helen praspro;41337:چه زیبا. حتما رنگدانه های چشمانت بردگانی هستند که در مزرعه چشمانت جان داده اند.خب پس فقط من دیوونه نه نیستمزندگی یعنی بابات به جای تخت خوشش میاد و رو زمین بخوابه و خواهرتم خیلی مام...

helen praspro;41334:@mis_reihaneنمی دونم چرا احساس می کنم الان آمریکاییآخه نمی دونم کدوم خلی مثل من ساعت دو نصفه شب بیدارم داره تو نت ول میچرخه. البته برعکس من بلده یه کاری کنه کیبورد تبلتش صدا نده. 🙂...

helen praspro;41330:منم به خاطر دوستم رفتم. لعنتی خیلی مخ بود. میتونست اعضای اکسو رو از هم تشخیص بده و روزتولد و زنگ و عدد خورد علاقشونو حفظ کرده بود.چینی؟؟؟ مویرا رحم کنه. آخه ژاپن انیمه داره کره هم ...

helen praspro;41328:از گروه های کره ای تنها گروهی که میتونستم تحمل کنم گیرل جنریشن بود. به خاطر اونا کی پاپر شده بودم و جو زدم رفتم کره ای یاد گرفتم(نصیحت:به هیچ عنوان طرف کره ای نروید. اگر خواستید بر...

اهنگ too much to ask خفن بود.کسی رو داریم اینجا بی تی اس گوش بده؟

هیچ.هیچ.هیچ.کاش میشد صوفی شد.

helen praspro;41321:خیلییییییییی جالب بودیه جورایی جمله اون پیرزنه منو یاد (اسپویل نغمه) شب ازدواج تیریون و سانسا انداخت که مردم درباره شب زفافشون جوک میگفتن 🙂ین ذره سانسوری داشت ولی ایده جالبی بود...

ساحره;41298:میگم ریحانه نمی شد به زبون خودمون حرف بزنی ؟:22:خب من که اصلا نفهمیدم چی شد ؟ :29:فقط قسمت رخت پهن کردنشو فهمیدم :35:الان این داستانه ؟ قرارع پارت ها ی بعدیش هم بیاد ؟ فیلمه ؟ یا بحث اینه...

کوچه شماره #1قزوین بودیم.من و دختر عمویم از بچگی جوک های "کیسه میوه پاره شده و ریخته شده وسط خیابان را ول کن و برو و جمع نکن" رو درمورد قزوین شنیده بودیم.از اولی که وارد شدیم میخندیدیم.پارکی که توش ن...

ahmaad;41290:همین دیگه. مثل اون شاهه حرف زدی، نفهمیدم خاک بر سرِ کی شد.وایسا کلیپشو نشونت میدم. خاک بر سر انکسی که خاک بر سر کرد همه را!اوکیه منتظرم :دی

ahmaad;41288:اینکه نصفش درباره چیزای خاک بر سری بود. قسمت اولِ هیولا رو دیدی؟ اون قسمت که پادشاه با طرف حرف میزد؟ خاک بر سر ما یا خاک بر سر بقیه؟نه والا.ندیدم.شنیدم گندای اموز پرورشو در میاره.چی شده ب...

ahmaad;41285:الان چی شد؟ چقدر مشتاق^_^ رفتم کتابمو بیارمو بیام دیگه!مشغول نوشتن بشم.اول برم یه ده دیقه ایی لباسامو پهن کنم رو بندو بیام.

از برای آن که متعهد شده ایم برای بازپس گرفتن حق خویش در نوشتن، ماه سپتامبر را افتتاحیدم برای احوالم.از امروز به بعد 27 روزنگاشت ر اینجا خواهم نگارید، برای انکه بگویم هستم.همراه من باشید. ****ایده اش ا...

ZAHRA*J;41273:مثلا میری سر جلسه امتحان. یه دختری رو می بینی که جلوت نشسته ازش خوشت میاد و میخوای بیشتر باهاش اشنا شی. توی این کانال مشخصات اون دخترو می دی و میگی اهای دختری که شنبه امتحان کریستال ( مث...

ZAHRA*J;41267:یه چیزی شبیه به اینه. مثلا پسره یا دختره از یکی خوششون میاد میان غیر مستقیم میگن که فلانی که اونجور لباس پوشیده بودی و اونجا بودی روت کراش دارم. البته این فقط یه قسمتشه، خیلی چیزهای متنو...