تسلسل(زنجیروارگی)
معروف ترین و قدیمی ترین برهان اثبات خدا برهان علیت است
علیت رابطه ی بین یک رویداد (علت) و رویدادی دوم (معلول) است که در آن رویداد دوم نتیجه ی رویداد نخست است.برهان علیت از رابطه ی علیت استفاده کرده است و می گوید وجود هرچیزی در جهان به چیزهایی دیگر وابسته است و بدین وسیله تلاش دارد که ثابت کند هر وابسته ای به چیزهای دیگری وابسته است تا زمانی که تمام وابسته ها به یک وجود وابسته شوند که آن وجود را خدا می نامیم.اما بعد از فهمیدن این برهان ذهن بسیاری از افراد چنین می اندیشد:
بهنظر معقول میرسد که امتداد سلسله علتها و معلولها را درآینده تا بینهایت بدانیم درست به همان وجه که بزرگترین عدد وجود ندارد؛ زیرا همواره میتوانیم به هر عددی که بزرگترین فرض شدهاست، عددی بیفزاییم. اگر وجود سلسلهای بیپایان رو به آینده به هیچ عنوان محال نیست، چرا سلسله ی معلولها و علتها درگذشته تا بینهایت امتداد پیدا نکند؟
این پرسش معقول را تسلسل می نامند
در اصطلاح فلسفه تسلسل یعنی ترتیب وادامه سلسله علت و معلول تا بی نهایت.
تسلسل علل و معلولها تا بی نهایت، از جمله مباحث مهم فلسفی وکلامی بوده، و بسیاری از مسایل مهم فلسفه مانند: مساله «اثبات واجب الوجود بالذات » و... به آن وابسته است این مساله جایگاه بلند و خاصی در مباحث کلام و فلسفه دارد; چه این که مهم ترین مسایل علم کلام درباب اثبات واجب الوجود تعالی است، و همه موضوعات و مسایل علم کلام عاقبت به خداشناسی منتهی می گردد.
همچنین تسلسل سبب شده است که برهان علیت ناقص بماند و برای تعداد قابل توجهی از افراد کاملا قابل قبول نباشد.
تعدادی از افراد نیز باطل بودن تسلسل را بدیهی می دانند(عموما معتقدین به ادیان الهی) و بر این باورند که از باید وجود مستقلی در زنجیره علیت باشد.هرچند آن دسته از افراد که تسلسل را بدیهی می دانند دلیل خاصی برای آن اقامه نمی کنند.
این نوشتار بطلان یا درستی تسلسل را بررسی می کند.
برای درک علیت ما از معلول به علت رسیدیم اما با کمی فکر متوجه می شویم علت نخست وجود داشته سپس معلول وجود پیدا کرده است و دلیل آن علت است.یعنی تا زمانی که علت نبوده معلولی نیز نبوده است.برای نمونه اگر دیوار قسمتی از خانه گرم است به این دلیل است که شوفاژ از قبل روشن بوده است و باعث گرم شدن دیوار کنار خود شده. اما نخست شوفاژ روشن شده سپس دیوار گرم شده است.
و به همین شکل سلسله ی علت و معلول به عقب بر می گردد و و قبل از هر معلولی(همان علت قبلی) ، علتی دیگر وجود داشته که سبب علت بعد از خود شده است.پس اگر معلولی وجود دارد بدین معنی است که علتی وجود داشته است که باعث آن شده است
حال تسلسل می گوید وقتی تمام پدیده ها به علتی واحد رسیدند خود آن علت واحد علتی دارد و آن علت نیز علتی دارد و...
از انجایی که گفتیم اگر معلولی وجود دارد پس قبل آن علتی بوده است در تسلسل نیز چون جهان وجود دارد باید از قبل علتی وجود می داشته است که این جهان بوجود امده و اگر آن علت ها تا بی نهایت ادامه پیدا کنند پس هیچ زمانی نباید این جهان بوجود می آمده است
به بیانی دیگر با فرض درستی تسلسل وقتی سلسله تا بی نهایت ادامه پیدا کند پس هیچ گاه علت ها به انتها نمی رسند پس نباید هیچ گاه معلولی نیز بوجود بیاید و از آن جایی که معلول بوجود آمده پس سلسله باید به انتها برسد یا درواقع این زنجیر علت و معلول انتها دارد.
محمد حسین موسوی منزه
خواهشمندم دیدگاه فراموش نشه
راستش من خيلى گيج شدم ((225))((225))((225))
منظورو گرفتما ولى براى جلوگيرى او سوتى دادن ترجيح ميدم يه خلاصه به زبان ساده بگى
فقط يه سوال...اينو خودت نوشتى؟
يه سوال ديگه...اين كه اين مجموعه انتها داره ربطش به اثبات خدا جيه؟
یعنی من خودم رو کشتم که این علت و معلول و اون انواع توحید تو معارف پیش بفهمم نتونستم.(5)(5)
محمد حسین جان متنت سنگینه.یه 7 8 روز برو هواخوری
محمد حسین متنتو دوبار تکرار کردی فکر کنم!یا من قاط زدم!؟!؟
و ممنون...جالب بود ولی خب بعضی جاهاشو دوسه بار خوندم تا بگیرم...
و خب این تیکه رو دیگه اصن نگرفتم!یه دور به زبون خودمونی توضیح بده!
(با فرض درستی تسلسل وقتی سلسله تا بی نهایت ادامه پیدا کند پس هیچ گاه علت ها به انتها نمی رسند پس نباید هیچ گاه معلولی نیز بوجود بیاید و از آن جایی که معلول بوجود آمده پس سلسله باید به انتها برسد یا درواقع این زنجیر علت و معلول انتها دارد.)
@Hermion 78024 گفته:
راستش من خيلى گيج شدم ((225))((225))((225))
منظورو گرفتما ولى براى جلوگيرى او سوتى دادن ترجيح ميدم يه خلاصه به زبان ساده بگى
فقط يه سوال...اينو خودت نوشتى؟
يه سوال ديگه...اين كه اين مجموعه انتها داره ربطش به اثبات خدا جيه؟
جدی؟؟؟من قسمت ساده ی مسئله رو توضیح دادم
یه نظریه ی دیگه هم هست که به کل مال خودمو و خیلی سخت تره اما خب کامل تره
ولی اونو نگفتم چون یکمی سخت تر بود
اره خودم نوشتم
هرچند یه قسمت های کوچیکیشو توی تعریفای اول کار از جاهای دیگه گرفتم چون خودم به اون خوبی نمی تونستم توضیح بدم
ربطش به اثبات خدا مستقیم نییست
درواقع منظور اصلی این نوشتار مربوط به تسلسل بود
یه دلیلی برای اینک نشون بده تسلسل درسته یا انتها
به زبان ساده تر می گم
اینو بخون:
بهنظر معقول میرسد که امتداد سلسله علتها و معلولها را درآینده تا بینهایت بدانیم درست به همان وجه که بزرگترین عدد وجود ندارد؛ زیرا همواره میتوانیم به هر عددی که بزرگترین فرض شدهاست، عددی بیفزاییم. اگر وجود سلسلهای بیپایان رو به آینده به هیچ عنوان محال نیست، چرا سلسله ی معلولها و علتها درگذشته تا بینهایت امتداد پیدا نکند؟
این پرسش معقول را تسلسل می نامند
خب این تسلسله که یه تع دادی از ادما قبولش دارن و یه تعداد زیادی هم نمی دونن اینو باید قبول کنن که سلسله علت و معلول ادامه داره یا پایان داره
حالا من اومدم گفتم کدومش به چه دلیلی درسته
از این قرار که اومدم از برهان خلف استفاده کردم و گفتم فرض می گیریم تسلسل درست باشه
از قبل می دونستیم که اگر معلولی وجود داره پس براش علتی هم وجود داره درسته؟؟
و گفتم که پس باید علت قبل از معلول وجود داشته باشه
خب حالا اگر اینطوریه اگر تسلسل درسته پس باید سلسله ی علت و معلول تا بی نهایت ادامه داشته باشه و هیچوقت تموم نشه درسته؟؟
خب اگر هیچوقت این سلسله ی علت و معلول به انتها نرسه پس هیچوقت علتی نخواهد بود و در نتیجه هیچوقت معلولی وجود نخواهد داشت اما معلول یعنی جهان و همه آفرینش وجود دارن پس فرض اولیمون که درش تسلسل رو درست درنظر گرفتیم غلطه
گرفتی؟؟؟
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
@wolf 78026 گفته:
یعنی من خودم رو کشتم که این علت و معلول و اون انواع توحید تو معارف پیش بفهمم نتونستم.(5)(5)
محمد حسین جان متنت سنگینه.یه 7 8 روز برو هواخوری
اها یعنی در کل رابطه ی علت و معلول رو نمی فهمی؟؟
انواع توحید؟؟منظورت توحید نظری و عملی هست؟؟؟
سنگینه؟؟؟من تاجای ممکن ساده نوشتم
اها یعنی در کل رابطه ی علت و معلول رو نمی فهمی؟؟
انواع توحید؟؟منظورت توحید نظری و عملی هست؟؟؟
سنگینه؟؟؟من تاجای ممکن ساده نوشتم
رایطه رو که می فهمم برادر منظورم اینکه داستانش یکم سنگینه.می دونی سنگین.بکشیش یه 10 15 تنی می شه.
فهمیدن آبه ها که به کدوم توحید مربوط می شن. الا یه 4 5 ساله که از اون دوران گذشته.
محمد حسین متنتو دوبار تکرار کردی فکر کنم!یا من قاط زدم!؟!؟و ممنون...جالب بود ولی خب بعضی جاهاشو دوسه بار خوندم تا بگیرم...
و خب این تیکه رو دیگه اصن نگرفتم!یه دور به زبون خودمونی توضیح بده!
(با فرض درستی تسلسل وقتی سلسله تا بی نهایت ادامه پیدا کند پس هیچ گاه علت ها به انتها نمی رسند پس نباید هیچ گاه معلولی نیز بوجود بیاید و از آن جایی که معلول بوجود آمده پس سلسله باید به انتها برسد یا درواقع این زنجیر علت و معلول انتها دارد.)
ارره راس می گی ممنون که گفتی متن دوبار تکرار شده بود که الان درستش کردم
نگاه کن اومدم فرض کردم که تسلسل درست باشه یعنی اینکه سلسله ی علت و معلول همینجوری ادامه پیدا کنه و هیچوقت پایان پیدا نکنه
همچنین از اونجایی که گفتم قبل از هر معلولی یه علتی هست پس اگر هیچوقت به یه علت نرسیم(براساس درست فرض کردن تسلسل) درواقع هیچوقت هم معلولی نباید بوجود بیاد چون معلول درصورتی وجود علت بوجود میاد که علتی باشه درحالی که براساس فرض درستی تسلسل هرچقدر به عقب برگردیم به علت پایانی نمی رسیم
و از اونجایی که می دونیم معلول وجود داره(خودمون و تمام جهان افرینش) پس علتی پایانی هم وجود داره یا به عبارتی فرض اولیمون درمورد درستی تسلسل غلطه
گرفتی؟؟؟؟
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
اها یعنی در کل رابطه ی علت و معلول رو نمی فهمی؟؟انواع توحید؟؟منظورت توحید نظری و عملی هست؟؟؟
سنگینه؟؟؟من تاجای ممکن ساده نوشتم
رایطه رو که می فهمم برادر منظورم اینکه داستانش یکم سنگینه.می دونی سنگین.بکشیش یه 10 15 تنی می شه.
فهمیدن آبه ها که به کدوم توحید مربوط می شن. الا یه 4 5 ساله که از اون دوران گذشته.
یعنی چی داستانش سنگینه؟؟؟کلا من یکمی خنگم بیشتر برام توضیح بده لطفا
فهمیدن آبه ها که به کدوم توحید مربوط می شن؟؟؟؟من متوجه معنی جملت نمی شم قربون دستات توضیح می دی؟؟؟
حس خنگی بهم دست داده((200))
یا امامزاده کامبیز!
اخه بابابزرگ من همه همسن تو نیستن که بفهمن چی گفتی! جو سایت رو 16- 15 می چرخه!
اما! من نفهمیدم چرا وقتی علت ها در گذشته تا بی نهایت برن، نباید معلولی وجیود داشته باشه؟ خب یه علت می تونه معلول باشه! هلت بعد از خود و معلول قبل از خود!
مثلا شوفاز گرم است چون روشن شده و اب گرم اومده داخلش! پس شوفاز گرم معلول اومدن اب گرمه! اما علت گرم شدن دیواره!
پاشخ دهید لطفا! شایدم من درست متنتو نفهیم! بلاخره من خیلی تو متنای سنگین تخصص ندارم!( یکی نیست بگه تو تو چی تخصص داری؟)
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
چقدر غلط املایی دارم! ولی حال ندارم ویرایش کنم! خخخخ @smhmma
دمت گرم خیلی خوب بود
من چند وقت پیش این قضیه تسلسل توی یکی از کلاس های مربوط به این موضوعات به ذهنم رسید(قبلش به نمیدونستم ولی طبق حرفای استاد اونجا قضیه این که بی نهایت میشه رو گفتم) و مطرح کردم و طرف هم خوب جواب داد
متن تو هم خیلی عالی بود
دستت درد نکنه
@smhmma 78020 گفته:
تسلسل(زنجیروارگی)
معروف ترین و قدیمی ترین برهان اثبات خدا برهان علیت است
علیت رابطه ی بین یک رویداد (علت) و رویدادی دوم (معلول) است که در آن رویداد دوم نتیجه ی رویداد نخست است.برهان علیت از رابطه ی علیت استفاده کرده است و می گوید وجود هرچیزی در جهان به چیزهایی دیگر وابسته است و بدین وسیله تلاش دارد که ثابت کند هر وابسته ای به چیزهای دیگری وابسته است تا زمانی که تمام وابسته ها به یک وجود وابسته شوند که آن وجود را خدا می نامیم.اما بعد از فهمیدن این برهان ذهن بسیاری از افراد چنین می اندیشد:
بهنظر معقول میرسد که امتداد سلسله علتها و معلولها را درآینده تا بینهایت بدانیم درست به همان وجه که بزرگترین عدد وجود ندارد؛ زیرا همواره میتوانیم به هر عددی که بزرگترین فرض شدهاست، عددی بیفزاییم. اگر وجود سلسلهای بیپایان رو به آینده به هیچ عنوان محال نیست، چرا سلسله ی معلولها و علتها درگذشته تا بینهایت امتداد پیدا نکند؟
این پرسش معقول را تسلسل می نامند
در اصطلاح فلسفه تسلسل یعنی ترتیب وادامه سلسله علت و معلول تا بی نهایت.
تسلسل علل و معلولها تا بی نهایت، از جمله مباحث مهم فلسفی وکلامی بوده، و بسیاری از مسایل مهم فلسفه مانند: مساله «اثبات واجب الوجود بالذات » و... به آن وابسته است این مساله جایگاه بلند و خاصی در مباحث کلام و فلسفه دارد; چه این که مهم ترین مسایل علم کلام درباب اثبات واجب الوجود تعالی است، و همه موضوعات و مسایل علم کلام عاقبت به خداشناسی منتهی می گردد.
همچنین تسلسل سبب شده است که برهان علیت ناقص بماند و برای تعداد قابل توجهی از افراد کاملا قابل قبول نباشد.
تعدادی از افراد نیز باطل بودن تسلسل را بدیهی می دانند(عموما معتقدین به ادیان الهی) و بر این باورند که از باید وجود مستقلی در زنجیره علیت باشد.هرچند آن دسته از افراد که تسلسل را بدیهی می دانند دلیل خاصی برای آن اقامه نمی کنند.
این نوشتار بطلان یا درستی تسلسل را بررسی می کند.
برای درک علیت ما از معلول به علت رسیدیم اما با کمی فکر متوجه می شویم علت نخست وجود داشته سپس معلول وجود پیدا کرده است و دلیل آن علت است.یعنی تا زمانی که علت نبوده معلولی نیز نبوده است.برای نمونه اگر دیوار قسمتی از خانه گرم است به این دلیل است که شوفاژ از قبل روشن بوده است و باعث گرم شدن دیوار کنار خود شده. اما نخست شوفاژ روشن شده سپس دیوار گرم شده است.
و به همین شکل سلسله ی علت و معلول به عقب بر می گردد و و قبل از هر معلولی(همان علت قبلی) ، علتی دیگر وجود داشته که سبب علت بعد از خود شده است.پس اگر معلولی وجود دارد بدین معنی است که علتی وجود داشته است که باعث آن شده است
حال تسلسل می گوید وقتی تمام پدیده ها به علتی واحد رسیدند خود آن علت واحد علتی دارد و آن علت نیز علتی دارد و...
از انجایی که گفتیم اگر معلولی وجود دارد پس قبل آن علتی بوده است در تسلسل نیز چون جهان وجود دارد باید از قبل علتی وجود می داشته است که این جهان بوجود امده و اگر آن علت ها تا بی نهایت ادامه پیدا کنند پس هیچ زمانی نباید این جهان بوجود می آمده است
به بیانی دیگر با فرض درستی تسلسل وقتی سلسله تا بی نهایت ادامه پیدا کند پس هیچ گاه علت ها به انتها نمی رسند پس نباید هیچ گاه معلولی نیز بوجود بیاید و از آن جایی که معلول بوجود آمده پس سلسله باید به انتها برسد یا درواقع این زنجیر علت و معلول انتها دارد.
محمد حسین موسوی منزه
خواهشمندم دیدگاه فراموش نشه
تسلسل یعنی اینکه هر علتی معلولی داره و هر علتی معلول علت یکی دیگه ست و همینجوری پیش میره تا بی نهایت؟ هممم به نظر من درست نیست! ( خودت با برهان خلف اثبات کردی! هرچند من حال نداشتم دقیق بخونم نفهمیدم چی به چی شد! :دی) ولی خو من همیشه درمورد علت و معلول یه همچین ذهنیتی و داشتم، با تفاوت خیلی بزرگ اینکه این علت و معلول های پشت سرهم مثل یه چرخه ند، و آخرش، اخرین علت، معلول، معلول اولیه ست که در نظر گرفتیم، درست مثل یه چرخه، توی دایره همه شون میچرخند! نه آغازی داره، نه پایانی! :دی پس هیچ وقت نه انتهایی داره نه پایانی! شاید هم مثل یه مارپیچ، از یه نقطه شروع میشه و هی بزرگ تر میشه! (میدونم جفت شون متضاد همند! ولی خو چی کار کنم؟ خوددرگیری دارم! :دی) ( به جون همین سیبیلای خورزو ازم نخواه که اثباتشون کنم! :دی)
اثبات واجب الوجود بالذات؟؟؟ چی هست؟؟؟؟
پ.ن: متنت خیلی ثقیل بود! خیلی پیچونده بودیش! و یه حرف و هی تکرار کرده بودی! :دی ( البته از نظر من!! چونکه گیج شدم! :دی)
@azam 78047 گفته:
تسلسل یعنی اینکه هر علتی معلولی داره و هر علتی معلول علت یکی دیگه ست و همینجوری پیش میره تا بی نهایت؟ هممم به نظر من درست نیست! ( خودت با برهان خلف اثبات کردی! هرچند من حال نداشتم دقیق بخونم نفهمیدم چی به چی شد! :دی) ولی خو من همیشه درمورد علت و معلول یه همچین ذهنیتی و داشتم، با تفاوت خیلی بزرگ اینکه این علت و معلول های پشت سرهم مثل یه چرخه ند، و آخرش، اخرین علت، معلول، معلول اولیه ست که در نظر گرفتیم، درست مثل یه چرخه، توی دایره همه شون میچرخند! نه آغازی داره، نه پایانی! :دی پس هیچ وقت نه انتهایی داره نه پایانی! شاید هم مثل یه مارپیچ، از یه نقطه شروع میشه و هی بزرگ تر میشه! (میدونم جفت شون متضاد همند! ولی خو چی کار کنم؟ خوددرگیری دارم! :دی) ( به جون همین سیبیلای خورزو ازم نخواه که اثباتشون کنم! :دی)
اثبات واجب الوجود بالذات؟؟؟ چی هست؟؟؟؟
پ.ن: متنت خیلی ثقیل بود! خیلی پیچونده بودیش! و یه حرف و هی تکرار کرده بودی! :دی ( البته از نظر من!! چونکه گیج شدم! :دی)
اول که تسلسل یعنی ادامه ی سلسله ی علت و معلول تا بی نهایت نه اینکه هر علتی معلولی داره
دروقع برعکس هر معلولی علتی داره
اعظم دقیق بخون چون کلمه به کلمش مهمه
بابا من اومدم گفتم دو حالت وجود داره یا اخر زنجیره یه وجود پایانی باشه یعنی اخر این زنجیره ی علت و معلول یه علت اصلی باشه که علتی نداره
یا اینکه تسلسل ادامه پیدا کنه یا اینکه دور باشه
دور داشتن یعنی اینکه اول و اخر با هم یکی باشن
همونی که می گی بهش اعتقاد داری
دور فوق العاده راحت میشه نقضش کرد و کلا زیاد حسابش نمی کنن چون چندان منطقی نیست و راحتم نقض می شه که می تونی سرچ کنی بخونی
فقط دوتا حالت می مونه که یکیش تسلسله یکیش هم پایان زنجیر یا همون واجب الوجود بالذات(خدا) که یعنی وجودی که وجودش واجب هست و علت اصلی وجود همه چیز هست و خودش دیگه علتی نداره
بالذات یعنی ذاتش وجود داشتنه
حالا بین دوتا حالت تسلسل و پایان خیلی از ادما گیر کردن و خیلیا تسلسل رو منطقی می دونن در عین حال پایان رو هم منطقی می دونن و جواب این مشکل رو هم نمی دونن
منم اومدم با برهان خلف ثابت کردم که تسلسل نیست و پایان وجود داره
یه راه دیگم هست برای اثبات این قضیه که خیلی بهتر و کامل تر و خفن تره ولی درکش یکمی سخته برای همین نگفتمش
درواقع اگر نگاه کنی فقط تیکه اخر متنم چند بار تکرار داشت اونم چون چندجای مختلف کاربرد داشت در مسائل مختلف و اگر تکرار نمی کردم خیلیا نمی فهمیدن
تازه همینجوریش هم بعضیا نفهمیدن
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
@SunShine 78052 گفته:
آممممممم یه سوال......میگم فلسفه میخونی احیانا؟؟؟؟؟بدجور تخصصی حرف میزنی((62))((225))
نه دخترم رشتم ریاضیه فلسفه هم یه مقدار به صورت تفریحی خوندم ولی بحث زیاد کردم
عموما بحث های طولانی از 3 ساعت تا 8 ساعته
تخصصی؟؟؟؟؟؟وال من خیلی ساده و عامه حرف زدم که
ببخشید سعی می کنم متنو ساده تر کنم
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
@Ajam 78042 گفته:
یا امامزاده کامبیز!
اخه بابابزرگ من همه همسن تو نیستن که بفهمن چی گفتی! جو سایت رو 16- 15 می چرخه!
اما! من نفهمیدم چرا وقتی علت ها در گذشته تا بی نهایت برن، نباید معلولی وجیود داشته باشه؟ خب یه علت می تونه معلول باشه! هلت بعد از خود و معلول قبل از خود!
مثلا شوفاز گرم است چون روشن شده و اب گرم اومده داخلش! پس شوفاز گرم معلول اومدن اب گرمه! اما علت گرم شدن دیواره!
پاشخ دهید لطفا! شایدم من درست متنتو نفهیم! بلاخره من خیلی تو متنای سنگین تخصص ندارم!( یکی نیست بگه تو تو چی تخصص داری؟)
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
چقدر غلط املایی دارم! ولی حال ندارم ویرایش کنم! خخخخ
خخخخخخ فرزندم باور کردی من بابابزرگما
نگاه کن مگه نگفتیم اول باید علت باشه بعد معلول پدید میاد؟؟؟
خب حالا فک کن علت ها تا بی نهایت ادامه داشته باشن
یعنی هیچ وقت به علت پایانی نرسن
هیچوقت به انتها نرسن
در عی اینکه باید اول علت وجود داشته باشه
حالا اگر علت هیچ وقت پیدا نمیشه پس معلول چجوری پدید بیاد؟؟؟
درسته؟؟؟
اما الان معلول وجود داره پس باید علت ها به انتها رسیده باشن
گرفتی؟؟؟
علت گرم شدن دیواره؟؟؟معلول گرم شدن دیواره پسرم
اول که خب مثالی که تو زدی هم در تصدیق حرف من بود
دوم اینکه گرم بودن دیوار معلول روشن شدن شوفاژ و ورود آب گرم به شوفاژه
و اول آب گرم وارد شوفاژ شده بعد دیوار گرم شده
همیشه باید اول علت(روشن شدن شوفاژ) باشه تا معلول(گرم شدن دیوار)پدید بیاد
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
جواب سوالاتو گرفتی دخترم؟؟؟
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
@aftab 78040 گفته:
جالبه.ممنون بابت تاپیکت
خواهش می کنم ولی این یعنی خوندی یا نخوندی؟؟؟
اگر خوندی یعنی فهمیدید یا نفهمیدی؟؟
@smhmma 78064 گفته:
اول که تسلسل یعنی ادامه ی سلسله ی علت و معلول تا بی نهایت نه اینکه هر علتی معلولی داره
دروقع برعکس هر معلولی علتی داره
اعظم دقیق بخون چون کلمه به کلمش مهمه
بابا من اومدم گفتم دو حالت وجود داره یا اخر زنجیره یه وجود پایانی باشه یعنی اخر این زنجیره ی علت و معلول یه علت اصلی باشه که علتی نداره
یا اینکه تسلسل ادامه پیدا کنه یا اینکه دور باشه
دور داشتن یعنی اینکه اول و اخر با هم یکی باشن
همونی که می گی بهش اعتقاد داری
دور فوق العاده راحت میشه نقضش کرد و کلا زیاد حسابش نمی کنن چون چندان منطقی نیست و راحتم نقض می شه که می تونی سرچ کنی بخونی
فقط دوتا حالت می مونه که یکیش تسلسله یکیش هم پایان زنجیر یا همون واجب الوجود بالذات(خدا) که یعنی وجودی که وجودش واجب هست و علت اصلی وجود همه چیز هست و خودش دیگه علتی نداره
بالذات یعنی ذاتش وجود داشتنه
حالا بین دوتا حالت تسلسل و پایان خیلی از ادما گیر کردن و خیلیا تسلسل رو منطقی می دونن در عین حال پایان رو هم منطقی می دونن و جواب این مشکل رو هم نمی دونن
منم اومدم با برهان خلف ثابت کردم که تسلسل نیست و پایان وجود داره
یه راه دیگم هست برای اثبات این قضیه که خیلی بهتر و کامل تر و خفن تره ولی درکش یکمی سخته برای همین نگفتمش
درواقع اگر نگاه کنی فقط تیکه اخر متنم چند بار تکرار داشت اونم چون چندجای مختلف کاربرد داشت در مسائل مختلف و اگر تکرار نمی کردم خیلیا نمی فهمیدن
تازه همینجوریش هم بعضیا نفهمیدن
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
نه دخترم رشتم ریاضیه فلسفه هم یه مقدار به صورت تفریحی خوندم ولی بحث زیاد کردم
عموما بحث های طولانی از 3 ساعت تا 8 ساعته
تخصصی؟؟؟؟؟؟وال من خیلی ساده و عامه حرف زدم که
ببخشید سعی می کنم متنو ساده تر کنم
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
خخخخخخ فرزندم باور کردی من بابابزرگما
نگاه کن مگه نگفتیم اول باید علت باشه بعد معلول پدید میاد؟؟؟
خب حالا فک کن علت ها تا بی نهایت ادامه داشته باشن
یعنی هیچ وقت به علت پایانی نرسن
هیچوقت به انتها نرسن
در عی اینکه باید اول علت وجود داشته باشه
حالا اگر علت هیچ وقت پیدا نمیشه پس معلول چجوری پدید بیاد؟؟؟
درسته؟؟؟
اما الان معلول وجود داره پس باید علت ها به انتها رسیده باشن
گرفتی؟؟؟
علت گرم شدن دیواره؟؟؟معلول گرم شدن دیواره پسرم
اول که خب مثالی که تو زدی هم در تصدیق حرف من بود
دوم اینکه گرم بودن دیوار معلول روشن شدن شوفاژ و ورود آب گرم به شوفاژه
و اول آب گرم وارد شوفاژ شده بعد دیوار گرم شده
همیشه باید اول علت(روشن شدن شوفاژ) باشه تا معلول(گرم شدن دیوار)پدید بیاد
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
@Hermion@
جواب سوالاتو گرفتی دخترم؟؟؟
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
خواهش می کنم ولی این یعنی خوندی یا نخوندی؟؟؟
اگر خوندی یعنی فهمیدید یا نفهمیدی؟؟
اره بابايى تقريبا گرفتم الانم كه بيشتر توضيح دادى ديگه كاملا دوزاريم افتاد
مرسى و خسته نباشى
تو بايد برى فلسفه بخونى