سلام به همهاین اولین کتابیه که من مینویسم اسمش جدال عشق و نفرته در ادامه ی کتاب ششم هری پاتر نوشته شده.از اونجایی که اولین کتابمه شدیدا به نظرات شما برای به دست اوردن اعتماد به نفس محتاجم!همین که جرات...

reza379;12241:ببین چقد آدم پشتت هستن! یخه ملت کلا باهاتن. فقط بنویس. همه باهاتیم. البته فکر کنم باید منتظر یه سری مخالفت ها از طرف سینای بزرگ باشی:22: ولی اصلا به حرفش گوش نکنی ها. ما همه باهاتیم. یه ...

mehr;12278:چرا سینا باید مخالف باشه؟؟؟؟؟ آخه تعریف شنیدم ایشون با فن نوشتن مخالفن ، و دیگه بقیه رو منصرف می کنن و نابود میکنن و تخریب میکنن و ... . دیگه خودتون هر چی صلاح میدونید بگید.:دیوالا بخدا شنی...

بسم الله الرحمن الرحیمبا ذکر صلوات شروع کنیدداستان کوتاه:آفریقاتامبیا در آفریقا متولد شده بود.بی ادعا ترین قاره ی جهان،جایی به دور از آدم های پیچیده،آسمان خراش های بلند،ماشین های گران قیمت و هزاران مو...

*HoSsEiN*;12142:خب من شروع مي كنم به نقد داستان ها و تجسم هانميخوام بيرحمانه نقد كنم ولي اين تاپيك براي يادگيريه اگه به عنوان داستان كوتاه چيزي اورده بشه به هيچ عنوان اينطوري چيزي نمينويسم اينم نقد كن...

خب من شروع مي كنم به نقد داستان ها و تجسم هانميخوام بيرحمانه نقد كنم ولي اين تاپيك براي يادگيريه اگه به عنوان داستان كوتاه چيزي اورده بشه به هيچ عنوان اينطوري چيزي نمينويسم reza379;12135: ادرش از این ...

چرا چرا چرا؟ اين سوال ذهت خواننده است چرا اين بايد خودشرا بكشه چرا بايد دختره خيلي راحت بهش اجازه شليك بده،‌خون روي پيشانيش براي چي بود؟ لرزش براي چي؟ ميزان ارتباط با صحنه پردازيت براي خواننده كم بود ...

reza379;12135:نمیدونم چرا جدیدا دوستان روی آوردن به داستان هایی که به خودکشی ختم میشه؟ تکرار زیاد این ایده خودش خیلی بده. این اصلا چیز خوبی نیست و ممکن در دراز مدت تاثیر داشته باشه و اونوقت یک فرد برا...

نمیدونم چرا جدیدا دوستان روی آوردن به داستان هایی که به خودکشی ختم میشه؟ تکرار زیاد این ایده خودش خیلی بده. این اصلا چیز خوبی نیست و ممکن در دراز مدت تاثیر داشته باشه و اونوقت یک فرد برای ساده ترین اش...

خب من شروع مي كنم به نقد داستان ها و تجسم هانميخوام بيرحمانه نقد كنم ولي اين تاپيك براي يادگيريه اگه به عنوان داستان كوتاه چيزي اورده بشه به هيچ عنوان اينطوري چيزي نمينويسم حریر;12068:تیکتاک.تیکتاک.تی...

يك بسته از اون مواد جديدي رو كه مرتضي بهش داده بود را كشيد. اولش يك احساس عجيبي داشت، يك احساس بين خفگي و افسردگي. سرش درد گرفت ولي بعد از مدتي كه چشمانش را بست يك حالت عجيب و تازه اي به او دست داد. آ...

فرهاد به حرفهای شیرین اعتنایی نکرد. انگار اصلاً صدای او را نمی شنید. در عالم دیگری سیر می کرد. پشت سر هم واژگانی را ادا می کرد. کلماتی که معنایی نداشتند. کلماتی که مفهومی را نمی رساندند. شیرین دستهایش...

برای اخرین بار به خانه‌ای که در ان زندگی می کردیم نگاه کردم.....بدون او این خانه از یک زندان انفرادی هم بدتر بود. اصلا قابل تحمل نبود.......چطور گذاشته بودم ان اتفاق بیفتد؟ مگر من پزشکش نبودم؟ مگر من ...

ممنون برای پاسخ

sina.m;11898:اقا چیشد چیزی در حال ترجمه هست یا نه؟نظر من رو بخواین سقوط اپراطوری مالازان باید خوب باشه مالازان داره توسط یکی از مترجم های گودلایف ترجمه میشه. در مورد ترجمه دیگه موهبت یافتگان هم قرار ش...