کاترین دوم روسیه
(به روسی: Екатерина II Великая) (۱۷۲۹ - ۱۷۹۶) که به عنوان کاترین کبیر نیز شناخته میشد، امپراتریس کشور روسیه بود و به مدت ۳۴ سال این مقام را داشت. او با نام سوفیا اوگوستا آنهالت زِربست (Sophia Augusta Frederica) در پروس متولد شده بود و پس از آنکه به مذهب ارتودکس درآمد نام کاترین را برای خویش انتخاب کرد. نام روسی او یکاترینا الکسیوونا بود. تاریخنگاران قدیم ایرانی از وی با نام خورشیدکلاه یاد کردهاند.حکومت در دوران زمامداری کاترین کبیر، روسیه ۴۶۸ هزار کیلومتر مربع از لهستان و بخش بزرگی از اوکراین را به تصرف درآورد. کاترین اصلاحاتی را در نظام ِ اداری، قضایی و آموزشی روسیه بوجود آورد. کاترین دوم که بعدها به کاترین کبیر ملقب شد، شاهزاده خانمی از یکی از دربارهای کوچک کشور آلمان بود که بر حسب توصیه فردریک پادشاه پروس به دربار روسیه راه یافت و به عقد ازدواج پطر سوم خواهرزاده ملکه الیزابت، امپراطریس روسیه درآمد. پطر سوم که مردی کم عقل و سفیه بود پس از آن که به عنوان امپراطور تاج شاهی کشور روسیه را بر سر نهاد، با اعمال و حرکات غیرمنطقی خود طوری عرصه را بر روحانیون، نظامیان و آحاد مردم آن کشور تنگ کرد که همگی باالاتفاق خواهان عزل وی شدند و متعاقب این امر کاترین با همدستی عدهای از درباریها و نظامیان با انجام یک کودتا، پطر را عزل و خود به عنوان کاترین دوم ملکه روسیه تاجگذاری کرد. پس از آن سرتاسر زندگی کاترین تا زمان مرگش صرف لهو و لعب و شهوترانی گردید و در این راه پوتم کین صدر اعظم مقتدر آن کشور، یار و ندیم او بود.
او فردی ولخرج و علاقهمند به لباسهای گرانقیمت و مهمانیهای باشکوه بود. تا آخر عمر ازدواج نکرد، اما معشوقههای مرد بسیار داشت. در امور سلطنت جدی و سختکوش بود. حس جاهطلبی و قدرت اراده او را در راهی انداخت که همتراز با پترکبیر قرار گرفت. او اغلب روزی پانزده ساعت کار میکرد. گزارشها را میخواند، به سخنان مشاورانش گوش میداد، و فرمانها را آماده میساخت. او میخواست همه چیز را بداند، همه چیز را بررسی کند و در همه چیز اصلاح به عمل میآورد. کاترین، همچون پتر، به جنگهای تازهای پرداخت تا امپراتوری روسیه را گسترش دهد. او علاقه خاصی به ادبیات و فلسفه اروپای غربی داشت و برای رشد و گسترش فرهنگ جدید به اصلاحات روی آورد.
در زمان سلطنت کاترین دوم تمام اصول انسانیت و آزادگی به زیر پا گذاشته شد و عصر کاترین یکی از ادوار سیاه تاریخ روسیه به شمار میرود. درحالی که کاترین خزانه مملکت را برای خوشامد معشوقههای جوانش به باد یغما میداد، مردم روسیه در فقر و تنگدستی بی حد و حصری غوطه میخوردند. در آخرین سالهای عمر کاترین کبیر طبق نص صریح تاریخ، در بعضی ایالات روسیه، یک رعیت را برای همه عمر به پنج روبل میفروختند و خریداری برای او یافت نمیشد، در صورتی که همان وقت یک گاو نر به نسبت بدی و خوبی از بیست و پنج تا چهل روبل معامله میشد و ملت روسیه طوری مفلوک شده بود که هشت برده که باید مادام العمر برای ارباب خود زحمت بکشند به قدر یک گاو نر فربه و قوی قیمت نداشتند.
ملت روسیه نه در دوره ایوان مخوف این قدر گرسنه و درمانده بود و نه در دوره پطر کبیر با آن وحشیگریهای مشهور آن پادشاه. در دوره کاترین کبیر طوری توده مردم تحت فشار قرار گرفتند که زمینه انقلابات آینده روسیه را که از نیمه اول قرن نوزدهم شروع شد و تا سال ۱۹۱۷ میلادی ادامه داشت، فراهم نمود.
فتح سرزمینهای تازه، ولخرجیهای او و هزینه سنگین طرحهای جدید، کاترین را مجبور کرد که مالیات اشراف را افزایش دهد و فشار این مالیاتهای اضافه، بر دوش دهقانان روستایی بود. با اینکه کاترین اولین تزاری بود که مشاورانش را ترغیب میکرد راههایی برای بهبود شرایط دهقانان بیایند، اما سیاستهای او موجب وخامت حال دهقانان شده بود. برای همین در دوران او بارها شورشهای دهقانی رخ داد که شورش پوگاچف در دهه ۱۷۷۰ مهمترین آن بود و حتی با اعدام رهبر آنان پوگاچف نیز مانع از تداوم شورش نشد و ناچار در میدان اصلی هر روستایی یک سکوی اعدام کار گذاشته شد و اعدام و شلاق و تبعید برای شورشیان وضع گردید. کاترین کبیر در ۱۷ نوامبر ۱۷۹۶ در سن شصت و هفت سالگی درگذشت و عصر اصلاحات با مرگ او رو به افول نهاد. در شصت سال بعدی، تزارهای روسی با رفتاری محافظهکارانه به حفظ سنتها پرداختند. کاترین در هنگام مرگ تنها بود و همچون یک غریب که در کشوری بیگانه بمیرد زندگی را بدرود گفت.
نگارخانه