کنارت مینشینمکوچه ی خلوت ، شیطانی میخنددو انگار موجی از تنهایی نسیم نوازشگر موهایم میشودسیاه است باشکوهعظمت توستکه این سنگ رابه عزت شرف لا اله الاآفریننده اتو پرواز چه زیباست به سوی اوبارانشبه شیشه ی ...

تو این هفته اخیر چند تا کتاب خوندمتاریخ مستطاب امریکاارابه ی خدایانایین تند خوانیراز ده روز در دولت اسلامی . داعش از درونافساید عشققوانین عشق

ابر میبارد و من خیره به نقطه ای نامعلوم , پوسیدنم را به دست زمان میدهم .ابر می بارد و من میشوم از یار جداچون کنم دل به چنین روز ز دلدار جداابر و باران و من و یار ستاده به وداعمن جدا گریه کنان ، ابر جد...

ابشار انتظار از سر چشمه های بالای کوه روان می شود و صخره های لرزان هیچ درکی از تنهایی ندارند. انتظاری که فقط من میدانم و بس. خیره به استوار های سرخورده دیگر قدم از قدم بر میدارم و باز این من هستم که ه...

می خواهم از تو بگریزماما اگر تو را ترک کنم خواهم مردمیخواهم زنجیر هایی که تو در اطرافم تنیده ای بگسلماما هرگز برای این گسستن تلاشی نخواهم کردمشکلی نیست اگر مرا به جنون رهنمون شویمن تنهایی را ترجیح مید...

۷۷ حاصل جمع دو بال و پر۷۷پـــــر؟ بله ۷۷ پــــــــــــرمثل دو تا کلاغ که از دور می‌رسندمثل دو تا کلاغ که پر می‌کشند بر-بالای هر چه شعر که در دفتر من استو قار و قار و قار، سرک مـــی‌کشند در-ابیاتی از پ...

اشکی اگر باریددستی زجا افتادحسی نیامد رفتقلبم ز جا افتادباران بیا ای ابرپلک نگاه افتادکاغذ برو اینجا خون قلم افتادحرفی ندارد اوحرف منم افتادماندن ندارد کهاینجا نفاق افتاداید صدایی سختتیر کمان افتادمن ...

عجب ماجرای عجیبی بودنوشتن داستان از مشکلات اجتماعی یه پیش نیاز زیادی لازم دارهمثلا زیاد خونده باشی یا دیده باشی ، به راحتی قلم گرفتن و نوشتن نیست شاید چون خارج از دنیای خیال هست و غرقه در واقعیتهخب ای...

یه کتابی خوندم نوشته جمتهش مرد به همسرش خیانت کرد و زنش کشتش و بعد زن به مر خیانت کرد و خودکشی کرد ? اخه اینم پایانه داستانه ؟!نویسنده های عزیز لطفن ته داستانو یکم دلنشین بنویسید کمی اعصابم خورد شد ام...

سلام ایدا ی عزیزمیدونم که خیلی وقته از قرار دادن داستانتون میگذره اما خب من دو روز پیش فرصت کردم بخونمشو انتقاد ?نقد خاصی نداشت ?بعضی کلمه ها معادل لازم داشت که حالا دقیق یادم نیس اما میدونم که لازم ...

سلام به همه دوستان کتاب نویس، کتاب خوان، مترجم، ویراستار، گرافیست و ... امروز روز شعر و ادب پارسی رو به همتون تبریک میگمسالروز فوت استاد شهریار عزیز رو هم به همتون تسلیت میگماین هم یه غزل زیبا از استا...

چگونه کسی که می‌خواست چون بازهای وحشی پر گشاید ، از کلاغی پست‌تر می‌شود؟ کلاغ که پست نیستماهیت کلاغ نمادی از تنهایی و درد زیادهاما باز نماد ? یادم نیستفکر میکنم بهتر بود به جای دو عامل پروازاز یک عام...

شماره یکسال ها پیشهمسرم برای پیدا کردن چشمه از کوهستان خارج شد اما دیگر بازنگشتمدتی از نبود او گذشت و روزی من در پایین کوهستان مردی دیدم که خزی هم رنگ پوست همسرم بر تن داردکمی بیشتر که دقت کردم دیدم ا...

متشکر از دوستانی که خوندن ?خب نحوه امتیاز شعر تو دانشگاه به تعداد ایراد های بارز نمره کم میشه هست ، فکر کنم اینجا هم این روش خوب باشه برا استفاده ?و نکته ای بگم خدمت همه دوستان تغییر وزن تو بحر طویل ع...

چه عالی متشکر از همه دوستانی که خوندن خب البته ایرادات نگارشی رو میپذیرم که خیلی بارز بود ? چون خودم متنو یه بار خوندم ، اون هم وقتی که داشتم مینوشتم بود ?اما خب محتوای داستان حول همون انتظار و درد و ...