AmbrellA;31580:هوففف امروز خیلی خوب بود اوضاع نوشتن تقریبا 30 صفحه نوشتم و دارم هنری رو راهی ماموریت میکنم از فردا باید بشینم مسابقه هزاره رو طراحی کنم لامصب خیلی سخته یه جور مسابقات طراحی کنی که تکرا...

هوففف امروز خیلی خوب بود اوضاع نوشتن تقریبا 30 صفحه نوشتم و دارم هنری رو راهی ماموریت میکنم از فردا باید بشینم مسابقه هزاره رو طراحی کنم لامصب خیلی سخته یه جور مسابقات طراحی کنی که تکراری از جایی کپی ...

darklord4192;31577:من فکر نمیکنم با مادر اژدها مبارزه کنه چون دشمن اون و مادراژدها یکسانناز طرف دیگه طبق پیشگویی{حالا نمیدونم 100 درصد مربوط به هنریه یا شخص دیگه} هنری کسیه که دوباره سرزمین جن ها رو س...

danyal;31576:اما بنظر من هنری یه سروگردن از جنای دیگه حتی آیتاش قویتره حتی بدون قدرتای جادوییش.حالا شاید آیتاش مهارت بیشتری داشته باشه اون جداست.ولی بنظرم اولین رویارویی این دوتا خیلی جالب میشه و امید...

evil.;31573:چی شد داداش حتی یه فصل هم نزاشتی:45::45::45: منتظر تایپیستم ولی شاید یه کارایی انجام بدم ولی بستگی داره؟ - - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - - Amaj;...

AmbrellA;31541:رهگذر اولین داستان بلندی بود که نوشتمش جلد اولش خیلی خاطره انگیز بود یادمه اون موقع هنوز سفیر نخونده بودم بیشتر تحت تاثیر اراگون اژدها سوار بودم دوران قشنگی بودجلد اولش بیشتر از 9 دفتر ...

AmbrellA;31541:رهگذر اولین داستان بلندی بود که نوشتمش جلد اولش خیلی خاطره انگیز بود یادمه اون موقع هنوز سفیر نخونده بودم بیشتر تحت تاثیر اراگون اژدها سوار بودم دوران قشنگی بودجلد اولش بیشتر از 9 دفتر ...

رهگذر اولین داستان بلندی بود که نوشتمش جلد اولش خیلی خاطره انگیز بود یادمه اون موقع هنوز سفیر نخونده بودم بیشتر تحت تاثیر اراگون اژدها سوار بودم دوران قشنگی بودجلد اولش بیشتر از 9 دفتر 100 برگ دو طرفه...

فصل کوجاس؟؟؟

فصل نهم از جلد دوم رمان دورگه آپلود شدمنتظر نظرات شما هستم

یعنی روانی این خوش قول بودنتم داداشیه دونه‌ای

فصل پنج:فصل پنج خواننده با راز های بیشتری از کادای، یکی از شخصیت های اصلی روبه‌رو میشه، و این رازها و این رازها و پرده برداری از نسب کادای باعث میشه خواننده انتظار اتفاق‌ها و برخوردهای جالب‌تر و قوی‌ت...

Amaj;31529:خیلی عالی...به شدت پیگیر داستانت بودم..از اوناس که باب سلیقه منه واقعا از این بابت خیلی خوشحالم به عنوان نویسنده دلگرمی بزرگی برای منه ممنون

"با احتیاط تمام شاخه گل را که کج شده بود با دست صاف کرد. چوب را مانند آتلی به پهلوی شکسته گل چسباند و با نوار پارچه ای آن را با احتیاط بست شاخه صاف ایساده بود اما هنوز پژمرده بود. میلسون دوست نداشت ان...

باعرض سلام و درود خدمت دوستان عزیز و بوک پیجی.داستان نوشته شده و امادست برای شما عزیزان فقط مشکلی که هست داستان به شکل دست نویس نوشته شده و برای این که بخواد در دسترس شما عزیزان قرار بگیره باید تایپ ب...