پاسخهای تالار ایجاد شد
پاسخ: خاطره امروز من یک مهر proti;27120:مهمترین خاطره من از اول مهر همون سال اول مدرسسکه به علت نزدیک بودن تولد برادرم مامانم نتونستن با من بیان مدرسه و اون روز من با خانم همسایه و دخترش که دوست دوران بچگیم بود رفتم مدرسهحس غربت... |
در تالار بحث عمومی |
8 سال قبل |
پاسخ: داستان دورگه - فصل بیست و دوم (پایان جلد اول) لطفا یه خلاصه بزار |
در تالار داستان های تکمیل شده |
8 سال قبل |
پاسخ: کتاب داستان زیباییه ولی باید روش کار کنی البته بازم میگم که داستان زیباییه و من از خوندنش لذت بردم |
در تالار داستان کوتاه |
8 سال قبل |
پاسخ: واریز امتیاز "" تایپیک بسته شد "" لطفا تمام امتیاز منو واریز کنین |
در تالار قوانین سایت |
8 سال قبل |
پاسخ: ساعتگرد با کمال میل داستانتو میخونم ونظر میدم ولی امیدوارم داستانو نصفه رها نکنی راستی یه خلاصه هم بزار جلد رو هم بزار ((آلبته اگه داستان جلد داره)) |
در تالار داستان های درحال نگارش |
8 سال قبل |
پاسخ: از اعماق - فصل سوم جلد که عالیه خلاصه هم عالیتر منتظر فصل جدید هستم به شدت امیدوارم نصفه رها نشه ارزوی موفقیت برای نویسندگان داستان دارم چون از بهترین ها هستن |
در تالار داستان های درحال نگارش |
8 سال قبل |
پاسخ: داستان جوک های بی مزه .:{ فصل ۱۸ ارائه شد }:. به داستان جدید ولی اتوسا جون هرکی دوس داری نصفه ولش نکنیا من عاشق شخصیت جوکرم خیلی باحاله خلاصه ی داستانو خیلی دوس داشتم .همین حالا دانلودش کردمقربوت |
در تالار داستان های درحال نگارش |
8 سال قبل |
پاسخ: هیچ هیچ هیچ الان خواب بود ؟؟ولی من جزو اون 3 درصدی هستم که داستانتو دوس داشتن .خیلی قشنگ بود |
در تالار داستان کوتاه |
8 سال قبل |
پاسخ: خاطره امروز من یک مهر برای اونایی که فردا باید برن مدرسه: |
در تالار بحث عمومی |
8 سال قبل |
پاسخ: خاطره امروز من یک مهر من یادمه روز اول مهر وقتی که میخواستم برم کلاس اول خیلی از مدیرمون ترسیده بودم .چون خیلی پیر بود وبه مامانم گفتم باید تا اخر جشن بمونه امه مامانم باید میرفت خونه تا از برادر کوچیکترم دامون مراقبت کنه ... |
در تالار بحث عمومی |
8 سال قبل |
پاسخ: نوای هومورو ایدا واقعا استعداد نویسندگی و شاعری رو داری بی شوخی میگنم |
در تالار دل نوشته و متن کوتاه |
8 سال قبل |
پاسخ: نوای هومورو چه قشنگ بود ایدا جون این تیکش رو از همه بخش هاش بیشتر دوس داشتم هر شبم تنهاست...دلم، بهرهای از آفتاب ندارد.خاطرههایم، خیساند.خیسِ خیس... |
در تالار دل نوشته و متن کوتاه |
8 سال قبل |
پاسخ: دل نوشته هاي آرمان! چه قشنگ بود . متن خیلی عالی بود و اهنگ پیشواز هم واقعا تاثیر گذار بود . اوف |
در تالار دل نوشته و متن کوتاه |
8 سال قبل |
پاسخ: داستان دورگه - فصل بیست و دوم (پایان جلد اول) اگه ویراستار خواستی من هستم. و اگه میشه یه خلاصه از داستان بزار .خیلی ممنون و جلد داستان هم خوبه . |
در تالار داستان های تکمیل شده |
8 سال قبل |
مدرسه ترس -ار.ال.استاین نام کتاب : مدرسه ترس نویسنده:ار.ال.استاین مترجم: غلامحسین اعرابی خلاصه داستان :یک موجود عجیب در راهروهای مدرسه ویلتون پرسه میزند؛ موجودی با موهای بلند و پنجههای نوک تیز ... و دندانهای نو... |
در تالار وحشت |
8 سال قبل |