پاسخهای تالار ایجاد شد
خاکستری ها و رنگ ها... میخواهم به خاطراتی که در ذهنم مرور می شوند لبخند بزنم همه چیز را همه بدبختی ها و فکر و خیال هایی که باعث مریض شدن روحم میشوند ،بگذارم در پرت ترین گوشه بایگانی ذهنم ...شاید یک روز که حالم خوب بود .. و... |
در تالار دل نوشته و متن کوتاه |
8 سال قبل |
پاسخ: تولد 24 ابان چشم به جهان گشودم |
در تالار بحث عمومی |
8 سال قبل |
پاسخ: خاطرات بامزه خب فعلا تنها چیزی که اومد ذهنم شیطنت کوچیکمون تو کلاس زبان بود.خب ما یه معلم زبان داریم شدیدا سخت گیر تا ثانیه 60 ام کلاس ازمون کار میکشه. قرار بود معلمه بیاد کلاس ماهم تو هول و ولا که چیزی نخوندیم. ... |
در تالار بحث عمومی |
8 سال قبل |
پاسخ: چی شما رو میترسونه در بسته. تاریکی مطلق و چیزایی که ممکنه تو تاریکی بیان و باشن.ایستادن رو چیزی که ممکنه زود نابود بشه. اینکه اتفاقی چیزی رو بشکونم. باور کنید راس میگم. حتی بیشتر از تاریکی ... شما جهزیه 400 تومنی زندایی... |
در تالار بایگانی |
8 سال قبل |
پاسخ: مسابقه ی چرت نویسی! یه روز که حوصله ام سر رفته بود نشستم رو قالیچه پرنده ام تا برم یه دوری بزنم بیام.. قالیچه هم قالیچه های قدیم. با سرعت یک کیلومتر در روز حرکت میکنه . همش تقصیر اون فروشنده نامرد شد دیگه. گفت دارم بهت ب... |
در تالار گفت و گو |
8 سال قبل |
پاسخ: نقد هفتگی کتاب - دونده هزارتو faezeh;27858:فقط ای کاش کتاب فارسیش رو هم میذاشتین. البته اگه ترجمه شده باشه هر سه جلد این مجموعه چاپ شده ولی نسخه ای در نت ازش موجود نیست برای همین فایل انگلیسی رو گذاشتم. |
در تالار کارگاه نقد |
8 سال قبل |
پاسخ: نقد هفتگی کتاب - دونده هزارتو بوفچه;27845: نویسنده: جیمز دشنر ژانر: پساآخرالزمانی تاریخ انتشار: 6 اکتبر 2009 خلاصه: اگر نترسی انسان نیستی.توماس وقتی در آسانسور از خواب بیدار می شود، تنها چیزی که می تواند ب... |
در تالار کارگاه نقد |
8 سال قبل |
پاسخ: شاهزادگان آوالان: در خانه دشمن (لینک فصل دوم) سلام.دوستان واقعا بابت نقد های خوبتون ممنونم.بیکار نیستم و دارم سعی می کنم با تمام چیز هایی که از دوستان یاد گرفتم یا به من گوش زد کردن داستان رو ارتقا ببخشم و ویرایشش کنم.واقعا با نقداتون بهم انرژی ... |
در تالار داستان های درحال نگارش |
8 سال قبل |
پاسخ: شمشیر سرنوشت کتا بدی نبود ولی نمیدونم چرا نتونستم ادامه بدم. حس کردم ایده چندان جدیدی نداره.شمشیرها. اردوگاه. یا حتی اینکه درست وقتی قهرمان داستان واردد اردوگاه میشه. جنگ اینا شروع میشه و موجودات شروع به حمله میکن... |
در تالار داستان های تکمیل شده |
8 سال قبل |
تولد یکی از مدیر ارشد هامونه R_MAMmad سلام دوستان. لازمه همین اول اعلام کنم راوی متن نفیسه جان هستن. شخصا هم به مدیر خوبمون تولدش رو تبریک می گم. سلام به همه ی عزیزان������ و گفته شده به ما که دیشب شبی خاص می بود چرا که آن مدیر یکه تاز...... |
در تالار بحث عمومی |
8 سال قبل |
پاسخ: داستان جوک های بی مزه .:{ فصل ۱۸ ارائه شد }:. قلم جالبی داری دوست گلم. لحن نوشته هات خوبن. فقط بعضی جاها از نظر ویرایش مشکل داشت. بعضی جملات باید پس و پیش بشن و بعضی دیگه جای اجزای جمله باید عوض بشه . من این سبک نوشته هارو .. یعنی نوشته هایی که ... |
در تالار داستان های درحال نگارش |
8 سال قبل |
پاسخ: سایه خون اشام -بلا فارست بد نبود ولی وقتی من داشتم میخوندن متنش زیادی محاوره تایپ شده بود.به هرحال کتابای خون اشامین دیگه .. عشقولانه |
در تالار وحشت |
8 سال قبل |
پاسخ: عید شما مبارک عید همگی مبارک دوستای خوبم |
در تالار بحث عمومی |
8 سال قبل |
پاسخ: قیام سرخ 2: پسر طلایی (نسخه انگلیسی) بوفچه;26594:ادامه ندادنش به دلیل احترام به کار نشره که حق ترجمه رو از مولف خریداری کرده. ولی کتاب های خوب دیگه ای ترجمه و ارائه می شن انشاالله. پس یعنی ترجمه اش به صورت چاپ شده منتشر شده؟! |
در تالار کتاب زبان اصلی |
8 سال قبل |
پاسخ: قیام سرخ 2: پسر طلایی (نسخه انگلیسی) من جلد یکش رو خیلی دوست داشتم شدیدا هم منتظر شاهکار مترجما و ویراستارا برا جلد دو هستم |
در تالار کتاب زبان اصلی |
8 سال قبل |