اسم من جاناتا... |
در تالار داستان های درحال نگارش |
8 سال قبل |
|
قهرمان نباش:مردی که زندگیش به خاطر وظیفه‌ش نابود شد «قهرمان نباش:مردی که زندگیش به خاطر وظیفه‌ش نابود شد.پارت دو»امروز ۲۱ نوامبر ۲۰۱۷اینجا خود جهنم من(پنج شب قبل)جک:ای..ای..این کمربند لوییسه!(یادداشتی با این عنوان): حالا باور کردی جکی جونز.....من وجدان... |
در تالار داستان های درحال نگارش |
8 سال قبل |
|
پاسخ: قهرمان نباش:مردی زندگیش به‌خاطر وظیفه‌ش نابود شد sina.m;27498:هممتوصیف نداشتی. و خیلی سریع اتفاقات می افتادن. مثلا نمیگفتی که در حین شام خوردن نگران بوده و ایناولی چیزی که داشت داستان به نظرم کشش داشت. و مجبورم کرد تا پایان بخونمش. ادامشو کی میزاری؟... |
در تالار داستان های درحال نگارش |
8 سال قبل |
|
پاسخ: مسابقه داستان کوتاه قدرت ذهن (دور سوم) سلامبا اجازه همتون منم اعلام امادگی میکنم |
در تالار مسابقات |
8 سال قبل |
|
قهرمان نباش:مردی زندگیش به‌خاطر وظیفه‌ش نابود شد «قهرمان نباش:مردی که زندگیش به خاطر وظیفه‌ش نابود شد. پارت یک»امروز بیست و یک نوامبر ۲۰۱۷اینجا خود جهنم من......«پنج روز قبل»زن:جک...جک عزیزم...جک...جک:بله عزیزم؟!چیزی شده؟!زن:یه نفر باهات کار داره..... |
در تالار داستان های درحال نگارش |
8 سال قبل |
