پتر کبیر
یا پتر یکم (۹ ژوئن ۱۶۷۲ - ۸ فوریه ۱۷۲۵)، تزار روسیه از ۷ مه ۱۶۸۲ که تا سال ۱۶۹۶، همراه با برادر مریض و ناتوانش ایوان پنجم بر امپراتوری حکومت میکرد. او مشهورترین تزار روسیه میباشد و توانست روسیه را به یک قدرت اروپایی تبدیل کند.زندگینامه پس از مرگ آلکسی در تاریخ ۳۰ ژانویه ۱۶۷۶، فئودور پسر اول او در حالی که پانزده سال بیشتر از عمرش نمیگذشت و بیمار و ضعیف بود بهجای پدر نشست. فئودور در دوران کوتاه سلطنت خویش مدام تحت نفوذ اطرافیانش قرار داشت و در ۲۷ فوریه ۱۷۸۲ بعد از شش سال سلطنت از دنیا رفت. پس از او اختلافات بر سر جانشینی برادرش ایوان و پییر فرزند ناتالی ناریشکین، همسر دوم آلکسی رخ داد و در پی آن گروهی از سربازان در برابر اقدامات ناریشکینها دست به شورش زدند و با حمله به کاخ خواستار سلطنت ایوان شدند. مجلس شورای ملی مرکب از اعضای حاضر ولایات در مسکو تشکیل شد و به اتفاق آرا ایوان به عنوان تزار اول و پییر به عنوان تزار دوم انتخاب شدند. از آنجا که هر دو هنور کودک بودند صوفی خواهر تنی ایوان به عنوان نائبالسلطنه معین شد. ایوان پیش رسیدن به فرمانروایی فوت کرد و پییر تبدیل به یکی از پر نفوذترین تزارهای تاریخ روسیه، یعنی پترکبیر، شد.
پترکبیر دوران نوجوانی خود را در محله خارجیها گذراند که مرکب از آلمانیها، فرانسویها، هلندیها و انگلیسیها بود. او در این محله با شخصی به نام فرانسوا آلوفور دوست بود که اغلب در خانه زیبای او به شبنشینی و خوشگذرانی مشغول بود. پترکبیر فردی بلند قامت و پر انرژی بود. او عقیده داشت که روسیه تا زمانی که در عرصه فناوری به پای اروپا نرسد، هرگز یک امپراتوری قدرتمند نخواهد شد. برای همین کارشناسان فنی خارجی را استخدام کرد تا چگونگی ساخت کشتیهای بهتر و بنای استحکامات نیرومندتر را به روسها بیاموزند. مدارسی را برای آموزش ریاضیات و مهندسی برپا کرد که برای هدفگیری دقیقتر توپخانه و بنای استحکامات مناسب به دانستن آنها نیاز داشتند. نخستین روزنامه روسیه را به راه انداخت تا روسها مانند اروپاییان، بتوانند درباره وقایع جاری کسب اطلاع کنند. او تقویم سنتی روسیه را که تاریخ رخدادها را از پیدایش جهان تعیین میکرد، کنار گذاشت و به جای آن تقویم مورد استفاده در اروپای غربی را پذیرفت که تاریخ رخدادها را از میلاد مسیح محاسبه میکرد. درهای مناصب دولتی را که تا آن زمان تنها به پسران اشراف اختصاص داشت به روی پسران با استعداد خانوادههای معمولی گشود. آکادمی علوم را برای ترویج آموزش و پژوهش تأسیس کرد. حتی به مردم دستور داد او را به جای تزار امپراتوری بنامند. پتر فرمانی صادر کرد که بهجز روحانیون و دهقانان، همه روسها میبایست ریش خود را میتراشیدند و همین مخالفتهای زیادی را بین مردم در پی داشت چرا که برای آنان ریش صرفاً آرایش نبود بلکه اهمیتی مذهبی داشت. پترکبیر شخصیتی تندخو و بیرحم داشت و افرادی که مورد غضب واقع میشدند به شدت مورد شکنجه قرار میگرفتند؛ حتی پسر و جانشین او که با اصلاحاتش موافق نبود در زندان تحت شکنجه کشته شد.
در دوران پترکبیر ارتش روسیه به سبک ارتشهای اروپایی بازسازی و نیرومند شد. روسیه از نظر سیاسی و اقتصادی نیاز شدیدی به دریای آزاد داشت و پترکبیر میخواست با ارتش قدرتمند روسیه بنادر سیاه در جنوب و دریای بالتیک در شمال غرب را به منظور تسهیل تجارت با اروپا در اختیار بگیرد و در عین حال قوای خود را متوجه دریای خزر بنماید. با چنین هدفی بود که جنگ آزوف بین روسیه و عثمانی بر سر در اختیار گرفتن بندر بزرگ آزوف در دریای سیاه درگرفت. درگیری با اهمیت دیگر ارتش پتر جنگ شمال بود که با سوئد برای دستیابی به سواحل دریای بالتیک درگرفت و از ۱۷۰۰ تا ۱۷۲۱ ادامه داشت. در ۱۷۲۱ با امضای صلح بین روسیه و سوئد، سرانجام کنترل بخشهایی از لیوونی و استونی، دو منطقه در دریای بالتیک، به دست روسیه افتاد. پترکبیر در ۱۷۰۳ تصمیم گرفت در باریکهای باتلاقی که در طول ساحل دریای بالتیک به تصرف خود درآورده بود، یک شهر جدید و بزرگ بنا کند که سنپترزبورگ نام گرفت. با تلاش جانفرسای هزاران کارگر سنپترزبورگ به بندری بزرگ برای تجارت بین روسیه و اروپا تبدیل شد و در دو قرن بعدی تاریخ روسیه به صورت پایتخت روسها درآمد.