سلام بر پیشتازیهای عزیزم
ی چند مدتی(تقریبا یک سال شد فک کنم) انجمن رو از دست داده بودیم
متاسفانه اطلاعات انجمن پریده بود و ی بک آپی که داشتیم مال یک سال و نیم پیش بود
و امکان برگشت کامل اطلاعات وجود نداره
الآن همون اطلاعات یک سال و نیم پیش رو بعد از تلاشهای سهراب آوردیم بالا
برای خودمون ( من و سهراب بقیه مدیرا) اینجا ی نوستالژی هست اگه فعالیت هم نداشته باشه دوست داریم فقط باشه
این پیام سهرابه:
دوستان عزیزم سلام
عذرخواهی میکنم بابت غیبت طولانی مدت خودم و همین طور به دلیل اینکه مدت زیادی فروم از دسترس خارج شده بود. متاسفانه مشکل فنی برای وب سایت پیش اومد و آخرین بکاپی که تونستیم رستور کنیم مربوط به یک سال و نیم پیش هست ولی با توجه به نوستالژیک بودن این فروم و همچنین تعلق خاطر خودم و خیلی از دوستان دیگه مجدد فعالش کردیم و امیدواریم دیگه شاهد این جنین مشکلی نباشیم.
پیشتاز باشید.
دیگه اینکه اکثر فعالیت بچههای ما (هرچند اندک) روی پیشتازان کتاب هست و اینجا رو بیشتر به عنوان آرشیو بالا آوردیم مجدد ولی از فعالیت هم استقبال میکنیم.
همین دیگه، برید مثل من ی دوری تو پستای قدیمی بزنید خاطراتتون زنده شه
مثل همیشه پیشتاز باشید
پ.ن: حاضری بزنید
ضمن حاضری زدن و تشکر اساسی، انصافا دم همتون گرم بابت اینکه فروم رو سرپا نیگر داشتینش و با وجود هزینه ها تونستین برامون برش گردونین.
قدم زدن تو انجمن مثل برگشتن به خونه پدری میمونه، نشستن کنار حوض با ماهی قرمزا، قدم زدن کنار تل تشک مهمونا تو اتاق ای تقریبا خاک گرفته با پنجره های زنگی رنگی، و لبخند زدن به یاد روزها و آدم هایی که شاید دیگه نباشن.
خانواده ای که دیگه بزرگ شدن و هرکسی به سمت و سوی خودش رفته.
ولی هنوزم پیشتاز مثل پدربزرگ مادربزرگیه که خانواده رو هرچند سالی یه بار کنار هم نگه میداره.
@Paneer 107787 گفته:
به و به و به.
اینجا مثل دفترچه خاطرات میمونه برا من. خیلی خوشحالم که دوباره برگشته بالا.
پنیر بیا با هم خاطراتت رو بخونیم
من دهنم قرصه جوشانده خیالت تخت تخت کسی بیخبر نمیمونه
((58))
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پستها ادغام شدند - - - - - - - - -
@س.ع.الف 107788 گفته:
ضمن حاضری زدن و تشکر اساسی، انصافا دم همتون گرم بابت اینکه فروم رو سرپا نیگر داشتینش و با وجود هزینه ها تونستین برامون برش گردونین.
قدم زدن تو انجمن مثل برگشتن به خونه پدری میمونه، نشستن کنار حوض با ماهی قرمزا، قدم زدن کنار تل تشک مهمونا تو اتاق ای تقریبا خاک گرفته با پنجره های زنگی رنگی، و لبخند زدن به یاد روزها و آدم هایی که شاید دیگه نباشن.
خانواده ای که دیگه بزرگ شدن و هرکسی به سمت و سوی خودش رفته.
ولی هنوزم پیشتاز مثل پدربزرگ مادربزرگیه که خانواده رو هرچند سالی یه بار کنار هم نگه میداره.
خلاصه که به هرصورت دمتون همواره گرم که با وجود دردسرهای مسلمش، این خونه ی قدیمی رو برامون سرپا نگهداشتین، بوس بهتون ❤️������
سید بزار نوه هاتو ببینم
قول میدم نترسونمشون
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پستها ادغام شدند - - - - - - - - -
@mixed-nut 107789 گفته:
برید چت باکس حرف بزنید، منم قایمکی بخونم حرفاتونو. ((119))
خیلی وقته سایت نیستی چند سالی هست اینجا دیگه چت باکس نداره
داشتم pv های قدیمیم رو چک میکردم برخوردم به یه پیام از کانال تلگرام رفتم تو کانال دیدم عه پیام بازگشایی گذاشتن! خیلی درگیر اینجا نبودم ولی دوران خوبی بود، 4 5 سالی میگذره از وقتی که دانشجو شدم نیومده بودم اینجا!
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پستها ادغام شدند - - - - - - - - -
8 9 سال ار وقتی که عضو شدم میگذره، اااااااااااا یادش بخیر! میتینگ نمیذارید؟ ((102))