چه خوب ^_^ دلم هوس داستان گروهی کرده بود......... و اما همین که به پایین چاه رسید مسلما نباید اتفاق خاصی میافتاد. ترجیحا باید دست یا پایی از او می شکست اما اینچنین نشد، بر روی پشم نرمی فرود آمد و از آ...

سلام سلاااااام:دیبنا به نظر و تصمیم گیری اعضادی فعال:دی سایت قرار شد یدونه داستان گروهی طنز بنویسیم اوردن هر گونه شخصیت جدید به داستان مجاز است:دی حتی شخصیت خودتون دوست عزیز:32: ژانر داستان: آزاد:دی ...

..............Sword of truth Soul of the Fire عنوان مجموعه : شمشیر حقیقت شماره جلد : جلد شماره 5 عنوان جلد : روح آتش نویسنده : تری گودکایند مترجم : م. بلوکات طرح کاور و صف...

proti;41858:سلامخب یه سری قوانین ارتباطی بین سایتها هست که خلاصش میشه این که هیچ سایتی رو پروژه سایت دیگه مانور نده.رو همین اصل هم وارد پروژه های هم نمیشن سایتهابعدش این همه پروژه های بهتر و قوی تر از...

Mh.pharsi;42233:دوستان جلد کتاب رو گذاشتم. خواهشا ایراداتش رو بگید تا درستش کنم. جلد کار خودمه. روی متنی ک روش نوشتی کار کن, خیلی سطحش ابتداییه,,مخاطبو جذب نمیکنه,

نویسنده: @Amin_jalalian@ ویراستار: momo jonM, baran تایپیست‌/ها: sina ghoolami فصل 1-13نیمه شب فصل 14-...هادی، DARK LORD، amir، yasinb طراح کاور و صفحه‌آرایی: M.mahdi محل ارائه: زندگ...

dara;42330:واقعا چه اتفاقی افتاده زمانی بود توی سایتا 8-7 داستان از فن و ترجمه گرفته تا داستانهای نویسنده های داخلی تنوع و تعداد انقدر زیاد بود که اگر نویسنده ای تا یه ماه هم فصلی نمیداد کسی از نویسند...

نام داستان: قدرت نویسنده:لیزا حین اسمیت مترجم: سمانه امین پور فایل: (pdf, ) سایت مرجع:کتابخانه وحشت خلاصه داستان کسی بالاخره توانسته خود را از بند اسارت فی خار...

سلام دوستاناین تاپیک درمورد توصیف ظاهر شخصیته.من تصاویری از کاراکترهای مختلف توی این تاپیک می‌ذارم و شما جوری توصیفش می‌کنید که خواننده بدون اینکه عکس رو دیده باشه بتونه توی ذهنش تصورش کنه.:105: دوستا...

شبی دلهره آور بود. تمام خدایان اختلافاتشان را کنار گذاشته و برای تغییر در سرنوشتی مهم در کنار همجمع شده بودند. پیشگوی معبد دلفی* پیش گویی کرده بود که دایانا* سیزده فرزند به دنیا می آورد که یکیاز آنها ...

این شما و این کتاب جدید بــرترین ژن کاری از گروه ترجمه آذرخش سیاه فصل اول فصل دومفصل سوم دوستان به دلیل امکان خرابی سایت ادامه ی داستان در کانال و گروه زیر گذاشته می شوند.گروه تلگرام...

سلام بچه ها! ب ما میگن ترم صفری.بیاین الا ببینین چی بر ما میگذرد! (((: خوابگاه اِرم 14 بلوک لاله اتاق 204 طبقه دوم: دستمال کاغذی بردارین که میخوام روضه شیب نود درجه در دانشگاه تا خوابگاهو بخونم. فضای...

با دوربینش، از بالای خاکریز دشمن را دید میزد. سر و صدای رعد و آتش گوش هایش را پر کرده بود و بوی خاک و خون در ریه هایش جاری بود.اسلحه را آماده ی تیر اندازی کرد، سینه خیز از خاکریز بالا رفت. صدای تیز گل...

hana6872;30912:به روی ابر ها میدومولی تنهادر زمین پرواز میکنمولی تنهامن سکوت میکنمنداشته هایم تلخ تر از ارامش بی صدای تو استجرعه ای مینوشم از قلب سرریز شده امارام ارام خون را فرو میدهمدنیا برایم سرد و...

به روی ابر ها میدومولی تنهادر زمین پرواز میکنمولی تنهامن سکوت میکنمنداشته هایم تلخ تر از ارامش بی صدای تو استجرعه ای مینوشم از قلب سرریز شده امارام ارام خون را فرو میدهمدنیا برایم سرد و بی حس تلخ تر ا...