پاسخهای تالار ایجاد شد
پاسخ: حماسه هشت قلمرو_The Eight Realms Saga علی نوروزی;41301:❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤ اقای نوروزی دیگه خطوط اسپم گذاری تو سایت رو هم جابجا کردی رکورد ها رو ... |
در تالار داستان های درحال نگارش |
5 سال قبل |
پاسخ: داستان دورگه - کتاب دوم (جلد اول) ساحره;41195:به نظر من هر چیزی ممکنه . کی فکرش رو می کرد که هنری مهر بردگی بخوره . یا اصلا قبلش یهو نیروی جادویش رو از دست بده ؟ :104:والا من اصلا نظری راجب اینده داستان ندارم .. چون امید یهویی همه چی ... |
در تالار داستان های درحال نگارش |
5 سال قبل |
پاسخ: دانلود قدرت ذهن (سفیر کبیر) + کاور جلد 2: آوای مرگ سلامخب حقیقتا این صحبت ها از سر ناراحتی گفته میشه البته حق دارین اما کسی که علاقه مند شه به یه داستان وقتی ببینه نصفه مونده براش سخته اما شرایط زندگی نویسنده رو باید در نظر گرفت. و اینکه ایدش رو بده ب... |
در تالار داستان سفیر کبیر |
5 سال قبل |
پاسخ: داستان دورگه - کتاب دوم (جلد اول) EEBI;41117:من کلا بعد از خوندن این فصل یه ساعتی هنگ بودم چی شد اصلا بعد دوباره خوندم بیشتر هنگ کردم کلا خیلی غافل گیر کننده و دیوانه وار بود میدونی این اتفاق برای خودمم افتاد تقریبا میشه گفت یه چالش ه... |
در تالار داستان های درحال نگارش |
5 سال قبل |
پاسخ: داستان دورگه - کتاب دوم (جلد اول) الهه آب;41114:من آخرش نفهمیدم نشان برده ها چه شکلی هستش ؛ یه جا نوشتید یه دایره تو خالی هست ، یه جا نوشتید یه دایره با سه خط عمودی روش ، یه جا هم نشان بردگی شکل ستاره هستش . راز ازدواج ملکه که توی فص... |
در تالار داستان های درحال نگارش |
5 سال قبل |
پاسخ: داستان دورگه - کتاب دوم (جلد اول) zareb;41080:آها این شد یک دلیل منطقی که هرکسی نتونه بزنه - پس میشه نتیجه گرفت این فقط یک علامت هستش و به هیچ وجه نمی تونه یک فرد رو چه از لحاظ فیزیکی و چه جادویی و یا ذهنی محدود کنه و صرفاً یه علامت ه... |
در تالار داستان های درحال نگارش |
5 سال قبل |
پاسخ: داستان دورگه - کتاب دوم (جلد اول) zareb;41075:سلامیه سوال تو در مورد نشان برده توضیح خوبی تا الان ندادی، چه کسانی می تونن این نشان رو بوجود بیارن رو بدن کسی؟ یعنی هرکی بلد باشه نشان زدن رو می تونه رو هرکی دوست داشت بزنه؟! خودت میگی ... |
در تالار داستان های درحال نگارش |
5 سال قبل |
پاسخ: داستان دورگه - کتاب دوم (جلد اول) ساحره;41068:واو من الان فصل رو خوندم . نه بابا این جور که نمی شه .. اصلا اگه اینجور بشه داستان بهم میریزه . واقعا نمیدونم این امید چه خوابی برامون دیده 0_0 .. می خواد ما رو سکته بده .. اخه برده .. ه... |
در تالار داستان های درحال نگارش |
5 سال قبل |
پاسخ: داستان دورگه - کتاب دوم (جلد اول) ZAHRA*J;41048:برای چی این غریبه مرموز باید هنری رو برده خودش کنه؟! فکر می کردم میخواد کمکش کنه. البته با توجه به حرف های قبلیش. و یه سوال دیگه اینکه الان برادران می فهمند که دشمن اصلیشون ( ناجیشون در ... |
در تالار داستان های درحال نگارش |
5 سال قبل |
پاسخ: افزونه سهمیهبندی پروژههای تایپ سایت سلام به نقل از دوستان مدیریت خبر میدم که گفتن فعلا تایپ نداریم برای انجام اما کار ترجمه وجود داره برا اقا رضا پیام بفرستید یا توی افزونه پس از تایپ ببینید چی گفته. |
در تالار ارتباط با ما + اطلاعیهها |
5 سال قبل |
پاسخ: داستان دورگه - کتاب دوم (جلد اول) علی نوروزی;41035:واقعا داره به جا های حساس میرسه اقای نوروزی لطفا نظر بده و اسپم نکن. - - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - - DARK LORD;41034:فک کنم بد گفتم.منظور... |
در تالار داستان های درحال نگارش |
5 سال قبل |
پاسخ: داستان دورگه - کتاب دوم (جلد اول) DARK LORD;41024:سلام هر چی معما وسوال و ابهام از اول داستان داشتیم یه طرف این دو فصل هم یه طرف.فصل به فصل مبهمترفک کنم تازه دورگه شروع شده سلام مبهم؟ بگو ببنینم چیش مبهم بود تا اگر بشه توضیح بدم برات |
در تالار داستان های درحال نگارش |
5 سال قبل |
پاسخ: داستان دورگه - کتاب دوم (جلد اول) فصل 53 از کتاب دوم دورگه بر روی سایت اپلود شد منتظر نظرات شما هستم #امیدمرادپور |
در تالار داستان های درحال نگارش |
5 سال قبل |
پاسخ: داستان دورگه - کتاب دوم (جلد اول) الهه آب;40977:هنری قراره بره معبد آموزش جادو ببینه ، هرجاهم که بره آنا هم همراهش میره ، این یعنی اینکه به احتمال زیاد توی کلاس ها هم هست ؛ میتونه وقتی که هنری رو آموزش میدن اون هم ببینه و یاد بگیره . ... |
در تالار داستان های درحال نگارش |
5 سال قبل |
پاسخ: داستان دورگه - کتاب دوم (جلد اول) Ryan2;40959:لازم به به گفتنه که آنا برده نیست درضمن همه میدونن آنا توسط ملکه مورد مرحمت قرار گرفته اصلا خود ملکه میتونه دستور بده معبد به آنا جادو یاد بدن یا یه نفرو بفرسته به صورت نامحسوس بهش جادو ی... |
در تالار داستان های درحال نگارش |
5 سال قبل |