ارسالهای تالار پیوندشده
پاسخ: داستان دورگه - کتاب دوم (جلد اول) امید برای اینکه روند داستانت یکنواخت نشه بهتر نیست یه شخصیته منفی سادیسمی **** (مثل رمزی بولتون یا جافری )به داستانت اضافه کن |
در تالار داستان های درحال نگارش |
5 سال قبل |
پاسخ: داستان دورگه - کتاب دوم (جلد اول) DARK LORD;40669:سلاممنظورم از نیزه دقیقا اینه که فقط ارماندو چنین چیزیو داره و خب ممکنه با این سلاح شناسایی بشه.دوما خالکوبی رو بدن زاک چیز عادیه یا نشونی از یه قدرت خاصه یا نشان خانوادگیه؟سوم ایتاش ... |
در تالار داستان های درحال نگارش |
5 سال قبل |
پاسخ: داستان دورگه - کتاب دوم (جلد اول) خیلی خوب میشد که همین توضیحاتی که میدی رو کتاب بیاری مثل سلسه مراتب بین گرگهای یخی دروازهها اطلاعات جانبی وخیلی چیزهای دیگه.حتما فصلا که نباید روند داستان رو ببرن جلو .یا اینکه هروقت از دید شخصیتا حرف... |
در تالار داستان های درحال نگارش |
5 سال قبل |
پاسخ: داستان دورگه - کتاب دوم (جلد اول) DARK LORD;40693:خب مرسی از جوابهامن فقط میخاستم ببینم پولک بدنشون در چ حد متفاوته.با توضحیات که داده شد کنجکاو شدم . قصد مقایسه کلی را نداشتم. درباره گرگ های یخی مثل اجنه بر طبق خونشون وفا دار هستن دی... |
در تالار داستان های درحال نگارش |
5 سال قبل |
پاسخ: داستان دورگه - کتاب دوم (جلد اول) DARK LORD;40687:سلام فک کنم لازمه این جوابو واس دوستمون darklord4192 فرستاده بشه .گمون میکنم اولین باره جواب به این دقیقی به سوال قلب هنری داده میشه.اون موقع رو این سوال حساس بود. یه سوال.اگ ناردار به... |
در تالار داستان های درحال نگارش |
5 سال قبل |
پاسخ: داستان دورگه - کتاب دوم (جلد اول) Ryan2;40685:الان هنری هنوز ناردا هست یا نقاب دار ناردای اصلیه اصلا مگه ناردا نباید یک نفر باشه؟؟ملکه نمی خواد یک یگان مخصوص کماندارا درست کنه برای ادامه حیات دنیای انجنه بهش نیاز دارند یا شایدم هم میخ... |
در تالار داستان های درحال نگارش |
5 سال قبل |
پاسخ: داستان دورگه - کتاب دوم (جلد اول) الهه آب;40667:توی صفحه ۱۰ و ۱۱ فصل ۴۸ عکس العمل آنا توی برخورد با آرماندو جوری هست که انگار اولین بار هستش که یک نودل رو میبینه . آرماندو و آنا قطعا رفتار بئاتریس رو دیدن ، تعجب نکردن که چرا رو به هنر... |
در تالار داستان های درحال نگارش |
5 سال قبل |
پاسخ: داستان دورگه - کتاب دوم (جلد اول) DARK LORD;40648:سلام اول مرسی از جوابادوم اینا یه سری سوال کلی و ابهامی بود چیز خاصی نبود������سوم در دنیای دورگه ها اینقدر به دیوار نزدیکن خب میتونن این درخت ها را قطع کن.ولی در بقیه سرزمین ک اینجوری... |
در تالار داستان های درحال نگارش |
5 سال قبل |
پاسخ: داستان دورگه - کتاب دوم (جلد اول) DARK LORD;40629:دوست عزیز پیام خطر اسپویل یادت رفته - - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - - سلامخطر اسپویل یه چنتا سوال واسم پیش اومده.بهتره بگم ابهام و کنجکاوی۱... |
در تالار داستان های درحال نگارش |
5 سال قبل |
پاسخ: داستان دورگه - کتاب دوم (جلد اول) همین الان فصل رو خوندم. خیلی عالی بوداینکه از چند نقطه داستان رو در یک زمان پیش بردی و در یک جا به هم رسوندی خیلی جالب بود. توصیفات حرکات افراد رو هم خیلی بهتر از قبل انجام دادی، ترس و نگرانی و تعجب ر... |
در تالار داستان های درحال نگارش |
5 سال قبل |
پاسخ: داستان دورگه - کتاب دوم (جلد اول) عجب موقعی فصل رو دادی.فکرکردم می خوای کل کتاب رو بزاری.فصل پرتنشی بود مثل اینکه دنیایی که اردوگاه دورگه ها قرارداره با شمال هم مرزه ویجورایی دارن میان اینور.سلاحهای خدایان دیگه هم وجود داره؟اون سلاحها... |
در تالار داستان های درحال نگارش |
5 سال قبل |
پاسخ: داستان دورگه - کتاب دوم (جلد اول) فصل 51 از کتاب دوم #دورگه بر روی سایت اپلود شد منتظر نظرات شما هستم #امیدمرادپور 🙂 |
در تالار داستان های درحال نگارش |
5 سال قبل |
پاسخ: داستان دورگه - کتاب دوم (جلد اول) nazii;40552:به نظرم اولا هنری قبول نمیکنه دوما اگه هم اینطوری بشه ایتاش زنده زنده میسوزونتش:13::68: خو چرا ؟ از قدیم گفتن حرمسرا هر چه رنگو وارنگ تر زندگی راحت تر:66: - - - - - - - - - به دلیل ارسال پ... |
در تالار داستان های درحال نگارش |
5 سال قبل |
پاسخ: داستان دورگه - کتاب دوم (جلد اول) Ryan2;40531:امید اینجوری که تو داری داستانو با ایتاش و آنا پیش میبری احساس میکنم قراره باسه هنری یه حرمسرا باز کنی :دی ( که البته حمایت کامل منو داری:دی) فقط یه داستانت یه دوست دختر پری دریایی برا هنر... |
در تالار داستان های درحال نگارش |
5 سال قبل |
پاسخ: داستان دورگه - کتاب دوم (جلد اول) Ryan2;40541:احتمالا الفا جز همون گروه گوشه گیر و ناشناخته اجنه هان. درمورد شاهزاده پری دریایی هم چه خوب میشد هنری به طریقی محافظ شخصیش بشه از اونجاهم به هم نزدیک تر میشند دیگه بقیه ماجرا... هنری با ا... |
در تالار داستان های درحال نگارش |
5 سال قبل |