نه خوبه کتابش ولی به خدا این قدر کتابای نصفه مونده تو ژانر فانتزی که ترجمه نشدن.هیچ کس هم که اینجا اهل گروپ ترجمه نیست.اصلا نمی دونم اون قوم برگزیده ای که این همه کتاب تو نت رو ترجمه کردن کجا رفتن؟فکر...

hana6872;32549:سقوط کرد، شکست قطرات اشک بی مهابا از صورتش پایین میچکید. نمیدانست به کجا اما فقط داشت میرفت. قدم هایی سست و لرزان بی هدف عبور میکردند. نفس هایش از بار نگاه عابران سنگین شده بود. بدنش خی...

ای تی ام بوک پیج هم خوب امتیاز میده ها...من نمی فهمم این همه امتیاز رو چی کار می کنین؟؟تهش واسه یه کتاب ۱۰ امتیاز بخواد دیگه...

hana6872;32591:شکنجه گر کلمات صدای بلندی می آید، مرا به یاد ضربان قلب می اندازد. چطور می شود در قبرستان یک قلب ضربان بزند؟ هوای صبح را به ریه هایم می کشم و قدم هایم را بر ساقه های سبز بهار باغچه می گذ...

دل بر این پیرزن عشوه گر دهر مبند کان عروسی است که در عقد بسی داماد است.... به قول بچه ها....توووف به روزگار

آره خوشم اومد. نویسنده باشید!!(به جای سلامت باشید)

عزیز من والله از زمانی که یادمه تو کتابای تاریخی وول می خوردم ولی هیچ وقت ذهنیتم نسبت به کشورم بد نشد اصلا می خوندم که تو وضعیت فعلی کشورم دیدم نسبت به کشور بد نشه....میشه بپرسم شما به چی رسیدی که این...

ممنون از داستانت امیدوارم این هفته هم فصل داشته باشیم.

۹ مرداد وسط گرما

خیلی قشنگه..ولی نمی دونم چرا اخر اسماشون رو یاد نگرفتم.

بابا به خدا این تاپیک رو ول کنین نمی دونم چرا مدیر این تاپیکو نمی بنده...جا داشت ملت میومدن بیرون سینه و زنجیر میزدن شاید لباس مشکی هم می پوشیدن به خاطر تموم شدن داستان!!!بابا این قدر زیر خاکیا رو بال...

Mohsen;32472:آقا شما خیلی نازی ، دیگه نمی کنم با لپتون بازی‎:d نه آقا لپ خودتونه تعارف نکنین...خخخخ

هر سبزه که بر کنار جویی رسته است.... گویی زلب فرشته خویی رسته است. پا برسر سبزه تا به خاری ننهی... کان سبزه ز خاک لاله رویی رسته است. خیام اون دوستایی که معنیشو درک می کنن متوجه میشن که چه قدر قشنگ...

Mohsen;32454:با این چیزایی که من خوندم بچه های بوک پیج همه آدمای اجتماعی و خوش مشرب و بانی خیری هستن!ایولا!چه گوگول مگول هایی!از این به بعد بیشتر میام تا لپتون رو بکشم‎;)‎ لپ؟بازی بازی با لپ ما هم باز...

یعنی همین طوریبیت کوین میده؟؟؟مگه میشه؟؟مگه داریم؟