Header Background day #19
عکس کاور خود را تغییر دهید
کاربر 1
بارگذاری
arashsohrabi1972
عکس کاور خود را تغییر دهید
وضعیت این حساب کاربری منتشرشده است

پاسخ‌های تالار ایجاد شد

پاسخ: داستان دورگه - کتاب دوم (جلد اول)

DARK LORD;36499:دوست عزیز اون یه دسته کوچیک بود که از ارتش اصلی جدا شده بود برای پیدا کردن راه به سمت جنوب .دسته اصلی و ارتش اصلی ادم خوار ها نبود.در ضمن ریکا کلی فاصله داشت با هنری.ریکا در شماله و هن...

در تالار داستان های درحال نگارش

6 سال قبل
پاسخ: داستان دورگه - کتاب دوم (جلد اول)

DARK LORD;36494:با سلامدر مورد خاله هنری اولا اسمش ریتا نبود ک.ریتا تو سفیر کیبر بود جنگ بین اجنه و ادم خوار میشه گفت شروع نشده که تموم بشه.اون جنگی رخ داد یه درگیری کوچیک با یه دسته از ادم خوار ها بو...

در تالار داستان های درحال نگارش

6 سال قبل
پاسخ: داستان دورگه - کتاب دوم (جلد اول)

سلام این چند فصل گذشته روند داستان بهتر شده و جزییات بهتر و بهتر شدنفقط یه موضوع خاص اینجا وجود داره:چرا کسی به ماهیت اصلی هنری شک نمیکنه؟!اخه برای یه دورگه قدرت خیلی زیادی داره!موضوع بعد در مورد خاله...

در تالار داستان های درحال نگارش

6 سال قبل
پاسخ: موهبت برزخی [ فصل دوازده اضافه شد ]

نیمه شب;36477:اگه دقت کنی اش خودش گفت که توی این خاندان بچه ها زود بزرگ میشن رنج و سختی میتونه همه چیز رو ممکن کنه اون وقتی کوچک بود پدر و مادرش رو از دست داد و قبل از این که بتونه بفهمه بچگی چیه به ا...

در تالار داستان سفیر کبیر

6 سال قبل
پاسخ: موهبت برزخی [ فصل دوازده اضافه شد ]

موضوع بعدی اینه که داستان سفیر چه اتفاقی براش افتاد؟و اینکه ایا اینم به سرنوشت سفیر دچار میشه یا نه؟

در تالار داستان سفیر کبیر

6 سال قبل
پاسخ: موهبت برزخی [ فصل دوازده اضافه شد ]

داستان به خوبی پیش میرهفقط چندتا مساله هستچون شخصیت اول داستان یه پسر 13 سالس بنظرم یکم باید شیطون تر و بچه گانه تر فکر و برخورد کنهاینجا که داستان رو میخونیم انگار با یک مرد جا افتاده و 30 ساله برخور...

در تالار داستان سفیر کبیر

6 سال قبل
پاسخ: شیطان سرخ

پیشنهاد میکنم اگر میخوای ادامه بدی حتما به یه ویرایشگر بدهنوع جمله بندی و توصیف نیاز به کار زیادی دارهپیشنهادم اینه که با ویرایشگرت هماهنگ باش و از راهنمایی هاش بهره مند شو

در تالار داستان های درحال نگارش

6 سال قبل
پاسخ: داستان دورگه - کتاب دوم (جلد اول)

DARK LORD;33964:خب وقتی دست پای هنری قطع شده بود همزمان با ترمیم بدنش این نیرو رو به دست اورد.ولی قلبش خیلی قبلتر از اینا اسیب دیده بود اونم توسط گلوله نه یک سلاح اجنه من حدس زدم نگفتم قطعی اینجوره.د...

در تالار داستان های درحال نگارش

6 سال قبل
پاسخ: داستان دورگه - کتاب دوم (جلد اول)

DARK LORD;33959:در مورد اون جن نظر اولیه خودم رو ایتاش بود ولی میتونه از کاهنین هم باشهفرمانروا حدود ۷ هزار سال داشت نمیدونم چقدر بعد از برادر های اصیل به وجود اومده ولی گمان نمیکنم اونقدرا طول کشیده ...

در تالار داستان های درحال نگارش

6 سال قبل
پاسخ: داستان دورگه - کتاب دوم (جلد اول)

vahid@2000;33953:سلام فصل خوبی بود ولی خیلی کوتاه بود منم موافقم به نظرم برادر بزرگ قسمتی از قدرت اژدهای مادرو تصاحب کرده ولی چون اژدهای مادر از آتیشه نمیخواسته تعادل به هم بخوره به نظرم زمانی که هنری...

در تالار داستان های درحال نگارش

6 سال قبل
پاسخ: داستان دورگه - کتاب دوم (جلد اول)

Arya;33948:۱. فصل خوبی بود ولی اخه ۱۳ صفحه؟؟؟۲. ممکنه قدرت‌های جادویی هنری برگشته باشه؟ یا یه بلای جدید دیگه سرش اومد؟؟ هر لحظه این بچه از انسانیت بیشتر جدا می‌شه.۳. اون فرمانده‌ی تایرن سکته نکرد؟ خود...

در تالار داستان های درحال نگارش

6 سال قبل
پاسخ: داستان دورگه - کتاب دوم (جلد اول)

خب نقل قول نمیزنم چون خیلی طولانی میشه خخدر مورد ارماندو منظورم اون نبود توی نسخه نهایی کافیه وقتی میخوان برن پیش گروه بنویسی ک:((بئاتریس نگاهی ب ارمانده کرد و گفت: میتونی دیگ بلند شی))خب تا حدودی کنج...

در تالار داستان های درحال نگارش

6 سال قبل
پاسخ: داستان دورگه - کتاب دوم (جلد اول)

سلاموقت ی نقد حسابی ب این فصل هست اولین مورد اینکه این فصل کوتاه بود خیلی کوتاه و انتظار داشتم فصلا ب مرور حجمشون بیشتر بشه نه کمترمورد دوم در مورد ماهیت بئاتریس هست .. اینکه چطور میتونه بسرعت تغییر م...

در تالار داستان های درحال نگارش

6 سال قبل
پاسخ: داستان دورگه - کتاب دوم (جلد اول)

Rosela;33413:اگه دقت کرده باشین درمورد ظلمایی که شاهزاده به مردم شهر ادورا کرده توی کتاب گفته شده درسته که جایگاه بالایی داره ولی حق چنین کارایی رو هم نداره حالا هر چقدرم که مغرور باشه اون می خواست او...

در تالار داستان های درحال نگارش

6 سال قبل
پاسخ: داستان دورگه - کتاب دوم (جلد اول)

DARK LORD;33411:در مورد شاهزاده باهات موافق نیستم.میخاد همه چی و همه کس زیر نظرش باشه.خیلی خود بین و مغروره.البته این ویژگی اکثرا اجنه اصیل هس.ولی چون همه اینو دارن قرار نیست درست باشه.مثال هم قبلا زد...

در تالار داستان های درحال نگارش

6 سال قبل
صفحه 2 / 16