ارسالهای تالار پیوندشده
ژنرال من در خط مقدم جنگ با زندگی ایستاده ام. و ژنرال نبرد نا برابر زندگیِ خودم با اسبی که دیگر نای رفتنش نیست. با اندوهی که سپاهیانم در چنگال سیاهی های روزمره خط به خط،. صف به صف،. گروه گروه ، از بین میروند... |
در تالار داستان کوتاه |
5 سال قبل |
پاسخ: داستان دورگه - کتاب دوم (جلد اول)
|
در تالار داستان های درحال نگارش |
5 سال قبل |
پاسخ: داستان دورگه - کتاب دوم (جلد اول) سلامفصل 55 گذاشته شده ؟پس چرا برای من نمیاد ؟واسه من تا فصل 54 دیده میشه:33: |
در تالار داستان های درحال نگارش |
5 سال قبل |
پاسخ: داستان دورگه - کتاب دوم (جلد اول) دستت درد نکنه خیلللللللللی حال داد همچنان منتظر ادامه این داستان هیجان انگیز هستیم |
در تالار داستان های درحال نگارش |
5 سال قبل |
پاسخ: داستان دورگه - کتاب دوم (جلد اول) AmbrellA;42418: دست شما درد نکنه فصل الان بیرون اومده ایشاا... توی فصل بعدی سعیم رو میکنم بکشمش تو مسیر قبلی اما خب حافظه خراب است و داستان طولانی. مرسی از شما الان دارم فصل 56 رو مینوییسم خخخ اماده ی... |
در تالار داستان های درحال نگارش |
5 سال قبل |
پاسخ: داستان دورگه - کتاب دوم (جلد اول) مرسی برای فصل ۵۵ بعد از مدت ها اومدم دیدم فصل گذاشتید و باید من جلد اول بخونم چون داستان رو یادم رفته |
در تالار داستان های درحال نگارش |
5 سال قبل |
پاسخ: داستان دورگه - کتاب دوم (جلد اول) واو شما واقعا ایر ذهن دارین |
در تالار داستان های درحال نگارش |
5 سال قبل |
پاسخ: داستان دورگه - کتاب دوم (جلد اول) AmbrellA;42396:سلاممرسی نظر دادی تو ادامه شباهتش رو متوجه میشی توی فصل بعدی شباهتش اورده شده - - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - - دوستانی که در دانلود مشکل دار... |
در تالار داستان های درحال نگارش |
5 سال قبل |
پاسخ: داستان دورگه - کتاب دوم (جلد اول) DARK LORD;42406:سلام بنظر من ابن خاطره زاک و نبردش متفاوت با قضیه روبرو شدن با پری هایی دریایی و از دست دادن یک دستش هست.موقعی دستش قطع شد برای سرکوب شورای شمال رفته بود و فرمانروا مرده بود.ولی الان ظ... |
در تالار داستان های درحال نگارش |
5 سال قبل |
پاسخ: داستان دورگه - کتاب دوم (جلد اول) سلام بنظر من ابن خاطره زاک و نبردش متفاوت با قضیه روبرو شدن با پری هایی دریایی و از دست دادن یک دستش هست.موقعی دستش قطع شد برای سرکوب شورای شمال رفته بود و فرمانروا مرده بود.ولی الان ظاهرا شخص فرمامرو... |
در تالار داستان های درحال نگارش |
5 سال قبل |
پاسخ: داستان دورگه - کتاب دوم (جلد اول) خب بالاخره تونستم فصل رو بخونم ! به نظرم بعد از مدت ها فصل خوبی بود .. خیلی کنجکاو بودم ببینم زاک چطوری دورگه ها و پر ی ها رو کشته بود که تو این فصل به جوابم رسیدم .. و خیلی دوست دارم بیشتر از ارباب ... |
در تالار داستان های درحال نگارش |
5 سال قبل |
پاسخ: داستان دورگه - کتاب دوم (جلد اول) AmbrellA;42396:سلاممرسی نظر دادی تو ادامه شباهتش رو متوجه میشی توی فصل بعدی شباهتش اورده شده - - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - - دوستانی که در دانلود مشکل دار... |
در تالار داستان های درحال نگارش |
5 سال قبل |
پاسخ: اسپم راستش نوشتن از اینجا برام خیلی سخته چون شاید از اول افتتاح سایت منم با بچه ها بودم اما فعالیتم خیلی کم بود و خیلی نتونستم با بقیه باشم.بعضی وقتها که میام اینجا و میبینم سایت اینقدر سوت و کور شده، به گ... |
در تالار بحث عمومی |
5 سال قبل |
پاسخ: اسپم با سلام خدمت عزیزان جدید و قدیم بنده هم امیدوارم فضاهایی مثل اینجا که تبلیغ کتابخوانی رو در این دنیایی که پر از سرگرمی های مختلف هستش که میخوان آدم رو از کتاب خوانی دور کنن، بیشتر بشه و بر دوام هر چه ... |
در تالار بحث عمومی |
5 سال قبل |
پاسخ: اسپم بوک پیج نزدیک ترین حالت به اون خانواده آرمانی بود که همیشه آرزوشو داشتم.همدیگه رو ندیدیم، مقید به همدیگه نیستیم، هیچ سود مالی از هم دیگه نمی بریم.ولی از بودن با همدیگه لذت می بریم. شاد میشیم. نوشته ها... |
در تالار بحث عمومی |
5 سال قبل |