ارسالهای تالار پیوندشده
پاسخ: طلوع | جلد اول: گذرگاه سرخ خب خب خبنویسنده گویا پاش شکسته الان هم تو آتله. یعنی نمیتونه بنویسه. آخه بدبخت خیلی فقیره، برق مصرفی کامپیوتر رو از طریق پدال زدن تامین میکنه. دیگه اینجوریه که نمیتونه بنویسه. کسی رو میشناسین بره واسش... |
در تالار داستان های درحال نگارش |
6 سال قبل |
پاسخ: آزادی در نوشتار تا چه حد؟ آقا هومن;38185:خوب....ببینید این منابع مثل طبری و غیره کم هم نیستن و همه شون هم حسنین رو زندیق ندونستن...ولی فکر نکنم وارد کردنشون به داستان ایرادی داشته باشه - - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم... |
در تالار کارگاه نقد |
6 سال قبل |
پاسخ: دیاکو الهه آب;38005:فصل قشنگی بود بهتر از قبلیا .اون اولش که فهمیدم زمان زیادی گذشته فکر کردم اون جسد ، جسد باباهه هست . نه اون جسد فصل بعد معلوم میشه کیه. - - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ا... |
در تالار داستان های درحال نگارش |
6 سال قبل |
پاسخ: داستان دورگه - کتاب دوم (جلد اول) dara;37715:واقعا فوق العاده بود هنری هم داره کم کم خودش به بقیه نشون میده و چه صحنه مهیجی هم بود ممکنه فرمانروا در اصل همون برادر سوم باشه! اگر به فصلی که ملکه بیمار شد و سنون به ذهنش نفوظ کرد توجه کن... |
در تالار داستان های درحال نگارش |
6 سال قبل |
پاسخ: داستان دورگه - کتاب دوم (جلد اول) AmbrellA;37700: فصل چهل و یکم از کتاب دوم دورگه بر روی سایت اپلود شدمنتظر نظرات شما هستم سلام خسته نباشی.فصل خوبی بود گرچه اون چیزایی را ک انتظار داشتم ببینم رفت واس فصل های بعدبا تشکر - - - - - - - ... |
در تالار داستان های درحال نگارش |
6 سال قبل |
پاسخ: هنوز اندر خم یک کوچه ام!!!(قلم فرسایان جواب بدند) helen praspro;37691:اگه این روشجواب می داد که ما تاحالا بهش رسیده بودیم. فکر نکنم اینجوری بشه.تنها راهش زمانه. من برای پی ریزی اورسینه سه ماه زمان گذاشتم همه چیزو زمان حل نمیکنهبازم به نظرم چیزی که خو... |
در تالار بحث های ادبی |
6 سال قبل |
پاسخ: هنوز اندر خم یک کوچه ام!!!(قلم فرسایان جواب بدند) senator;37686:می دونی اگه من یه روزی داستان بنویسم به همچین مشکلی بر بخورم اول چندین سیر داستانی رو که حس بهتری نسبت بهشون دارم و فکر میکنم جالب تره رو انتخاب می کنم و بعد شروع میکنم از هر کدوم چند صف... |
در تالار بحث های ادبی |
6 سال قبل |
پاسخ: هنوز اندر خم یک کوچه ام!!!(قلم فرسایان جواب بدند) آقا هومن;37684:میدونی ایده ی اصلی همه شون مشترکه ولی برای ادامه ی داستان هزار راه مختلف میشه رفت و اون جا هست که نمی دونم کدوم رو برم.مثلا فرض کن هدف براندازی یه پادشاه تو داستان باشه؛یه حالتش اینه که... |
در تالار بحث های ادبی |
6 سال قبل |
پاسخ: هنوز اندر خم یک کوچه ام!!!(قلم فرسایان جواب بدند) آقا هومن;37684:میدونی ایده ی اصلی همه شون مشترکه ولی برای ادامه ی داستان هزار راه مختلف میشه رفت و اون جا هست که نمی دونم کدوم رو برم.مثلا فرض کن هدف براندازی یه پادشاه تو داستان باشه؛یه حالتش اینه که... |
در تالار بحث های ادبی |
6 سال قبل |
پاسخ: هنوز اندر خم یک کوچه ام!!!(قلم فرسایان جواب بدند) من کلا یه ایده بیشتر ندارم. پس نه با این مشکل مواجه نشدم هیچوقت 🙂البته این هم یه حرف جالبه (یاس کجایی). بعد یه مدت از ایده خسته میشه آدم و طبیعی هم هست. واسه خودت جالب بودنش رو از دست میده. |
در تالار بحث های ادبی |
6 سال قبل |
دلنوشته ؟ از جایی شنیدم هرگز دل انهایی که بی صدا میگریند را نشکنید ...چون انها هیچکس را ندارند تا اشک هایشان را بزداید ...دلم شکست ...ساده میشکنم ، با یک تلنگر کوچک ...انگونه نبودم .شد ...گاهی اوقات حرف هایی چن... |
در تالار دل نوشته و متن کوتاه |
7 سال قبل |
پاسخ: حماسه الیوندر کبیر سلامخب از شانس خوبت من اولین نظر رو میدم :65:....................................................................... راستش فایل به حدی شلوغ بود که نتونستم متن رو بخونم. شاید بهتر باشه یه بار دیگه فایل... |
در تالار داستان های درحال نگارش |
6 سال قبل |
پاسخ: سقوط کرد، شکست L0rd LaTITud3;32566:احتمالا به خاطر سواد ادبی کم منه ولی با این نوشته به کجا میری ؟ همه ی متن ها و داستانام هدف داره منتها نه به اون وضوحی که شما انتظار داری، من میخام که فکر کنی به مطلب تا بفهمیدش، ن... |
در تالار داستان کوتاه |
6 سال قبل |
پاسخ: شکنجه گر کلمات خیلی جالب بود. بیشتر احساس کردم یه قسمتی از داستان بلنده. اونقدر تاثیر گذار بود که همین الان یه ایده باحال اومد توی ذهنم. بازم این مدلی بنویسید. |
در تالار داستان کوتاه |
6 سال قبل |
پاسخ: پیلهی دنیوی: مرگباز آقا هومن;32615:باشه به پ.خ پیام میدم اگر خواستین جواب بدین. - - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - - هیچ چی درباره ی بخش دوم پیام شما این طور انگارید که ما پیامی ... |
در تالار داستان های درحال نگارش |
6 سال قبل |