آیا شما هم مثل ما معلم ها معاون ها،مدیر ها،همسایه ها و سایرین رو اذیت میکردید؟((204))
خب روشش رو بگید بقیه هم استفاده کنن((204))
من که تو فروم گفتم
من سنگپرت کردم به ناظممون ((72))((72))((72))((72))
خوب تنها کافیه که وقتی معلم میاد بپرید برید تخته رو پاک کنید و چون از اون جا زاویه خیلی خوبه سریع یه توپ پینتبال پرت کنید رو صندلی تا وقتی معلم میشینه ..... ((51))
من فقط یه چیز آسون و کاربردی یادم میاد آموزش میدم بقیه اشو فکر کنم اکثراً بلدین!:
به تخته سیاه اگه صابون بزنین (ترجیحاً خشک)یا شمع دیگه نمیشه روش چیزی نوشت !معمولا شسته هم نمیشه و تنها راهش عوض کردن تخته اس!یه راه کلاسیک ولی بسیار کاربردی و مفید جهت خلاصی چند روزه از درس!((51))((51))((51))((72))
((223))((223))((223))
اگه توپ پینگ پنگو خورد کنین (هر چه ریز تر به تر) بعد دورش کاغذ بپیچین و کاغذو بسوزونین( بدون شعله ) مثل بمب دود زا میشه
تقریبا با ده دوازده تا یه کلاس پر دود میشه(هرکی بره تو کلاس از ابتکار شما تا ده دقیقه فقط گر یه میکنه)
پ.ن: ما جرعت امتحان شو سر مواقع که کلاسا تق لق نبود نداشتیم
پرژکتور بزرگها که تو کلاسای دانشگاه هست، نخشون معمولا آویزون و اصلا با اون باز میشه. نخشو اگه پرت کنی بالا روی خود پرژکتور، باید با نردبون اورئش پایین!
هععععععی
راه های همتون عالی بود اما بچه های کلاس ما با جنبه نیستن سریع میرن لو میدن ((230))((230))
گوشزد: این پست جهت آموزش شیطنت میباشد نه خاطرات دوران مدرسه
برایخاطرات دوران مدرسه به تاپیک زیر مراجعه کنید:
اینو ندیده بودم ببخشید ژوپی راستی من یهو 900 امتیاز از دست دادم چرا
@khdragon 16862 گفته:
اینو ندیده بودم ببخشید ژوپی راستی من یهو 900 امتیاز از دست دادم چرا
حتما نالایق بودی خخخخخ((3))((3))
خودت نالایقی مجید با اون...
شوخی کردم نارحت نشو ولی خودت نالایقی
راست میگه امیر برین خاطرات تونو تو اون یکی تاپیک بذارید دیگه...!
اینجا صرفاً محل آموزشه!!!!
خب همه خاطرات و شیطنت های دوران مدرسه رو گفتید.
این سه موردی که میگم از تجربیات من نیستا... خاطرات یک دوست عزیزه که زیاد شیطنت می کنه.:d:-"
می تونید روی یک ورق بنویسید مراقب باشید تا رنگی نشوید و به صندلی قدیمی و کهنه ی داخل پارک بچسبونید.
اگه دقت کنید، نصب بیشتر ادم ها با وجود اینکه می بینن که صندلی قدیمیه یا نشونه ای از رنگی بودنش نیست باز هم دست می کشن روش که ببین دستشون رنگی می شه یا نه. یا حتی بعد از بلند شدن از جاشون نگاه می کنن ببینن لباسشون رنگ گرفته یا نه.
یه کار دیگه هم که میشه انجام داد اینه که یه جعبه شیرینی خالی بردارید، توش رو با برگ یا هرچیزی که دوست دارید پر کنید. خیلی قشنگ و شیک بسته بندیش کنید و بزارید داخل پارک یا جایی که رفت و آمد در حد متوسط باشه. به واکنش آدم ها وقتی که از کنار جعبه شیرینی رد می شن نگاه کنید. یا اون رو برمی دارن یا نه. کلا سوژه ی خوبی برای خندیدن هست.
این قبلا تجربه شده... ادم ها اومدن جعبه رو برداشتن یه کم جلوتر که رفتن، در جعبه رو باز کردن با دیدن محتویات شاکی جعبه رو به کناری پرت کردن.
یا این دوست گرام به یه بچه ی کوچیک پول داده که بره با لگد بزنه به پای یکی دیگه. (البته این مورد خیلی بد آموزی داره پیشنهاد نمی کنم.)
سه مورد بالا تجربه شده. که تنها از عاقبت آخری خبر ندارم.
بازم می گردم اگه چیزی به نظرم رسید می گم. ;:d:-":-":-"
می تونید یه قفل کتابی از رو یکی از درای مدرسه م3 بوفه و اینا بر دارین، بعد در اصلی (حیاط به سالن مدرسه) رو قفل کنید! اشکشون در میاد تا در رو باز کنن.. سس یا ژل دست بمالید به دستگیره ها!