پاسخهای تالار ایجاد شد
پاسخ: پیلهی دنیوی: مرگباز ووووووویی.حسین ذوق کردم :دیبعد از عمری یه نظر گرفتم. |
در تالار داستان های درحال نگارش |
7 سال قبل |
پاسخ: پیلهی دنیوی: مرگباز من که دارم داد میزنم ادامش میدم!بقیه نمیخونن. برعکی وقتی هم که من تند تند فصل میدم استپ میشه نظرات!ادامش میدم مطمئنا فقط خاهشا یه ممنون بذارین. یه لایک یه "فصل بعد رو کی میدی؟" |
در تالار داستان های درحال نگارش |
7 سال قبل |
پاسخ: پیلهی دنیوی: مرگباز فصل چهارم به پست اول اضافه شد. |
در تالار داستان های درحال نگارش |
7 سال قبل |
پاسخ: پیلهی دنیوی: مرگباز ممنونم امید روحیه دادی بهم :/)(^/$&*;://;&)))^$#":;&& |
در تالار داستان های درحال نگارش |
7 سال قبل |
پاسخ: پیلهی دنیوی: مرگباز امممممم نفهمیدم چی نوشتی.و ایکه انقد اسپم نکن دیگه. نظر بده تاسه داستان کف کلم میخاره از بس نظرنداد کسی.بانو پروتی هم اگه به عنوان ویراستار فصل یک و دو نظر بذارن خیلی خوب می شه. proti aliazadi - - -... |
در تالار داستان های درحال نگارش |
7 سال قبل |
پاسخ: نامعلوم (نویسنده اعلام نکرده) این یک مقدمه برای داستات بلنده که علی (فلش) میخواسته بنویسه و معلوم نیس که ادامه بده یا نه. |
در تالار داستان کوتاه |
7 سال قبل |
پاسخ: طلوع | جلد اول: گذرگاه سرخ میام دیگه!باید بخونمش اول. متاسفانه مشغله های زندانیومی و درسیومی و ویرایشیومی و کاریومی نمیذاره وقتم خیلی آزاد باشه. |
در تالار داستان های درحال نگارش |
7 سال قبل |
پاسخ: طلوع | جلد اول: گذرگاه سرخ ماریس به آن سه گودال پر از خاك نگاه کرد. بهتره گفته بشه که ماریس به آن سه تپه کم ارتفاع. هرچیزی جز این چون که اگه گودال پر شده دیگه گودال نیست که:/ ممکن بود هر سه نفرشون زنده می موندن! اینجا فعل نمیخ... |
در تالار داستان های درحال نگارش |
7 سال قبل |
پاسخ: پیلهی دنیوی: مرگباز ضمن تشکر از همه دوستان برای نظراتشون.فصل سه به پست اول اضافه شد با هنه کم و کاستی هاش.بیزحمت بگین چه مشکلاتی داره و از این حرفا.منانم |
در تالار داستان های درحال نگارش |
7 سال قبل |
پاسخ: پیلهی دنیوی: مرگباز نه نمیشه |
در تالار داستان های درحال نگارش |
7 سال قبل |
پاسخ: پیلهی دنیوی: مرگباز والا همینم خوبه.فقط بیان بگن نظر |
در تالار داستان های درحال نگارش |
7 سال قبل |
پاسخ: پیلهی دنیوی: مرگباز خب یه نظر هم بذارید دیگه. |
در تالار داستان های درحال نگارش |
7 سال قبل |
پاسخ: پیلهی دنیوی: مرگباز یکم گیج کننده به نظر میرسه. درسته که عاطفه در مغز هستش ولی دست یافتن بهش به صورت خود آگاه ... فکر نمیکنم راحت باشه یا حتی امکان داشته باشه.کلا دو مقوله ذهن و عاطفه رو جدا کردم که:102:اون قسمت شوخی ها ... |
در تالار داستان های درحال نگارش |
7 سال قبل |
پاسخ: طلوع | جلد اول: گذرگاه سرخ هعی حاجب خوشبحالت میتونی زمان بندی کنی...در حسرت عمل به یک قولم هستم... |
در تالار داستان های درحال نگارش |
7 سال قبل |
پاسخ: بچه ها چشم دارند بعله ممنان.برو تو تاپیک داستان اصلیمم یه نظر بذار اصن مثل همینم بدشو بگو.من طاقت پایین رفتن تاپیکشو ندارم�� |
در تالار دل نوشته و متن کوتاه |
7 سال قبل |