Header Background day #23
عکس کاور خود را تغییر دهید
کاربر 1
بارگذاری
hera
عکس کاور خود را تغییر دهید
وضعیت این حساب کاربری منتشرشده است

ارسال‌های تالار پیوندشده

خاطره امروز من یک مهر

سلام به همهامروز یکی از خاطره انگیز ترین روزای عمر هر بچه ایه :66:توی این روز و تاریخ چه خاطراتی داری :105:چه شیطونیایی کردی:39:عایا درس دادن معلماتون؟:دیهرچه داری رو کن زود تند سریع!

در تالار بحث عمومی

8 سال قبل
پاسخ: معرفي نامه

AmbrellA;27043:سلام.حیفم میاد سه تا داستان رو از خودم نفله کردم فقط به خاطر اینکه یه نفر چند سال پیش بهم گفت وقتو الکی هدر میدی درود :دیعجب! به ندای قلبت گوش کن :1:

در تالار بحث عمومی

8 سال قبل
پاسخ: چی هستی

من اولین گزینم جادوگره چون یک جادوگر اراده داره ولی خوناشام و گرگینه اراده ندارن یکی به خون و دیگری به ماه وابسطس ولی جادوگر نه انتخواب دومم رو گرگینه میکنم چون در داستان های قدیم و اثار به جا مانده م...

در تالار بحث عمومی

8 سال قبل
پاسخ: نوای هومورو

hera;27063:ایدا واقعا استعداد نویسندگی و شاعری رو داری بی شوخی میگنم جدی؟ ::11:: ممنون ::5::

در تالار دل نوشته و متن کوتاه

8 سال قبل
آتوسا

پ ن: اصلاً فکر نکنید که اینو دیدم یاد آتوسا افتادم و گفتم اینجا بذارمشا؛ فقط در جهت افزایش اطلاعات عمومی تون :دییه مطلبه در باب آتوسا، دختر کوروش بزرگ :1:@Lady Rain »» آتوسا که بود؟آتوسا در لغت به...

در تالار اسطوره

8 سال قبل
نوای هومورو

درود و ممنون که می خونید :1: لیست:» 1» تردید» 2 » یار من کجایی؟» 3 » بابای خوبم» 4 » خاطره‌های خیس» 5 » شب‌هایی که او نبود...» 6 » آبی» 7 » گاهی دلم تنگش می‌شود...» 8 » بِهِشتِ شَدّاد» 9 » ‌مُغول‌دُخت...

در تالار دل نوشته و متن کوتاه

8 سال قبل
پاسخ: نوای هومورو

hera;27006:چه قشنگ بود ایدا جون این تیکش رو از همه بخش هاش بیشتر دوس داشتم هر شبم تنهاست...دلم، بهره‌ای از آفتاب ندارد.خاطره‌هایم، خیس‌اند.خیسِ خیس... رعنا جان ممنون که خوندی و خوبه که خوشت اومده :1:...

در تالار دل نوشته و متن کوتاه

8 سال قبل
زبان تصویری

»» زبان تصویری طرفداران سَره‌نویسیِ مطلق یا حداکثری، دلایل بسیاری برای دفاع از شیوه و پسند خود آورده‌اند؛ مخالفانشان نیز. کسانی همچون من که بر نثر معیار پافشاری می‌کنند، زیاده‌روی در سَره‌نویسی و دشمن...

در تالار مقالات

8 سال قبل
پاسخ: تیره افکار

"نفرت" وقتی برای اولین بار ماشین بهم زد، بالاخره حسش کردم. وقتی صدای شکستن استخوان هام توی سرم اکو شد فهمیدم یه جای کار می لنگه. اون لحظه که احساس کردم مغزم داره از لا به لای جمجمه ی شکستم بیرون می ری...

در تالار دل نوشته و متن کوتاه

8 سال قبل
تیره افکار

تسخیر شده انگار خرابه ی وجودم تو گویی آتشکده ای مقدس طواف می کنند ارواحپیرامون افکار این ذهن تاریک و تنها بنشین. بگذار برایت یک فنجان قهوه بریزم... تلخِ تلخ. مثل طعم زندگی. شکرش با خودت. کم یا زیاد. ...

در تالار دل نوشته و متن کوتاه

9 سال قبل
پاسخ: داستان گروهی

hera;26934:اقا اجازه ؟؟مگه زهرا چت روم نساخته بود ؟دیگه این تیم اسپیک چه سیقه ایه همون چت رومه بهتره ها حالا من گفتم سلام.با توجه به صحبت هایی که کردیم به این نتیجه رسیدیم تیم اسپیک خیلی بهتر و مفید ت...

در تالار داستان گروهی

8 سال قبل
پاسخ: داستان گروهی

ساخت سرور تیم اسپیک کمی دردسر داره بجاش برید توی یکی از این سرور های اماده یه کانال به اسم داستان گروهی بسازید و همگی به اون کامال جوین شید خیلی ساده و ارزون و بدون دردسرراهنمایی دیگم خواستید بگید درخ...

در تالار داستان گروهی

8 سال قبل
پاسخ: شبح ساحل - ار.ال.استاین

کتابای استاین باحالن. مرسی از زحماتت و خسته نباشی

در تالار وحشت

8 سال قبل
پاسخ: شبح ساحل - ار.ال.استاین

یکی دیگه از شاهکار های استاین...قبلا خونده بودمش...مرسی و موفق باشی

در تالار وحشت

8 سال قبل
پاسخ: شبح ساحل - ار.ال.استاین

مرسی از معرفیش با تعریف دوستان مشتاق خوندنش شدم.

در تالار وحشت

8 سال قبل
صفحه 22 / 55