طی ۱۳ سال دعوت در مکه، تعداد اندکی از به اسلام گرویدند که با مخالفت برخی قبیلههای قریش روبهرو شدند و با آنان با خشونت رفتار میشد. محمد برای رهایی از این آزار و اذیتها به همراه پیروانش، در سالی که بعدها مبدأ تقویم هجری شمسی و قمری شد، به شهر یثرب (که بعدها مدینةالنبی نامیده شد)، هجرت کرد. او در مدینه توانست قبایل در حال جنگ را متحد کند و جامعه نوینی موسوم به امت را تشکیل دهد و دولتی تأسیس کند. بین مسلمانان با قبایل مکه و هم پیمانان آنها جنگ درگرفت و سرانجام پس از هشت سال جنگ با مکه، محمد به همراه پیروانش که تا آن زمان به بیش از ده هزار نفر بالغ شده بودند، مکه را بدون خونریزی فتح کرد. بتدریج و بخصوص پس از فتح مکه بیشتر مردم شبه جزیره عربستان به اسلام گرویدند و در قالب امت واحد اسلام قرار گرفتند. محمد ده سال پس از هجرت، و چند ماه پس از بازگشت از حجةالوداع، بیمار شد و درگذشت.
آیات یا نشانههای خداوند که به باور مسلمانان، به صورت وحی به محمد رسیده و تا هنگام درگذشتش توسط او اعلام میشد، قرآن را تشکیل میدهد و آنان تا به امروز این کتاب را به عنوان «کلام خدا» گرامی داشتهاند. در کنار قرآن، زندگی محمد (سیره) و روایات گردآوریشده از او (سنت) نیز برای مسلمانان به عنوان منابع اصلی دین اسلام اهمیت دارد.
منابع برای تاریخنگاری زندگی محمد
قرآن قرن نهم میلادی، میراث اصلی محمد. قرآن گرچه اشارات اندکی به زندگی محمد دارد، اما نزد پژوهشوران، نخستین و بهترین منبع برای شناخت محمد و ابعاد زندگی او محسوب میشود.
نوشتار اصلی: صحت تاریخی محمد#منابع برای بررسی زندگی محمد
درباره زندگانی محمد، گزارشهای فراوان و روشنی در متون تاریخی آمدهاست، ولی مانند هر شخصیت تاریخی پیش از دنیای مدرن، تمام جزئیات زندگی او مشخص نیست.نیازمند منبع] از اینروی که محمد از تأثیرگذارترین شخصیتهای تاریخ است، زندگانی، اعمال و افکار او طی قرنها بین موافقان و مخالفانش مورد بحث بودهاست و این سبب شده تا نگاشتن یک زندگینامهٔ از او دشوار باشد. برای این منظور هم فهم اسلامی از وی به عنوان یک پیامبر و هم فهم عقلانی دانشمندان غربی بر مبنای فلسفه های مدرن باید در نظر گرفته شود.
منابع دست اول شناخت زندگانی محمد عبارت است از قرآن، گفته های محمد در قالب حدیث و آنه از کردار وی به صورت سنت ثبت شده است. همچنین زندگی نامه هایی تحت عنوان سیره نبوی در سده های 8 و 9 میلادی نگاشته شده است. قابلاطمینانترین منبع برای بازسازی زندگی محمد، قرآن است. قرآن اشاراتی اندک و غیر منسجم درباره زندگی محمد دارد، اما در مواجهه با رخدادهای تاریخی متغیر روزگار محمد، تصویری باثبات و صریح از او به دست داده و دربرگیرندهٔ اطلاعات نهان فراوانی از زندگانی محمد است. قرآنی که هماکنون در دسترس است، عموماً در محافل آکادمیک به عنوان همان کلام خارجشده از زبان محمد، در نظر گرفته میشود؛ زیرا تلاشها برای یافتن آنچه متن دستنخورده و اولیهٔ قرآن، متنی که تفاوتی پراهمیت نسبت به متن امروزی قرآن داشتهباشد، ناموفق بودهاست.
برای کشف و فهم تاریخی رویدادهای زندگی محمد، در درجهٔ دوم، آثار تاریخی مورخان در قرن سوم و چهارم هجری در دنیای اسلام میباشد که شامل زندگینامههای سنتی نوشتهشده توسط مسلمانان و گفتارهای منسوب به اوست (سیره و حدیث). قدیمیترین زندگینامه از محمد، نوشتهٔ ابن اسحاق با عنوان «زندگی رسول خدا» (نوشتهشده در ۱۲۰ تا ۱۳۰ سال پس از درگذشت محمد) است که متن اصلی آن از بین رفتهاست، ولی بخشهایی از آن در آثار نوشتهشده توسط تاریخنگاران بعدی، ابن هشام و طبری به جای ماندهاست. بسیاری اگرچه نه همهٔ محققین درستی و صحت این زندگینامههای قدیمی را پذیرفتهاند، با این وجود میزان صحت آنها قابل تعیین نیست. در درجهٔ آخر اهمیت مجموعهٔ احادیث (شامل گزارشهایی از گفتارها و رفتارهای محمد) هستند که چندین قرن پس از درگذشت محمد نگاشته شدهاست و اکنون در دسترساند که میتوان به آنها به عنوان آنچه که در حافظهٔ طولانیمدت جامعهٔ مسلمانان با انگیزهٔ تقلید و پیروی از محمد باقی ماندهاست، نگریست. به احادیث به عنوان منابع دقیق تاریخی، با احتیاط مینگرند. به تعبیر سید حسین نصر هرچند محققان پوزیتیوست، احادیث شفاهی روایت شده توسط مسلمان را معمولا بی اعتبار می دانند، این احادیث نقشی اصلی را در فهم مسلمانان از محمد ایفا می کند.
تعداد اندکی از منابع نگاشتهشده توسط غیرمسلمانان نیز موجود است که به گفتهٔ نیگوسیان وجود تاریخی محمد را تأیید کرده و برای تقویت صحت آنچه توسط مورخان مسلمان نوشته شدهاست، سودمندند. دسته دیگری از منابع، نوشته های مسیحی سده های میانه است که با شیوه جدلی محمد را به عنوان خارج از دین یا حتی ضدمسیح تصویر کرده است. به نوشته نصر، آثار محققان غربی مدرن که از سده 18 به بعد تالیف شده است دسته دیگری از آثار است که رویکردی تاریخی تر به موضوع دارند، متاثر از مکاتب فلسفی و کلامی مدرن غرب هستند و پیامبری محمد را رد می کنند. این نوشته ها بیشتر بر جنبه ها و عوامل انسانی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی توجه دارند نه امور دینی، اعتقادی و روحانی. تنها در اواخر سده بیستم نویسندگان غربی روش های علمی مدرن غربی را با یکدلی نسبت به مووع مطالعه تلفیق کردند و بخصوص به واقعیت های دینی و روحانی درگیر در مطالعه زندگی محمد توجه کردند.
از مهمترین دشواریها در نوشتن زندگینامه محمد، نبود منابع کافی و ابهامات پیرامون عربستان پیش از اسلام است که امکان مطالعه تطبیقی و بررسی فضایی که اسلام به آن پاسخ میداد را سلب میکند. هیچ تاریخ نگاری برای شرح فضای سیاسی رایج و هیچ متن مقدسی برای شرح فضای دینی و هیچ طوماری برای شرح اختلافات فرقهای، در پیش از اسلام، موجود نیست. به جای آن مقادیر متنابهی شعر وجود دارد که استفاده و بررسی صحت آنها دشوار است.
نامها و عناوین محمد نوشتار اصلی: نامها و عناوین محمد
نام عربی «محمد» به معنای «قابل ستایش» یا «ستوده»، که چهار بار در قرآن تکرار شدهاست، رایجترین نام پیامبر اسلام است. وی همچنین به «الامین» (قابل اعتماد) معروف بود. محمد اسامی بسیار دیگری دارد، از جمله «اسامی مقدس» که به باور مسلمانان خداوند به او بخشیده و در موقعیتهای متفاوت به آن نامها خوانده شدهاست. از بین این نامها، «احمد» (به معنای مورد ستایشترین) به عنوان نام آسمانی و باطنی پیامبر، بیشتر مورد توجهاست و باور دانشمندان اسلامی طی قرون متمادی بر این بودهاست که وقتی عیسی از فرمانروایی فارقلیط (پاراکلتوس) در آینده سخن میراند، به احمد اشاره دارد. همچنین قرآن برای خطابقراردادن پیامبر، از برخی دیگر از اسامی چون: نبی (پیامبر)، رسول (فرستاده)، طاها (تطهیرکننده، پاک و راهنما)، یاسین (مرد کمال)، مصطفی (برگزیده)، عبدالله (بندهٔ عالی خدا)، حبیبالله (محبوب خدا)، ذکرالله (یادآور خدا)، امین (مورد اعتماد)، سراج (روشنگر راه راست)، منیر (روشنگر جهان)، هدی (رهنمای حقیقت)، غیاث (یاریکننده)، بشیر (هشداردهنده)، نذیر (یادآور)، مذکر (تذکّردهنده)، شهید (گواه) و مبشر (حامل خبر خوش)، بهره میجوید. گاهی محمّد، با توجه به موقعیت او در هنگام وحی، با نامهایی مورد خطاب قرار گرفتهاست: به طور مثال او در قرآن در آیات ۷۳:۱ و ۷۴:۱، مزمّل و مدثر (به معنی «جامه بهخود پیچیده») خوانده شدهاست. قرآن در برخی آیات تفاوت قائلشدن بین پیامبران را منع میکند. همچنین در احزاب ۴۰، محمّد را «خاتمالنبیین» میخواند.
زندگی خاستگاه
موقعيت تقريبی بعضی از شهرهای معروف عربستان در زمان ظهور اسلام (شهرها با رنگ سفيد نشان داده شدهاند)
اطلاعات بیشتر: عربستان پیش از اسلام و دوران جاهلیت بنابر منابع اسلامی، اسماعیل (پسر ابراهیم و هاجر) کعبه را ساخت و کعبه پیش از پایهگذاری شهر مکه، ساخته شد. مکه بهتدریج به مرکزی مهم برای کاروانهای تجاری در عربستان و مرکز فعالیتهای مذهبی و تجاری غرب ِحجاز تبدیل شد. علاوه بر کعبه، بیش از ۳۰۰ بت هم وجود داشت و عربها هر ساله آنها را زیارت میکردند و اعمالی چون چرخیدن گرد کعبه (طواف) و بوسیدن آن، قربانیکردن، و سنگ زدن به شیطان را انجام میدادند. به غیر از خدایان قبیلهای، بیش تر عربها اعتقاد به یک خدای مشترک برتر به نام «الله» داشتند؛ اما تشریفات مذهبی برای «الله» انجام نمیشد. هم چنین در قرآن صحبت از افرادی که «حنیف» بودهاند میرود. در قرآن حنیف اشاره به کسی دارد که از راه ِ فطرت خود به دین ِ طبیعی، که یکتاپرستی باشد رسیدهاست. ابراهیم به عنوان الگوی اصلی حنفا معرفی میشود که با بصیرت شخصیاش به یکتاپرستی رسیدهاست؛ چنانکه آیین حنیف معادل دین ابراهیم تعریف میشود. مفسران قرآن مینویسند که پیش از اسلام حنیف به دو دسته افراد اطلاق میشد: عربهایی که پیرو آیین ابراهیم بودند و بت پرستانی که تنها برخی از مراسم دینی مربوط به آیین ابراهیم مانند حج یا ختنه را انجام میدادند. درستی ِ تاریخی این گفته میان پژوهشگران غربی مورد اختلاف است. برخی اساساً گزارشهای تاریخی مربوطه را رد کرده و آنها را تعمیم دادن مفاهیم قرآنی به دوران پیش از اسلام میدانند، اما دیگران درستی ِ تاریخی همگی یا برخی از آن گزارشها را میپذیرند. مدرک دقیقی مبنی بر این که آیین حنیف پیش از یهودیت و مسیحیت در میان عربها وجود داشته در دسترس نیست، اگرچه نشانههای رمزآلودی از آن در شعرهای قدیمی عرب یافت میشود.
نسب اطلاعات بیشتر: شجرهنامه محمد شجره نامهٔ محمد از دیدگاه تاریخی معلوم نیست و آنچه موجود است، داستانهایی بودهاست که بعدها به وجود آمدهاست. پدر (عبدالله) و مادرش (آمنه) از خاندان بنیهاشم از قبیله قریش بودند. بنیهاشم از خاندانهای برجسته و بااصلونسب ولی فقیر در شهر مکه بود.
تولد اطلاعات بیشتر: عامالفیل تاریخ دقیق تولد محمد نامعلوم است، ولی احتمالاً بین ۵۶۷ تا ۵۷۳ م. (۵۶ تا ۵۰ ق.ه.) است که مورد قبولترین سال، ۵۷۱ میلادی (۵۲ ق.ه.) است.
کودکی
یک نقاشی عثمانی از محمد در بدو تولد و مادرش آمنه که در حال نشان دادن وی به پدربزرگش عبدالمطلب و دیگر مکیان میباشد.
یک نقاشی که تولد محمد را ترسیم کردهاست.
پیش از تولد محمد، عبدالله، پدرش، درگذشت. عبدالله بازرگانی بود که گاه با پدرش عبدالمطلب در امور تجاری همکاری میکرد. طبق روایات اسلامی، عبدالمطلب، پدر بزرگ محمد و بزرگ خاندان قریش، محمد را پس از تولد طبق عادت مرسوم، به دایهای به نام حلیمه بنی سعد سپرد. او ۲ سال در قبیله سعد بن بکر، شاخهای از قبیله هوازن، نزد حلیمه بود (برخی از پژوهشگران غربی درستی ِ تاریخی سپرده شدن محمد به حلیمه را رد کردهاند). زمانیکه آمنه، مادر محمد، به همراه محمد ۶ ساله و کنیزی به نام ام ایمن برای زیارت قبر شوهر و دیدار از خویشاوندانش راهی یثرب شد، در بازگشت در محلی به نام «ابواء» درگذشت. و پس از آن عبدالمطلب ۸۰ ساله، سرپرستی محمد را برعهده گرفت. هر چند محمد تحت سرپرستی عبدالمطلب (شخصی بانفوذ و رهبر مکه) قرار داشت؛ اما دوران یتیمی را با سختیهای فراوان سپری کرد. یتیم بودن محمد از معدود موضوعات درباره زندگی محمد است که در قرآن بدان اشاره شدهاست: «آیا ما تو را یتیم نیافتیم؟».
محمد در سن ۱۲ سالگی بحیرا را ملاقات میکند. (۵۸۲ میلادی)
در ۸ سالگی محمد، عبدالمطلب نیز درگذشت و ابوطالب، عموی محمد (که در آن هنگام نفوذ زیادی در مکه داشت) سرپرستی محمد را برعهده گرفت. محمد در ۱۲ سالگی همراه ابوطالب با کاروانی به شام سفر کرد. در منابع اسلامی مانند سیره ابن اسحاق و طبری نقل شدهاست که در این سفر با بحیرا سرجیوس (یک راهب مسیحی) دیدار کرد و بشارت پیامبریش را از وی شنید.
داستانهای بسیاری در منابع اولیه در مورد محمد از دوران کودکی تا زمان اعلام پیامبری موجود است که از دیدگاه تاریخی، قابل اطمینان نیستند؛ زیرا تصویر محمد در این داستانها بسیار متفاوت با چهرهای است که قرآن از محمد ارائه میدهد و این داستانها از دیدگاه تاریخی بیش تر برای بررسی چگونگی تلقی مسلمانان از پیامبر خود اهمیت دارند.
محمد در مکه نوشتار اصلی: محمد در مکه
گاهشمار زندگی محمد در مکه | ||
---|---|---|
رویدادهای مهم در دوران زندگی محمد در مکه | ||
۵۶۹ | مرگ عبدالله (پدر) | |
۵۷۱-۵۷۰ | تولد محمد | |
۵۷۶ | مرگ آمنه (مادر) | |
۵۷۸ | مرگ عبدالمطلب (پدربزرگ و سرپرست) | |
۵۸۳ | سفر تجاری به شام | |
۵۹۵ | ازدواج با خدیجه | |
۶۰۵ | تولد فاطمه زهرا (روایت اهل سنت) | |
۶۱۰ | بعثت و شروع نبوت | |
۶۱۳ | دعوت عشیره و آغاز دعوت علنی و عمومی | |
۶۱۴ | آغاز آزار مسلمانان توسط مردم مکه | |
۶۱۵ | تولد فاطمه زهرا (روایت شیعه) | |
۶۱۵ | هجرت گروهی از مسلمانان به حبشه | |
۶۱۶ | آغاز محاصره بنی هاشم در شعب ابیطالب | |
۶۱۹ | پایان محاصره بنی هاشم در شعب ابیطالب | |
۶۱۹ | سال اندوه: وفات ابوطالب و خدیجه | |
۶۲۰ | اسراء و معراج | |
۶۲۱ | پیمان عقبه اول (بیعت النساء) | |
۶۲۲ | پیمان عقبه دوم (بیعت الحرب) | |
۶۲۲ | مهاجرت مسلمانان به یثرب |
پیش از اعلام پیامبری
محمد در واقعه نصب حجرالاسود. مینیاتور دستی ایرانی در کتاب جامعالتواریخ رشیدالدین، حدود ۱۳۰۷ م. (۷۰۶ ه.ق.) این مینیاتور قدیمیترین نقاشی موجود است که چهره محمد را ترسیم کردهاست و در حال حاضر در کتابخانه دانشگاه ادینبرو نگه داری میشود.
تصویری منتسب به محمد در دوران نوجوانی که در ایران رواج دارد. ریشه این نگاره عکسی است که بین سالهای ۱۹۰۴ و ۱۹۰۶ از جوانی تونسی گرفته شدهاست.
محمد در دوران نوجوانی در جنگهای فجار شرکت کرد؛ اگرچه گزارشها در جزئیات چگونگی شرکت او اختلاف نظر دارند. سن او در هنگام بروز این جنگها (که چندین سال طول کشید) ۱۴ تا ۲۸ سال بودهاست.
پیمان حلفالفضول پس از جنگهای فجار در خانه «عبد الله بن جدعان» میان برخی از قبایل قریش منعقد شد تا به عدالت پایبند باشند و آن را برپا دارند و جمعا از ستمدیدگانی که قبیله ای در مکه ندارند حمایت کنند و محمد نیز در حالی که بیست ساله بود در آن عضویت یافت. محمد آورنده اسلام که در جوانیاش خود عضو یکی از این پیمانها بوده میگوید؛ عوض کردن آن را با هیچ چیز دیگر خوش ندارد و حتی در دوره اسلام هم حاضر به پذیرفتن دعوت به آنگونه عهدیاست.
محمد، گاه در حل اختلاف میان بزرگان شهر مداخله میکرد و راهکارهای عملی جهت حلوفصل اختلافات ارائه میکردهاست. از سویی امانتداری و وفاداری نیز، از صفات برجسته محمد پیش از اسلام بودهاست. تا جایی که گاه او را «محمد امین» میخواندند. محمد که مدتها بود دیگر سرمایهای برای بازرگانی نداشت، از سوی برخی سرمایهداران مکه، از جمله خدیجه، استخدام شد تا بهنیابت از آنان به بازرگانی بپردازد. ارتباط کاری و تجاری محمد ۲۵ ساله و خدیجه که زنی بیوه و صاحب دو فرزند بود، به ازدواج انجامید و محمد از این وصلت دارای دو پسر (که در کودکی درگذشتند) و چهار دختر شد که بر اساس تمامی گزارشها ازدواج موفقی بود.
با وجود این که در دوران جوانی محمد، بت پرستی در مکه مرسوم و معمول بود ولی محمد هرگز تفکرات بت پرستی نداشت و بت پرستی نکرد.
پس از اعلام پیامبری
غار حرا در کوه نور، جایی که مسلمانان باور دارند که محمد نخستین وحی را دریافت کردهاست.
بنابر برخی روایتهای اسلامی، محمد پیش از بعثت، هر سال چند هفته را در غار حرا به عبادت و تفکر میپرداختهاست. زمانی که محمد چهل سال سن داشت، در یکی از شبهای سال ۶۱۰. م (۱۳ ق.ه.)، جبرییل بر محمد ظاهر شد و ۳ بار به او گفت: «إقرأ — بخوان!» و سپس این آیهها را برایش خواند:
(به عربی: إقرأ بِاسمِ رَبّك الّذي خَلَق. خَلَقَ الإنسانَ مِن عَلَق. إقرأ وربُّك الأكرَم، الَّذي عَلَّمَ بِالقَلَم، عَلَّمَ الإنسانَ ما لَم يَعلَم.)
بخوان به نام پروردگارت که آفرید. که انسان را از خون بسته (علق) آفرید. بخوان که پروردگار بسیار بخشندهاست، آن که با قلم آموزش داد. به انسان آموخت آنچه را که نمیدانست. سوره علق، آیههای ۱ تا ۵
به نوشته پیترز نخستین سورهٔ وحیشده به محمد نامعلوم است و میتواند سورههای دیگری نیز باشد.
دعوت علنی و مخالفتهای قریش بر پایهٔ روایتهای اسلامی، خدیجه زن محمد نخستین کسی بود که به پیامبری او ایمان آورد. کمی بعد علی پسرعموی ده ساله محمد، ابوبکر دوست نزدیک او و پسرخواندهاش زید بن حارث نیز به خدیجه پیوستند و نخستین کسانی بودند که به محمد ایمان آوردند.
بنابر سیره ابن اسحاق، محمد تا سه سال دین تازهٔ خود را پنهانی تبلیغ میکرد. بر پایهٔ روایتهای اسلامی هنگامی که آیه «و خاندان خویشاوندت را هشدار ده!» فروفرستاده میشود، محمد، خویشاوندان نزدیکش در بنیهاشم شامل بنی عبدالمطلب ابن عبد مناف را که ۴۵ نفر میشدند، دعوت میکند و ایشان را پند و اندرز میدهد: «ای پسران عبدالمطلب!... خدا به من فرمان دادهاست تا شما را به سویش فرابخوانم. چه کسی از شما مرا در این امر یاری خواهد کرد و برادر، وصی و جانشین من خواهد بود؟» و فقط علی که ۱۳ سال داشت، پاسخ داد. سپس محمد گفت: «این ، برادر، وصی و جانشین من در میان شماست. به او گوش فرادهید و از او پیروی کنید.» پس از این دیدار برخی از زنان بنیهاشم نیز اسلام آوردند.
بر پایهٔ روایتهای اسلامی هنگامی که محمد مطمئن شد ابوطالب در برابر بزرگان قریش از او پشتیبانی میکند، بالای کوه صفا رفت و مردم را فراخواند و سپس درباره توحید(یگانگی خداوند) و باور به الله، پیامبری و روز رستاخیز با آنها سخن گفت. مدتی بعد این آیه فروفرستاده میشود: «پس آن چه را بدان ماموری، آشکار کن و از مشرکان روی برتاب که ما شر ریشخندگران را از تو برطرف خواهیم کرد.» پس از آن محمد آغاز به مبارزه با بتپرستی میکند.
در آغاز دعوت بیشتر اهل مکه محمد را نادیده گرفتند، شماری او را مسخره کرده و برخی هم پیرو او شدند. کسانی که به محمد ایمان آوردند را میتوان به ۳ گروه اصلی دسته بندی کرد: برادران جوان و فرزندانِ بازرگانان بزرگ مکه، افرادی که موقعیت اجتماعی دستاولشان را در قبیلهشان از دست داده بودند و نتوانسته بودند آن را دوباره به دست آورند، و نهایتاً افراد ضعیف در مکه، به ویژه خارجیها.
آغاز مخالفتها با محمد، به گفتهٔ ابن سعد و ابن هشام پس از گفتن آیههایی که در آن نیاکان بتپرست اهل مکه و پرستش بتها محکوم شده بودند، و به گفتهٔ برخی دیگر از همان آغاز تبلیغ همگانی بود. افزایش شمار پیروان محمد باعث شد که او خطری برای قبیلههای منطقه و حاکمان شهر بشود؛ زیرا ثروتشان به کعبه، کانون زندگی مذهبی مکه وابسته بود و محمد میخواست آن را برهم بزند. ردکردن مذهب سنتی مکه به ویژه برای قبیلهٔ خودش توهینآمیز بود؛ زیرا آنها خود نگهبانان کعبه بودند. بازرگانان نیرومند مکه به قصد سازش، به محمد پیشنهاد دادند که اگر دست از تبلیغ بردارد به او اجازه ورود به حلقه درونی بازرگانان را بدهند و موقعیتش را با ازدواجی پر سود تثبیت کنند. محمد این پیشنهادها را نپذیرفت.
منابع تاریخی اسلامی مفصلاً آزار و اذیت محمد و یارانش را به ثبت میرساند. سمیه بنت خباب که به عنوان نخستین زن شهید اسلام شهرت دارد، بردهٔ ابوجهل بود. او با نیزهٔ اربابش به این دلیل که نمیخواست از اسلام برگردد، کشته شد. بلال حبشی، یک مسلمان بردهٔ دیگر، به دست اربابش امیة بن خلف شکنجه میشد؛ امیه سنگی، سنگین روی سینهٔ بلال میگذاشت تا او را مجبور کند دست از اسلام بردارد. محمد شخصاً به جز فحاشی، از دیگر اشکال آزار و اذیت جسمانی در امان بود؛ زیرا تحت پشتیبانی قبیله بنیهاشم بود.
هجرت مسلمانان به حبشه و غرانیق
موقعيت جغرافيايی حبشه.
در سال ۶۱۵ میلادی (۸ ق.ه.)، برخی از پیروان محمد به حبشه هجرت کردند و تحت پشتیبانی نَجاشی، پادشاه مسیحی حبشه، آن جا ساکن شدند.
ابن سعد به دو هجرت مجزا اشاره میکند. به گفته وی اکثر مهاجرین گروه اول پیش از هجرت مسلمانان به مدینه به مکه بازگشتند در حالی که گروه دوم در بازگشت مستقیماً به مدینه رفتند. ابن هشام و طبری اما از یک مهاجرت (از مکه به حبشه) سخن میگویند. این روایات مؤید این مساله هستند که آزار و اذیت شدن مسلمانان در مکه نقش بزرگی در تصمیم محمد مبنی بر پیشنهاد مهاجرت به حبشه داشته است. گرچه مونتگومری وات نشان میدهد که سناریوی مهاجرت به حبشه خیلی پیچیده تر از آنی بوده است که در متون قدیمی تاریخی آمده. او نتیجه میگیرد که دلایلی همچون اشتغال به تجارت -جهت رقابت احتمالی با خانوادههای تاجر مکه- و یا وجود نوعی تفرقه بین گروههایی از تازه مسلمانان در مهاجرت به حبشه نقش داشته است. بر اساس نامه معروف عروه (مندرج در طبری) اکثر مهاجران پس از قویتر شدن اسلام -به دنبال اضافه شدن عمر و حمزه به مسلمانان- به شهر خود باز گشتند. در عین حال داستانی کاملا متفاوت در مورد دلیل بازگشت مهاجران حبشه به مکه بیان شده است. این داستان که با نام «غرانیق» شناخته شدهاست در تاریخ طبری،تفسیر طبری، طبقات ابن سعد و اسباب التنزیل واقدی با سندهای مفرد نقل شدهاست. اما در سیره ابن هشام و (احتمالا) در سیره ابن اسحاق نقل نشده است. بر پایه این روایت، محمد هنگام خواندن سوره نجم، دو آیه را که شیطان به وی القا کرده بود خواند و وجود سه خدای مکه — که دختران الله خوانده میشدند — را پذیرفت، آنها را ستایش کرد، و شفاعتشان را وارد دانست. اخبار این ماجرا به مسلمانانی که به حبشه هجرت کرده بودند رسیده و برخی از آنها قصد بازگشت به مکه را کردند. این روایتها ذکر میکنند که پس از فروآمدن جبرییل بر محمد و آگاه ساختن او، وی این آیهها را پس گرفت. نوشتههای دانشمندان اسلامی از قرن چهارم اسلامی به بعد شدیداً درستی ِ تاریخی این روایت را زیر پرسش بردند. مونتگومری وات این حادثه را به اندازهای شگفت انگیز میداند که نمیتواند آن را به عنوان اختراع محض بپذیرد. او به استناد قرآن (حج، آیه ۵۲) بر این باور است که دست کم در وحی در یک مورد شیطان چیزی به او افکند. در مقابل دانشنامه اسلام دلیل وات را ناکافی میداند و مینویسد "داستان در شکل فعلی آن به گونه ای که توسط طبری، واقدی و ابن سعد نقل شده تحت عنوان واقعیت تاریخی به دلایل مختلف قابل پذیرش نیست." این دانشنامه اما امکان وجود برخی حقایق تاریخی پشت این داستان را منتفی نمیداند.
تقریباً همگی مسلمانان سراسر سدهها، این داستان را ساختگی دانسته و رد میکردند. بیش تر مسلمانان دوران معاصر تا پیش از انتشار رمان جنجالی «آیات شیطانی» در دهه ۱۹۸۰ میلادی به دست سلمان رشدی در این مورد، از این ماجرا آگاهی ای نداشتند.
سالهای پایانی در مکه
کوههای طائف و جادهای به سمت شهر طائف
در سال ۶۱۷ میلادی (۶ ق.ه.)، رهبران مخزوم و بنو عبد شمس، دو خاندان مهم قریش، خاندان بنی هاشم (رقیب تجاریشان) را تحت محاصره اجتماعی و اقتصادی قرار دادند. به گفتهٔ آلفورد ولش در دانشنامه اسلام، ممکن است که آن بخش از داستان که در آن بنی هاشم مجبور شده به شهر خودشان(شعب ابیطالب) رفته و از تجارت و ازدواج با آنها خودداری کند اغراق شده باشد و قرآن برخلاف سیرههای پیامبر دربارهٔ این داستان سکوت کردهاست. هدف این بود که بنی هاشم را تحت فشار قرار دهند تا دست از نگهبانی از جان محمد بردارد. این محاصره سه سال به طول انجامید اما در پایان شکست خورد زیرا هدفش را برآورده نمیکرد.
در سال ۶۱۹ میلادی (۴ ق.ه.) هم خدیجه همسر محمد و هم عمویش ابوطالب، درگذشتند. با درگذشت ابوطالب (که رهبری خاندان بنی هاشم را به دست داشت)، رهبری این خاندان به ابولهب که دشمن دیرینه محمد بود، سپرده شد. علاوه بر این اگرچه محمد در سالهای پایانی هنوز پیروان اندکی به دست میآورد، اما در کل تلاشهای او در مکه شکست خورده بودند. محمد برای یافتن یک پشتیبان و دعوت به اسلام، به طائف (از شهرهای معروف عربستان در نزدیکی مکه) رفت اما تلاش او با شکست روبهرو شد و مورد حمله و آزار مردم آن شهر نیز قرار گرفت. بنابراین ناچار به بازگشت به مکه شد و با کمک یکی از اهالی مکه به نام «مطعم ابن عدی» و پشتیبانی قبیله بنی نوفل، امکان ورود دوباره او به زادگاهش در شرایطی امن، فراهم آمد.
اسراء و معراج نوشتار اصلی: معراج
معراج محمد سوار بر بُراق، در صفحهای از یک نسخهٔ بوستان سعدی در سال ۱۵۱۴ میلادی (نقاش: ناشناس، خوشنویس: سلطان محمد نورالله).
محمد در ۲ یا ۳ سال پیش از هجرت به مدینه، بر پایهٔ منابع اسلامی و به باور بیشتر مسلمانان، در یک شب به سفری به نام معراج، از مسجدالاقصی به آسمان رفت. مسلمانان در ۲۷ رجب «لیلةالاسراء و المعراج» را جشن میگیرند. بنا به نظر بیشتر مفسران قرآن، آیههای آغازین سوره اسراء به معراج اشاره دارند. روایتها و حدیثها نیز اطلاعات و دادههایی از معراج دراختیار میگذارند. معراج به طور گستردهای در ادبیات عربی، ادبیات اندونزیایی، کشورهای غرب و شرق آفریقا و مینیاتورهای ایرانی (که به «معراجنامه» معروفند) بهکار رفتهاست.
هجرت و زمینههای آن نوشتار اصلی: هجرت محمد
بیعت عقبه اول و عقبه دوم در عربستان افراد ِ بسیاری به قصد بازرگانی و یا به جا آوردن حج به مکه سفر میکردند. محمد از این موقعیت استفاده کرد و بخت خود را برای یافتن خانهای تازه برای خود و پیروانش آزمود. پس از چندین گفتگوی ِ ناموفق، در صحبت با شماری از اهالی یثرب (که بعدها مدینه خوانده شد) امیدی یافت. جمعیت عرب یثرب به این جهت که گروهی از یهودیان در آن شهر زندگی میکردند، با یکتاپرستی تا اندازهای آشنا بودند. گروهی از اهل یثرب که به مکه آمده بودند با محمد پیمانی بستند که به «پیمان عقبه اول» شهرت یافت.
محمد پس از پیمان اول مصعب بن عمیر را به یثرب فرستاد تا برای آنها قرآن بخواند و اسلام را بیاموزد. این چنین در مدینه کسانی، تقریباً از همگی قبیلهها، به آیین اسلام گرویدند تا آن جا که در سال بعد ۷۵ مسلمان از مدینه برای حج و دیدار محمد به مکه آمدند. آنها او را به صورت پنهانی و در شب دیدار کرده و با او پیمانی بستند که به «پیمان دوم عقبه»، یا «پیمان جنگ» شهرت یافت.
در پیمان عقبه دوم محمد پس از دعوت به اسلام، بیعتش با فرستادگان یثرب را مشروط به این کرد که آنان همانطور که از زنان و فرزندانشان پشتیبانی کنند، از او نیز پشتیبانی کنند. آن چه محمد به آنان گفت این بود: «خون من خون شماست، حرمت من حرمت شما. از شمایم و شما نیز از من هستید. با هرکه بجنگید میجنگم و با آنکه دوستی کنید، در صلح و آرامش خواهم بود.» به همین دلیل بیعت دوم به «بیعة الحرب» مشهور گردید. در این بیعت ۷۳ مرد و زن حضور داشتند که دوازده تن از آنان از بزرگان مدینه بودند، نه تن از بزرگان خزرج و سه تن از بزرگان خاندان اوس. پس از پیمان عقبه، محمد پیروانش در مکه را تشویق به مهاجرت به یثرب کرد. مانند واقعه هجرت به حبشه، قریش تلاش کرد تا از بیرون رفتن یاران محمد از مکه جلوگیری کند؛ اما این تلاشها ناموفق بود و تقریباً همگی مسلمانان موفق به ترک مکه شدند.
هجرت به مدینه هیاتی دربردارندهٔ دوازده تن از بزرگان خاندانهای مهم مدینه، از محمد دعوت کردند تا به عنوان یک ناشناس (بیطرف؟) برای عربها و یهودیان که تا پیش از سال ۶۲۰ میلادی (۲ ق.ه.) نزدیک به صد سال درگیر ِ جنگهای داخلی بودند و کشت و کشتارهای پی در پی و عدم توافق در پرداخت خونبهای کشتهشدگان داشتند، داوری کند؛ به ویژه پس از جنگ بُعاث که همگی قبیلههای یثرب (مدینه) در آن شرکت داشتند، این امر را برای ایشان آشکار ساخته بود که مفهومهای قبیلهای مانند «قصاص» دیگر قابل انجام نیست مگر این که کسی صلاحیتدار در بخشهای دارای اختلاف داوری کند. نمایندگان فرستاده شده از مدینه، از سوی خود و مردم شهر یثرب متعهد شدند تا محمد را در جامعه خویش بپذیرند و از او در برابر خطرهای جانی، مانند خود، نگهبانی کنند.
بر پایهٔ روایتهای اسلامی، قریش از بیرون رفتن مسلمانان از مکه آگاه شد و برای کشتن محمد نقشهای را به اجرا گذاشت. محمد به کمک علی که در بستر وی خوابید، کسانی که نگهبانش بودند را گمراه کرد و پنهانی به همراه ابوبکر از شهر بیرون رفت. به این سان در سال ۶۲۲ میلادی (۱ ه.ق.) (برابر با سال سیزدهم پس از آغاز دعوت خود) محمد به مدینه، که یک واحه (آبادی) کشاورزی ِ بزرگ بود، هجرت کرد و همراهان وی که با او از مکه به مدینه مهاجرت کردند به مهاجران شهرت یافتند و مردم یثرب که پیامبر و مهاجران را یاری رسانده بودند، انصار نامیده شدند. بعدها (در زمان خلیفه دوم) این هجرت، مبدای تاریخ مسلمانان شد. مدینه تا پیش از هجرت محمد «یثرب» نامیده میشد و پس از این هجرت «مدینةالنبی» یا بهاختصار «مدینه» (برگرفته از مدینةالنبی یا المدینةالمنورة) خوانده شد.
محمد در مدینه نوشتار اصلی: محمد در مدینه
گاهشمار زندگی محمد در مدینه | ||
---|---|---|
رویدادهای مهم در دوران زندگی محمد در مدینه | ||
۶۱۸ | جنگ داخلی مدینه | |
۶۲۲ | هجرت | |
۶۲۲ | معراج | |
۶۲۴ | غزوه بدر: شکست اهل مکه از مسلمانان | |
۶۲۴ | شکست بنیقینقاع | |
۶۲۵ | غزوه احد: شکست مسلمانان از اهل مکه | |
۶۲۵ | شکست بنینضیر | |
۶۲۷ | غزوه احزاب | |
۶۲۷ | شکست بنیقریظه | |
۶۲۸ | صلح حدیبیه | |
۶۲۸ | دسترسی به کعبه | |
۶۲۸ | غزوه خیبر | |
۶۲۹ | نخستین سفر حج | |
۶۲۹ | غزوه مؤته | |
۶۳۰ | فتح مکه | |
۶۳۰ | غزوه حنین | |
۶۳۰ | غزوه طائف | |
۶۳۱ | تسلط بر بیشتر شبهجزیره عربستان | |
۶۳۲ | جنگ با مسیحیان تبوک | |
۶۳۲ | حجةالوداع | |
۶۳۲ | درگذشت |
بنیاننهادن ساختار سیاسی اجتماعی نو نوشتار اصلی: میثاق مدینه
برای حل شکایتهای دراز مدت قبیلههای گوناگون ِ از هم، یکی از نخستین کارهای محمد در مدینه مکتوبکردن سندی بود که به «میثاق مدینه» شهرت یافت. این موافقتنامه، «فرمی از اتحاد یا فدراسیون» را میان ۸ قبیله مدینه و مهاجران مسلمان از مکه برقرار میکند که در آن حقوق و وظیفههای هر شهروند و چگونگی رابطههای میان گروههای گوناگون (دربردارندهٔ گروه مسلمانان و دیگر گروهها به ویژه یهودیان و دیگر اهل کتاب) مشخص شده بود. این پیمان مفهوم ساختار اجتماعی امت را به عنوان اجتماعی یکسان از مومنان تعریف میکند که دربردارندهٔ یهودیان نیز میشد؛ اما غیریکتاپرستان مدینه را دربرنمی گرفت. پیمان مدینه به یهودیان مدینه در ازای وفاداری سیاسی به مسلمانان، حق استقلال فرهنگی و مذهبی میداد. ساختار اجتماعی که در قانون اساسی مدینه تعریف شده بود، امت، ظاهری مذهبی داشت اما ملاحظههای عملی نیز در آن انجام شده بود و به شکل گستردهای قانونهای قدیمی قبیلهای عربها را نگه میداشت. پیمان مدینه قبیلهها را مسئول رفتار اعضایشان میدانست.
پیکارها با مکه اطلاعات بیشتر: محمد در مدینه#پیکارها با مکه متعاقب مهاجرت مسلمانان به مدینه، اهالی مکه اموال آنها را مصادره کردند. به دلیل اینکه مهاجرین در مدینه از نظر اقتصادی تحت فشار بودند و هیچ شغل خالی برای آنها نبود که مشغول به کار شوند، آنها جهت ارتزاق، شروع به یورش به کاروانهای اهل مکه کردند. این حرکت باعث شروع جنگ مسلح بین اهل مکه و مدینه شد. محمد آیات ۳۹–۴۰ سوره حج را ایراد کرد که در آنها اجازه استفاده از نیروی نظامی صادر میشود.
بعدها محمد تصمیم به حمله به یکی از کاروانهای مکه گرفت، سپس اهل مکه سپاهی فراهم آوردند ولی شکست خوردند. (غزوه بدر) یک سال بعد قریش در جنگی مسلمانان را شکست داد و محمد زخمی شد ولی چون قریش خود را به اندازه کافی قوی نمیدید، تا مدینه پیشروی نکردند و عقبنشینی کردند. (غزوه احد) در آوریل ۶۲۷ میلادی (۵ ه.ق.) قریش با ۱۰٬۰۰۰ تن به مدینه حمله کرد؛ اما به سبب وجود خندق گرد مدینه، سپاه قریش پس از ۴۰ روز (به روایت دیگر دو هفته) ناامید شد و عقبنشینی کرد. (غزوه احزاب) در خلال این جنگها، بعلت همدستی سه قبیله از یهودیان با مشرکان با وجود تعهد قبلی مبنی بر عدم خیانت، بین مسلمانان و این سه قبیله اختلاف و درگیری پیش آمد. دو قبیله بنیقینقاع و بنی نضیر تبعید و قبیله بنی قریظه حذف شد.
صلح حدیبیه نوشتار اصلی: صلح حدیبیه
یک نقاشی که محمد و اصحاب او را در هنگام رفتن به مکه نشان میدهد. جبرئیل، میکاییل، اسرافیل و عزرائیل هم در تصویرند.
اگرچه محمد قبلاً آیاتی که دستور انجام حج را میدادند را تحویل داده بود (سوره بقره آیات ۱۹۶–۲۱۰)، مسلمانان آن را به خاطر دشمنی قریش انجام نداده بودند. در ماه شوال ۶۲۸ میلادی(۶ ه.ق.)، محمد با ۱۴۰۰ تن از پیروانش جهت انجام عمره به سمت مکه رفتند. قریش با شنیدن نزدیکشدن مسلمان به مکه، ۲۰۰ سوار را فرستاد که آنها را متوقف کنند. محمد با طی مسیر صعبالعبورتری آنها را دور زد و به حدیبیه، در حومه شهر مکه رسید. مذاکرات با مکه شروع شد و فرستادگانی بین دو طرف ردوبدل شد. درنهایت پیمان صلحی به مدت ۱۰ سال بین دو طرف منعقد شد. نتیجه قرارداد این بود که مکه، جامعه مسلمانان مدینه را از نظر سیاسی و مذهبی به رسمیت میشناخت. مفاد اصلی قرارداد این بود که طرفین دشمنیها را کنار بگذارند، محمد سال بعد برای حج به مکه بیاید، اگر کسی از اهل مکه به مدینه رفت به مکه بازگردانده شود ولی نه بالعکس، و قبایل آزاد خواهند بود که با محمد یا با قریش در پیمان باشند.
سالهای پایانی نوشتار اصلی: محمد پس از فتح مکه
فتح مکه نوشتار اصلی: فتح مکه
محمد پس از فتح مکه بلال حبشی، یک برده سیاه آزاد شده، را مأمور کرد که بر بام کعبه اذان بگوید. بلال اولین موذن اسلام است.
صلح حدیبیه تا ۲ سال پایدار بود. فسخ شدن صلح حدیبیه از آنجا شروع میشود که محمد پیمان صلحی با یکی از زیرشاخههای قبیله بنیخزاعه بسته بود. قبیله بنیخزاعه روابط دوستانهای با محمد داشت در حالی که دشمنش قبیله بنیبکر با مکیان اتحاد داشت. خاندانی از بنیبکر شبانه به بنیخزاعه یورش میبرند و تعدادی از آنها را میکشند. اهل مکه متحدانشان (بنیبکر) را با فراهم کردن اسلحه کمک کرده بودند، و طبق برخی از منابع تعداد کمی از اهل مکه هم در جنگ شرکت کرده بودند. پس از این واقعه، محمد پیغامی به مکه فرستاد و در آن سه شرط را مشخص کرده بود و از اهل مکه میخواست یکی را بپذیرند. شروط این بود که اهالی مکه خونبهای کسانی که از قبیله بنیخزاعه کشته شدهاند را بدهد، یا اتحادشان با بنیبکر را برهم بزنند، یا پیمان حدیبیه را منسوخ اعلام کنند.
پاسخ مکه این بود که آنها فقط شرط آخر را میپذیرند. اما کمی بعد به اشتباه خود پی بردند و ابوسفیان را فرستادند که پیمان حدیبیه را احیا کند؛ ولی محمد درخواستشان را نپذیرفت و نیروهای خود را برای جنگ با مکه آماده کرد. در سال ۶۳۰ میلادی (۸ ه.ق.) با نیروی بسیار زیادی که گفته میشود ۱۰٬۰۰۰ نفر بودند به سمت مکه حرکت کرد و با حداقل کشته کنترل مکه را به دست گرفت. محمّد بخشش عمومی برای تمامی رفتارهای گذشته و توهینها به اهل مکه داد، به جز ده زن و مرد که او را مورد تمسخر قرار داده بودند و در شعرها و آوازهایشان به او ناسزا گفته بودند. او برخی از این افراد را نیز بعداً بخشید. اکثر اهل مکه مسلمان شدند و محمد متعاقباً نسبت به شکستن تمامی بتهای درون کعبه و جز آن، اقدام کرد.
فتح عربستان نوشتارهای اصلی: جنگ حنین و جنگ تبوک
نقاشی مربوط به قرن هجدهم میلادی که محمد را در آسمان و در کنار فرشتگان ترسیم کردهاست.
چندی پس از فتح مکه، محمد متوجهٔ تهدید نظامی از سوی قبایل هوازن که در حال جمعآوری لشکری بزرگ بودند شد. هوازن دشمنان قدیمی قریش بودند. قبیله ثقیف که در شهر طائف زندگی میکردند نیز به دلیل نزول وجه قریش، سیاستی ضد مکهای اتخاذ کرده بودند. محمد هر دو این قبایل را در غزوہ حنین شکست داد.
در همان سال، محمد به سمت تبوک، در شمال عربستان، لشکرکشی کرد. دلیل این امر شکست قبلی او در جنگ موته و همچنین گزارشهایی مبنی بر برخورد دشمنانه با مسلمین بود. اگرچه درگیریای در تبوک رخ نداد، ولی برخی از شیخهای قبایل آن ناحیه خود را تابع او کردند. یک سال پس از جنگ تبوک، قبیلهٔ ثقیف نمایندگانی به مدینه فرستادند تا خود را تسلیم محمد کرده و اسلام را بپذیرند. خیلی از بادیهنشینان نیز جهت امن بودن از حملات محمد و همچنین بهرهبردن از غنایم جنگی به اسلام گرویدند. البته بادیهنشینان آدابی مغایر با آداب اسلام داشتند و میخواستند که استقلال، کد اخلاقی و سنن اجدادی خود را حفظ کنند. بنابراین محمّد فقط از آنها طلب پیمان نظامی و سیاسی کرد که بر اساس آن بادیهنشینان حاکمیت مدینه را پذیرفته، به مسلمانان یا متحدان آنها حمله نمیکنند، و زکات، مالیات اسلامی، را پرداخت میکنند.
حجةالوداع نوشتارهای اصلی: حجةالوداع و غدیر خم
محمد در حجةالوداع اضافه کردن ماههای اضافی را ممنوع مي کند (نتيجه اينکه هر سال دقيقاً ۱۲ ماه خواهد داشت)، نگارهای از یک نسخه رونوشت عثمانی از کتاب «