بچه ها من این شعر رو چند سال پیش نوشتم...اگه ایرادی داره به بزرگواری خودتون ببخشید. زبانم از اون موقع تا به حال خیلی پیشرفت کرده ولی هرکاری کردم دلم نیومد بهش دست بزنم عوض شه!!!!!
The moon is crying،tears are silver
rolling into the earth
..now،the earth is shining
cry،cry my sad moon
make my life shiny،make your life empty
let the silvers shin in my heart
((.you dont understand))_
the moon answered me
((!...my tears are silver،but my smiles are gold))_
ماه گریه می کند،اشک هایش نقره است
به روی زمین می غلتند
اکنون زمین در حال درخشیدن است
گریه کن،گریه کن ماه غمگینم
زندگیم را درخشان،زندگیت را خالی کن
بگذار تا نقره ها در قلبم بدرخشند
ماه جواب داد:تو نمی فهمی،))
((اشک هایم نقره است،،اما لبخند هایم طلاست...!))
حریر حیدری_17/3/1391
لذت بردم از خوندنش به خصوص جمله ی آخرش قشنگ بود((201))
با اینکه بعضی جاها کم و زیاد داشت ولی در کل خیلی خوب بود