آگاه‌سازی‌ها
پاک‌کردن همه
داستان‌های بلند نویسندگان جوان
5
ارسال
4
کاربران
16
Reactions
1,283
نمایش
شروع کننده موضوع 1394/07/29 18:56
سلام سلام سلام:happyforeveralone:
من زهرا هستم و داستان و فن فیکشن مینویسم.. برای شروع سری ماجرا های شرلوک از زبان خودش رو میذارم برای دانلود امید، وارم که خوشتون بیا از کارای جنایی و معمایی... فرق فن فیکشن های من با بقیه شرلوک نویس ها اینه که از زبان خود شرلوک مینویسم نه جان واتسن یا یه راوی دیگه.. کارام میشه گفن نزدیک به 30 صفحه یا بیشترن... و این که غلط املایی های دو سه قسمت اول رو نادیده بگیرین وجدانا((72))
..........................................
برای دانلود روی عناوین کلیک کنید
لینک دانلود قسمت دوم: نیمه تاریک
لینک دانلود قسمت سوم: محوطه ممنوعه
لینک دانلود قسمت چهارم: London Eye
........................................
1394/08/07 13:10
سلام دوست عزیز.
قسمت اول داستانت رو خوندم.
همونطور که در آخر داستانت ذکر کردی, من هم شجاعتت رو تحسین میکنم که از زبون شرلوک شروع به نوشتن کردی. واقعا کار سخت و به نظر غیرممکنی میاد, چون اصلا نمیشه از ذهنش سر درآورد... باید خلاقیت فوق العاده ای به خرج داده بشه و چقـــــــــــــــــدر باید حواست به جزییات باشه....
خب من یه نکاتی به ذهنم رسید, امیدوارم مفید واقع بشن:
1.جان آدم کم حرفیه. من ندیدم بشینه و توضیح بده اون هم اینقدر طولانی. معمولا دو کلمه حرف میزد و بعد شرلوک...
2.صفحه چهار که جان از کوره درمیره و با مشت طرفو میزنه تو ذوق میزد... منظورم اینه که جان به این سادگیا از کوره در نمیره...
3.صفحه شش, خط دوم, منظور از برگ برنده چیه؟
4.راستی این که شرلوک با شماره ناشناس زنگ زده بود ایده خوبی بود, دقیقا از کارایی که از شرلوک برمیاد!
5.صفحه 9, انتهای پاراگراف, جان اهل لجبازی های غیرمنطقی نیست...
6. سه خط اول صفحه یازده عالیه!
7.باید بیشتر روش کار کنی, مشکلو بغرنج تر کن, اجازه بده شرلوک درگیرتر بشه, حتی کم بیاره...
8.این دو تا داداش سایه همو با تیر میزنن, اصلا انتظار نداشتم شرلوک از همون ابتدا دست کمک سمت برادرش دراز کنه...
9.دیدی شرلوک با ذهنش پردازش میکرد افراد و موقعیت هارو؟ چرا از اینا نذاشتی؟ (((:
10. سعی میکنم قسمت دوم رو هم بخونم و نظرم رو بگم.
چیزهایی که گفتم صرفا نظر شخصی بود, فن فیکشن نوشتن برای شرلوک کار بزرگ و تحسین برانگیزیه, خوشحالم که داستانت رو خوندم. ادامه بده دوستم.
11.یادم رفت بگم, خیلی خوب شد که آخرشو معلق ول کردی, عالی بود.
@Zahra.Sh
1394/08/08 17:22
وااااااااااای چه عالی!
فن فیکشن شرلوووک! ( کدوم شرلوک ؟:دی)
الان که فقط یکیش دان شده ... دارم میخونم ...
بقیه هم دانلود شدن میام در کل نظرمو میگم !
به به ! خیلی هم خوب ! موفق باشی !
در کل خیلی هم عالی:دی
من برم به بقیه هم اطلاع بدم :دی
Azi و nicolas-brown واکنش نشان دادند
1394/08/09 03:02
آدم دلش نمیاد اینجا نظر نذاره... 
ولی چی بگم وقتی فقط داستان اولت رو خوندم... ولی سه تای دیگه رفتن صدر لیست کتابایی که باید بخونم!
واقعا دمت گرم خواهرم! بلند پروازی کردی و دست روی موضوع خیلی سختی گذاشتی، و واقعا هم براش وقت صرف کردی...((123))
خواهرم عذرا که به عالی ترین روش ممکن پردازش شخصیت ها رو زیر ذره بین گذاشت...
ولی یه چیزی که بیشتر از همه توجه منو جلب کرد توجه ویژه ت به خصوصیت های اخلاقی بارز شرلوک، یعنی مرموزیت و عشق خودنماییشه.
ولی تعریف ماجراهای شرلوک از زبون خودش، اگه بخواد واقعا یه شخصیت اعجوبه ازش به جا بذاره یه سری غیر ممکن ها رو می طلبه. یه نابغه ممکنه در عین حال به هزارتا چیز مختلف فکر کنه، اتفاقات آینده رو بارها و بارها پیشبینی کنه و محض سرگرمی نقشه های صرفا در حد تئوری زیادی بکشه. بیان همه اینا هم حوصله خواننده رو سر میبره هم داستان رو از یه روند منسجم و منطقی دور میکنه. اما اگه کاملا کنار گذاشته بشه هم دیگه آشنایی با یه مغز پیچیده لطفی نداره...
اینه که پیشنهاد میکنم گهگاهی فقط یه اشاره به این درگیری ها و سرگرمی های داخل مغز شرلوک بکنی. مثلا وقتی داخل تاکسی نشسته مشغول حل یه معادله 12 مجهولی بشه!
پیشنهاد دیگه اینکه ماجراهای شرلوک پر بود از کارای عجیب و غریبی که از شخصیت اصلی سر میزد و دلیلش رو بعدا میفهمیدیم! شده برای سی ثانیه باشه، شرلوک بدش نمیومد دلیل هر کاری رو بعد از انجامش توضیح بده. منتها تو متن اول بیشتر چیزایی که دیدم توضیح بود تا انجام. نامردیه که بگم اصلا نبود، فقط کمرنگ بود. مثلا قبلا از اومدن جان شرلوک میتونست یا تماس تلفنی یا پیامکی با یه بی خانمان داشته باشه.
آخر از همه ممنون که نوشته های فوق العاده خودتو با ما درمیون گذاشتی! 
Azi واکنش نشان داد
