پاسخهای تالار ایجاد شد
پاسخ: قطعه ي موسيقي درود آرمان، پسرم :دی كمي تعلل كرد "تعلل" زیاد به دلم ننشت. حس میکنم به بار ادبی داستان نمیاد! ابتداي نت را فراموش كرده بود "نت"، مثل "حرف" میمونه... اول یه نت که فراموش نمیشه؛ مثل اینه که بگی اول "ف... |
در تالار داستان کوتاه |
9 سال قبل |
پاسخ: اعلام آمادگی ویراستاران من "هیدر" و "در جستجوی عدن" رو ویرایش میکنم :1: |
در تالار ارتباط با ما + اطلاعیهها |
9 سال قبل |
پاسخ: دانلود انيميشن سريالي افسانه ارسلان – Arslan Senki (زیرنویس فارسی) (حتما دان كنيد) آنوبیس درست میگه، این انمیه اقتباسیه و حدس میزنم ندیدینش که اینو میگین! |
در تالار انیمیشن |
9 سال قبل |
پاسخ: آیا دختران میتوانند در داستان های فانتزی اکشن حضور پیدا کنند یا نه؟ به نظر من هم فرقی بین زن و مرد نیست، نویسنده باید خوب دربیاره...ولی خیلی دوست دارم توی داستانا دخترای با جذبه و باحال ببینم... شخصاً عاشق دخترای شمشیر زن و خشنم...و کتاب هایی مثل دایورجنت و مسابقت عطش... |
در تالار تمرینات نویسندگی |
9 سال قبل |
پاسخ: دانلود انيميشن سريالي افسانه ارسلان – Arslan Senki (زیرنویس فارسی) (حتما دان كنيد) این انیمه رو دنبال می کنم...شیفته شم؛ از شخصیت جذاب هر کدوم از کارکترها گرفته تا داستانش...عاشق سادگی و مهربون بودن ارسلانم... مردونه بودن داریون... هوش و ذکاوت نارساس... باحال بودن فرنگیس..... هر کدو... |
در تالار انیمیشن |
9 سال قبل |
پاسخ: اولدوزلار amirezat;11803:مرسی از شما . داستان خوبی بود .موفق باشی سپاس از تو که خوندی ... :1:همچنین، پیروز و سربلند باشی |
در تالار داستان کوتاه |
9 سال قبل |
پاسخ: اولدوزلار proti;11736:با سلاممرسی از داستانتونلطفا در اسم تاپیک فقط و فقط نام داستان باشه مرسی درود بر شما سمیه جان :1:سپاس از شما که خوندی :1:باشه :دی |
در تالار داستان کوتاه |
9 سال قبل |
پاسخ: ویولن سل درود آتوساییخیلی قشنگ بود دخترم ...داستان پر از حس بود... حس های قشنگ...« از لای پنجره ی باز اتاق، نسیم خنکی که پرده ی حریر را به حرکت وا داشته بود، گونه هایش را نوازش می داد و حلقه های در هم تنیده ... |
در تالار داستان کوتاه |
9 سال قبل |
پاسخ: بال هایت را کجا گذاشتی ؟ amirezat;11744:سلام بانو آیدا .1 . نام من امیر هست .2 . این داستان رو من ننوشتم .3 . یک نویسنده بزرگ در کتابش این داستان را نوشته و شما ازش ایراد گرفتید :دیمن از 3 نتیجه گرفتم که بچه های بوک پیج « بعض... |
در تالار داستان کوتاه |
9 سال قبل |
پاسخ: بال هایت را کجا گذاشتی ؟ خیلی خوب بود امیر رضا جان ... کوتاه و تاثیر گذار... البته عمق وجودم میگه یه کوچولو یه چیزی کم داشت ولی من نگرفتمش :دیالبته یه سری اشکلات فنی داشت (ویراستارام دیگه، به اشکالات فنی گیر ندم به چی بدم؟! :... |
در تالار داستان کوتاه |
9 سال قبل |
پاسخ: اولدوزلار mehr;11690:احساس می کنم یه چیزی کم داشت. اما نمی دونم چی.با اینحال مرسی! درود بر تو و سپاس از این که خوندی و دیدگاهتو گذاشتی گلی :1:نمیدونم شاید چون داستان ساده بود اینجوی به نظرت رسیده!من سپاسگزارم :... |
در تالار داستان کوتاه |
9 سال قبل |
پاسخ: شبدر سوخته درود بر تو حسین جانخب میریم سراغ دیدگاه : ما فکر نمیکردیم که هیچگاه به ما حمله بشود تو یه جمله نباید از یه واژه 2 بار استفاده کرد شبدر سه پري بيرون اورد و بالاي گوشش فرو برد این جمله حس خیلی قشنگی به... |
در تالار داستان کوتاه |
9 سال قبل |
پاسخ: اولدوزلار ali7r;11655:مثل دفعه پیش خیلی زیبا بود،دوست دارم،روزی بتونم توصیفاتی به زیبایی توصیفات داستان های شما به کار ببرم،البته این دفعه بیشتر داستان رو دوست داشتم!فکر کنم به خاطر این بود که گرگ کشته شد!:1e9c... |
در تالار داستان کوتاه |
9 سال قبل |
پاسخ: اولدوزلار milad.m;11602:واقعا عالی هست بسیار زیبا منتظر داستان های بعدی شما هستم بانو آیدا :1: سپاس از شما میلاد جان از این که می خونین و دیدگاهتونو میگید :1: |
در تالار داستان کوتاه |
9 سال قبل |
اولدوزلار فایل pdf داستان..... دانلود پ ن: توضیحی راجع به مطالب ستاره دار آخر داستان آورده شده و یه توصیه، اگه پاورقی ها رو پیش از داستان بخونید بهتره اولدوزلار (ستاره باران) او عقب میرفت و مرد جلو میآمد.... |
در تالار داستان کوتاه |
9 سال قبل |