آگاه‌سازی‌ها
پاک‌کردن همه
داستان‌های بلند نویسندگان جوان
30
ارسال
7
کاربران
31
Reactions
2,888
نمایش
شروع کننده موضوع 1393/05/20 13:22
خلاصه:
گرشاسپ که خانواده اش توسط آشوری ها کشته شده بودند، این را وظیفه ی خود دانست که جلوی وحشی گری ها و اقدامات ظالمانه ی آشوری ها علیه مردم را بگیرد.
عمویش روزبه در این راه معلم او می شود، تا انتقام برادرش را بگیرد. گرشاسپ که از کودکی جنگیدن را آموخته بود، حال کسی توان جنگیدن با اورا نداشت.
در آن زمان هنوز در ایران قومی به قدرت نرسیده بود و " پرشیا " ، " مدیا " و " پارتیا " بر سر قدرت در ستیز و رقابت بودند.
گرشاسپ که از اقوام مدیایی بود قصد داشت آریایی هارا متحد سازد و تمدن آشوری هارا برای همیشه نابود کند.
در این راه " آتیلا " پسر عموی او در راه رسیدن به اهدافش به او کمک می کند.
مقدمه ی این کتاب حاضره
کاورشم تقریباَ آمادست
به زودی براتون فصل هاشو میدم
دانلود فصل 2 ویرایش شده
کاور: bookbl
ویراستار: فاتان(فصل1) و snake eyes فصل 2 به بعد
صفحه ارا: bookbl
1393/05/20 13:27
خلاصه جالبی داره... خیلی دوست دارم داستانهایی که بچه ها می نویسن شخصیت های ایرانی داشته باشه.
منتظر داستانت هستم.
موفق باشی
reyhane-ramooz واکنش نشان داد
1393/05/20 13:34
@**frida** 60882 گفته:
خلاصه جالبی داره... خیلی دوست دارم داستانهایی که بچه ها می نویسن شخصیت های ایرانی داشته باشه.
منتظر داستانت هستم.
موفق باشی
این پست فقط در جهت تبلیغ میباشد
خخخخخخخخخخخخخخخخ
اگه دوست داری پس به کتاب منم سر بزن
https://www.pioneer-life.ir/thread3591.html
تا اینجاش که جالب بود
منتظر مقدمتم
1393/05/20 13:40
@sir m.h.e 60884 گفته:
این پست فقط در جهت تبلیغ میباشد
خخخخخخخخخخخخخخخخ
اگه دوست داری پس به کتاب منم سر بزن
https://www.pioneer-life.ir/thread3591.html
تا اینجاش که جالب بود
منتظر مقدمتم
داستان تو هم ایرانیه؟ نمی دونستم. خب یه خلاصه براش بزار تا یه پیش زمینه داشته باشن ملت
منم حتما می خونمش
شروع کننده موضوع 1393/05/20 13:42
توی کتاب من رگه هایی از واقعیت و حقیقت های تاریحخی وجود داره
ما ایرانیا باید داستان ایرانی بنویسیم
با شخصیت های ایرانی
دیدم این سبک طرفدار داره رفتم توی کارش
the-ship واکنش نشان داد
1393/05/20 13:48
@hidden 60891 گفته:
توی کتاب من رگه هایی از واقعیت و حقیقت های تاریحخی وجود داره
ما ایرانیا باید داستان ایرانی بنویسیم
با شخصیت های ایرانی
دیدم این سبک طرفدار داره رفتم توی کارش
می تونی خودت یک دوره خیالی بسازی که اصلا تو تاریخ وجود نداشته...یه سلسله و پادشاهی جدید بساز... یه سری هم به اسطوره های ایرانی بزن و درباره اونا اطلاعات جمع کن.
reyhane-ramooz و the-ship واکنش نشان دادند
شروع کننده موضوع 1393/05/20 14:31
تقریباَ دارم چنین کاری می کنم
مرسی سحر
در مورد تحقیق که گفتی حتماَ انجام میدم
الان کاورشو میزارم نظر بدین ببینم خوبه یا نه؟
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
خب مقدمه اضافه شد برید بخونید کاور هم گذاشتم ببینید بده خوبه نظر بدید
فصل هاشو از فراد شروع می کنم
1393/05/20 14:48
+18 ؟؟؟؟
تو خودت هنوز 16 سالته!
فک کنم اشتباهی شده ها. اونو بردار من ویراست کنم !!!!!!
شروع کننده موضوع 1393/05/20 14:50
میخام صحنه های حمسی خلق کنم
آشوری ها مورد دارن
1393/05/20 15:03
اول درباره کاورش؛ کاور سلیقه ایه. من زیاد خوشم نیومد. البته ما هنوز ذهنیتی از داستانت نداریم. ولی صفحه آراییش خوب بود؛ متن justify شده. قلمش رو عوض کن. تصویر جلد رو پشت نوشته ها نزار. اگر میزاری نوشته های روی اون رو مثل اسم کتاب و نویسنده و ... بردار.
حالا متن مقدمه ات: مشکل ویرایشی داره. البته گفتی هنوز ویرایش نشده. مثلاً قصد داشت گرزش را در سرش فرود آورد. اینجا باید بگی بر سر او فرود آورد.
یا اینجا؛ گرشاسپ تعداد زیادی از افرادش را از دست داده بود. حال شمار افرادش به پنج نفر رسیده بود.آشوری ها بیش از صد نفر بودند. سه بار فعل بود تکرار شده. می تونستی اینطوری بنویسی:
گرشاسپ تعداد زیادی از نیروهایش را از دست داده بود. حالا شمار آنها به پنج نفر می رسید در مقابل آشوری هایی که بیش از صد نفر نیرو داشتند.
با توجه به متن داستانت باید متن نوع نوشتارت سنگین و فاخرتر باشه. درسته که گفتگو ها باید محاوره ای باشه ولی تا این حد اونها رو نشکون. مثلا به جای می دونم، اما چجوری؟ بنویس چطوری. یا فکر اونجاشم کردم می تونی بگی به این موضوع هم فکر کردم.
یا گفتی: خداحافظ عوضی این با فضا سازی داستانت نمی خونه. مثلا می تونی بنویسی؛ نفرین خدایان بر تو.
منتظر فصل اول هستم.
1393/05/20 15:50
دوستان مقدمه ویراست نشده ( هم من هم نویسنده عجله داشت )
خب..... از این به بعد ویرایش میشه.
1393/05/21 07:27
درود
زیبا بود امیدوارم نصفه رها نشه و تا اخر ادامه بدی
reyhane-ramooz واکنش نشان داد
شروع کننده موضوع 1393/05/21 12:11
خب فصل یک تقریباَ آمادست تا امروز می زارم با یک کاور متفاوت
کاورم تقریباَ اینه:
1393/05/21 15:19
سلام. هنوز داستانت پیش نرفته ولی همون یه ذره هم خیلی جالب بود. خیلی راحت با شخصیت ارتباط برقرار کردم. حالا تا بعدشو ببینیم.
در مورد کاورم، اولی به نظرم بهتر بود، این یکی یه کم شبیه مغول هاست. البته به نظر من.
خلاصه منتظر ادامه.
ممنون.
ehsanihani302 واکنش نشان داد
صفحه 1 / 2
بعدی
