ارسالهای تالار پیوندشده
پاسخ: داستان دورگه - کتاب دوم (جلد اول) سلام یک ماه از تابستون گزشت و همچنان منتظر ادامه کتاب هستیم. بعد مدتها اومدم با این انتظار که دورگه اماده شده باشه ولی انگار باید بیشتر منتظر باشم.امیدوارم هر چه زودتر این انتظار به پایان برسه.ایده ها... |
در تالار داستان های درحال نگارش |
5 سال قبل |
پاسخ: داستان دورگه - کتاب دوم (جلد اول) امید داداش من قضیه حرمسرا رو کاملا جدی گرفتن حتی به زودی می خوام کمپین حمایت از حرمسرا برای هنری باز کنم :دی:دی همین الان دارم یه لایحه برای ایجاد حرمسرا و رسمی شدنش تو دنیای اجنه می نویسم (ا... |
در تالار داستان های درحال نگارش |
5 سال قبل |
پاسخ: داستان دورگه - کتاب دوم (جلد اول) امید داداش من برادر من عزیز من ما بیشتر از ی ماه منتظریم شما دنبال دوست دختر واسه این پسره هستی .29. |
در تالار داستان های درحال نگارش |
5 سال قبل |
پاسخ: داستان دورگه - کتاب دوم (جلد اول) Ryan2;40568:امید داداش من قضیه حرمسرا رو کاملا جدی گرفتن حتی به زودی می خوام کمپین حمایت از حرمسرا برای هنری باز کنم :دی:دی همین الان دارم یه لایحه برای ایجاد حرمسرا و رسمی شدنش تو دنیای اجنه... |
در تالار داستان های درحال نگارش |
5 سال قبل |
پاسخ: داستان دورگه - کتاب دوم (جلد اول) nazii;40552:به نظرم اولا هنری قبول نمیکنه دوما اگه هم اینطوری بشه ایتاش زنده زنده میسوزونتش:13::68: خو چرا ؟ از قدیم گفتن حرمسرا هر چه رنگو وارنگ تر زندگی راحت تر:66: - - - - - - - - - به دلیل ارسال پ... |
در تالار داستان های درحال نگارش |
5 سال قبل |
پاسخ: داستان دورگه - کتاب دوم (جلد اول) اول: با ایده شاهزاده خانوم پسر نما کاملا موافقم خیلیم خوشم اومده فقط دلیل اینکه خودشو شیبه پسرا میکنه یه چیز باحال باشه.دوم:هنری خیلی خوبم قبول میکنه (پسره زخم دیدددددده)و ایتاش هم هیچ غلطی نمیکنه و ح... |
در تالار داستان های درحال نگارش |
5 سال قبل |
پاسخ: کافى شاپ بوک پيج حوصلم ترکیدهههههههه مردههههههههههههه. کتاب ها هم اینقدر گرون شده که اصلا نمیشه خرید:(((((( بیاین یه قسمت مبادله کتاب بذاریم:( هرکی هرچی داره بیاره مبادله کنیم:( یا بخریم و بفروشیم ولی با قیمت کمتر. خی... |
در تالار بحث عمومی |
5 سال قبل |
پاسخ: داستان دورگه - کتاب دوم (جلد اول) AmbrellA;40550:نظرتون در باره یه شاهزاده خانم پسر نما که لباس پسرونه تو خشکی داره میچرخه تا راهی پیدا کنه که وارد اعماق بشه چیه؟ملکه اعماق رو بسته و شاهزادش که کله خراب بوده مونده بیرون. تک و تنها سر... |
در تالار داستان های درحال نگارش |
5 سال قبل |
پاسخ: داستان دورگه - کتاب دوم (جلد اول) الهه آب;40545:هنری با این ابهتش بیاد فقط یه محافظ ساده بشه ؟ و من فکر نمیکنم مادر هنری اجازه بده پسرش محافظ دختر شخصی باشه که بهش خیانت کرده . و از کجا معلوم این شاهزاده دختر باشه ؟ شاید پسر باشه . نظ... |
در تالار داستان های درحال نگارش |
5 سال قبل |
پاسخ: کافى شاپ بوک پيج ساحره;40527:چه بحث داغی میکنین شما ...:)وای حوصلم پوکید ...یعنی واقعا دیگه خسته شدم ...:(همهش خستم می رم می خوابم از خواب بلند میشم بازم خستم ساعت ها میگردم دنبال یه رمان **** که بشه خوندش ! بازم نیست... |
در تالار بحث عمومی |
5 سال قبل |
پاسخ: پادرا khosrohkh;40523:قطعا اینطور خواهد شد. در چند فصل آخر حس کردم چند جا از تکلف متنت کمتر شده. شایدم من به متنت عادت کردم و راحت تر فهمیدم:106:ولی مخلص کلام اینکه داستانت رو هر چند روز یبار چک میکنم ببینم... |
در تالار داستان های درحال نگارش |
5 سال قبل |
پاسخ: داستان دورگه - کتاب دوم (جلد اول) احتمالا الفا جز همون گروه گوشه گیر و ناشناخته اجنه هان. درمورد شاهزاده پری دریایی هم چه خوب میشد هنری به طریقی محافظ شخصیش بشه از اونجاهم به هم نزدیک تر میشند دیگه بقیه ماجرا... |
در تالار داستان های درحال نگارش |
5 سال قبل |
پاسخ: داستان دورگه - کتاب دوم (جلد اول) AmbrellA;40538:وای چه تفاهم نظری!! اتفاقا یه پری دریایی هم تو لیستم دارم خخخخخ چه حرمسرایی بشود ولی دنبال یه الفم کلا دختر الف دوستم خخخخ هنری رو سلطان حرمسرا میکنیم :105: سلامپری دریایی که فعلا در دس... |
در تالار داستان های درحال نگارش |
5 سال قبل |
پاسخ: داستان دورگه - کتاب دوم (جلد اول) Ryan2;40531:امید اینجوری که تو داری داستانو با ایتاش و آنا پیش میبری احساس میکنم قراره باسه هنری یه حرمسرا باز کنی :دی ( که البته حمایت کامل منو داری:دی) فقط یه داستانت یه دوست دختر پری دریایی برا هنر... |
در تالار داستان های درحال نگارش |
5 سال قبل |
پاسخ: داستان دورگه - کتاب دوم (جلد اول) ممنون بابت زمانی که داری صرف میکنی تا داستانت زیباتر از این بشهبرای ویرایش هم یه مقدار زمان بزار مطمعنن همونطور که خودت گفتی وقت نکردی فصل هایی که نوشتی بخونی همین مسئله باعث شد تو یکی از فصلا جای شخص... |
در تالار داستان های درحال نگارش |
5 سال قبل |