Header Background day #11

Bys

عکس کاور خود را تغییر دهید
کاربر 1
بارگذاری
Bys
عکس کاور خود را تغییر دهید
Bys
وضعیت این حساب کاربری منتشرشده است

ارسال‌های تالار پیوندشده

پاسخ: شاهزادگان آوالان: در خانه دشمن (لینک فصل دوم)

متن شروع جالبیه. درمورد یکی از اعضای خاندان سلطنتیه؟ منتظریم که داستانتون رو بخونیم. فقط یه نکته ی ویرایشی هستش که بگم. برای آوردن علائم نگارشی باید به جمله ی قبلی بچسبن. مثل چیزی که من انجام میدم. و...

در تالار داستان های درحال نگارش

8 سال قبل
پاسخ: آخرین کتابی که خوانده اید

توی مسافرت کتاب درمان شوپنهاور رو خوندم. نویسندش اروین د. یالوم هستش و رمانیه که اندیشه های شوپنهاور رو یاد میده. رویایی با مرگ رو نشون میده و جلسات روان درمانی رو معرفی میکنه. نگارش این رمان عالیه. م...

در تالار معرفی کتاب

8 سال قبل
درخواست کتاب

سلام :دیمن این تایپک رو زدم تا کسانی که نمیتونن لینک کتابی رو پیدا کنن یا به دلایلی وقت پیدا کردن اون کتاب رو ندارن اینجا درخواست لینک اون کتاب رو بدن من هم سعی میکنم اون کتاب رو براشون پیدا کنم:دی:د...

در تالار معرفی کتاب

8 سال قبل
پاسخ: قیام سرخ - لینک کلی

ادامه ی کتاب چی شد ما بی صبرانه منتظریم:102:

در تالار فانتزی

8 سال قبل
پست شانزدهم

لیمروس سرزمینی مقید به دین بود که مردمش به باورشان به الهه والوریا چنگ زده بودند، مخصوصا در شرایط سخت، اما ماگنوس شخصا فکر می کرد کسانی که متکی به این باورشان به ماوراالطبیعه بودند، به هر شکلی که می گ...

در تالار فانتزی

8 سال قبل
پست شانزدهم

لیمروس سرزمینی مقید به دین بود که مردمش به باورشان به الهه والوریا چنگ زده بودند، مخصوصا در شرایط سخت، اما ماگنوس شخصا فکر می کرد کسانی که متکی به این باورشان به ماوراالطبیعه بودند، به هر شکلی که می گ...

در تالار فانتزی

8 سال قبل
پست پانزدهم

ماگنوس پاسخ داد: «مشکلات؟» «ناآرامی اخیر که قتل پسر یه شراب فروش بیچاره در دید همه در هفته قبل باعثش بود.» ماگنوس انگشت اشاره اش را سرسری دور لبه جام لغزاند. «قتل پسر یه شراب فروش بیچاره. معذرت می خ...

در تالار فانتزی

8 سال قبل
پست چهاردهم - فصل سوم

لیمروسیک نفر از ماگنوس سوالی پرسید، اما او توجه چندانی نکرد. در مهمانی ای مانند این بعد از مدتی همه مانند دسته ای از حشرات در حال وزوز به نظر می رسیدند. خسته کننده، اما غیرممکن برای راحت و آسان خفه کر...

در تالار فانتزی

8 سال قبل
پست سیزدهم

در اورانوس هیچ کس از گرسنگی یا قربانی شدن برای عناصر نمرده بود. این بی عدالتی همیشه حال توماس و جوناس را بد می کرد. آنها از اورانوسی ها نفرت داشتند، مخصوصا از اشرافزادگان. اما این نفرتی بی شکل و بی نا...

در تالار فانتزی

8 سال قبل
پست دوازدهم - فصل دوم

پیلشیاجوناس روی زانوهایش افتاد و با وحشت به خنجر زیبایی که در گلوی توماس فرو رفته بود خیره شد. توماس دستش را طوری تکان می داد که انگار می خواست آن را بیرون بکشد، اما نمی توانست از عده این کار بر آید. ...

در تالار فانتزی

8 سال قبل
پست یازدهم

کلیو هراسان با خشم گفت: «آرون.»اینکه کلیو به طور کلی توسط آرون نادیده گرفته شد مایه تعجب نبود. جوناس نگاه خشمگینش را به سمت کلیو برگرداند، او حس کرد توسط آن می سوزد.توماس که بین دو برادر با ملاحظه تر ...

در تالار فانتزی

8 سال قبل
پست دهم

سیلاس با خستگی گفت: «جوناس، این بهت مربوط نیست.»«بهم مربوطه، پدر. این مرد قبول کرده چقدر بهت پرداخت کنه؟» نگاه جوناس با نفرت آشکاری به سمت آرون رفت.آرون سرسری اظهار کرد: «جعبه ای چهارده تا. بهای منصفا...

در تالار فانتزی

8 سال قبل
پاسخ: پادشاهی های در حال سقوط

نسخه پی دی اف مقدمه به پست اول افزوده شد.

در تالار فانتزی

8 سال قبل
پست هشتم

کلیو با بی حوصلگی به تئون نگریست. آیا تئون فکر می کرد ممکن است کسی کلیو را مسموم کند؟ برای چه هدفی؟ صلح بین سرزمین ها بیشتر از یک قرن دوام آورده بود. اینجا تهدیدی در کار نبود. بودن یک نگهبان قصر که کل...

در تالار فانتزی

8 سال قبل
پست نهم

فلیسیا لب پایینیش را گاز گرفت، ابروانش به هم گره خوردند. «از هیچ چیز بهتره. می دونم ازدواج هزینه زیادی داره. اما، نمی دونم. پدر؟»سیلاس نزدیک بود چیزی بگوید اما به لکنت افتاد. کلیو تنها با نیمی از وجود...

در تالار فانتزی

8 سال قبل
صفحه 16 / 28