Header Background day #19
عکس کاور خود را تغییر دهید
کاربر 1
بارگذاری
hana68722
عکس کاور خود را تغییر دهید
وضعیت این حساب کاربری منتشرشده است

ارسال‌های تالار پیوندشده

پاسخ: وقتی جوان بودم...

aliazadi;31265:بیخیال شید این بحث جامعه رو شبیه کانال روانشناسی شد :))ولی برای ختم کلام میگم:درسته که این شخص فایده ای برای جامعه نداشته و جامعه هم در این امر بی تقصیر نبوده (تقصیر جامعس این فرد جایی...

در تالار داستان کوتاه

7 سال قبل
پاسخ: وقتی جوان بودم...

بیخیال شید این بحث جامعه رو شبیه کانال روانشناسی شد :))ولی برای ختم کلام میگم:درسته که این شخص فایده ای برای جامعه نداشته و جامعه هم در این امر بی تقصیر نبوده (تقصیر جامعس این فرد جایی نداره) اما اگه...

در تالار داستان کوتاه

7 سال قبل
پاسخ: وقتی جوان بودم...

AmbrellA;31254:به نظرم مردن بهترین گزینه برای این شخصیته هم خودش راحت میشه هم اینکه جامعه رو خراب نمیکنه. بله واقعا ایده جالبیه درباره اش بحث کنید، و جایگاه چنین شخصیتی رو داخل جامعه و اینکه چنین شخصی...

در تالار داستان کوتاه

7 سال قبل
پاسخ: وقتی جوان بودم...

hana6872;31253:من که نگفتم مرده������ پایانش رو خود مخاطب میسازه! از نظر شما مرده، خیلی ها اینطور فکر نمیکنند. میدونید که������ به نظرم مردن بهترین گزینه برای این شخصیته هم خودش راحت میشه هم اینکه جام...

در تالار داستان کوتاه

7 سال قبل
پاسخ: وقتی جوان بودم...

تلخ.تاریک.قشنگ

در تالار داستان کوتاه

7 سال قبل
پاسخ: وقتی جوان بودم...

مرسی الان میرم بمیرم 😐خیلی تاریک بود 🙂

در تالار داستان کوتاه

7 سال قبل
آزار روحی

آسمان می غرد..ابرها میگریند...زمین فریاد میزند و زمان میخوابد...شاخه ها میشکنند و انار ها ترک میخورند تا زمین دهان باز کند و بگوید جاده بن بست رفتن ندارد ... این راه به ترکستان است...تو میروی و ...

در تالار داستان کوتاه

7 سال قبل
پاسخ: داستان دورگه - کتاب دوم (جلد اول)

دشمنت شرمندهفصل خوبی بود اما من به شخصه چون خیلی منتظر دیدن هنری هستم و میخوام ببینم چ بلایی سرش اومده چندان این فصلای بدون هنری برام جذاب نیستناما اینکه شخصیت اصلی زن رو وارد بازی کردی و اینکه چطور م...

در تالار داستان های درحال نگارش

7 سال قبل
سرزمین‌های ویران (کتاب کامل)

سرزمین‌های ویران نام: سرزمین‌های ویراننویسنده: مورگان رودززبان کتاب اصلی: انگلیسیزبان فایل دانلود: فارسیفرمت فایل: PDFمترجمین: نگین خرم بخت، امیرکسرا آرمان و عذراتطبیقگران: عذرا، فاطمه، مجید، نگار، ا...

در تالار فانتزی

7 سال قبل
پاسخ: دلنوشته ؟

چه پست سی ام تون خوبه. خیلی جالب بود خیلی.

در تالار دل نوشته و متن کوتاه

7 سال قبل
پاسخ: شاید رفته ایم، شاید مرده ایم

مرسی از داستان خوبت حناجانپیوند اجزا و... در داستان کشمکش یا همون درگیری ذهن که هستش دو چشم براق بود به خوبی با خواننده به صورت مادام در ار تباط بود و زمانی که اولین دیالوگ پدر گفته شد به اوج خودش رسی...

در تالار داستان کوتاه

7 سال قبل
پاسخ: نور اژدها

سلامی دوباره پس از مدتی طولانی خب من هنوز فصل چهارم در سلول های مغز و در جای جای روحم هست. اگه نظرها زیاد بشه به احتمال زیاد اون فصل هم می نویسم و می ذارمموفق و سربلند باشیددرضمن، برای اون هایی که شرو...

در تالار داستان های درحال نگارش

7 سال قبل
نور اژدها

فصل اول نور اژدها: ژانر: فانتزی، علمی-تخیلی، ماجراجویی، رازآلود این داستان با بقیه داستان ها فرق داره.اون کیه؟ هدفش چیه؟ زندگی های مختلف با جهان های مختلف و یک اژدهای اسباب بازی. دو نفر درون تمام دنیا...

در تالار داستان های درحال نگارش

7 سال قبل
تابستان سرد

از نظرش دل شکستن هنر است از نظرم دل شکستن جنایت است رفت...در یک هوای گرم تابستانی که هیچ ابری قصد باریدن نداشتو قرعه به جای دل لرزانم به نام چشمانم افتاده بود تا باران پنهانش نکند و منو کوله خاطرات بی...

در تالار دل نوشته و متن کوتاه

7 سال قبل
دنیای اشتباهی

همگام با صدای قدم های اژدهای قرمز ، جنگاور شمیشیری که در دستانش جا خوش کرده بود را بر لبه های تیز سپرش میکوبید. چهره ای سرد به خود گرفته و چشمانش را بیباکانه در چشمان سیاه رنگ موجود شیطانی دوخته بود.ب...

در تالار داستان کوتاه

7 سال قبل
صفحه 4 / 9