Header Background day #06
آگاه‌سازی‌ها
پاک‌کردن همه

اسپایدرویک - جلد سوم - راز لوسیندا

6 ارسال‌
5 کاربران
15 Reactions
1,734 نمایش‌
nepton
(@nepton)
Prominent Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 731
شروع کننده موضوع  

جلد سوم این مجموعه با نام راز لوسیندا آماده ی دانلوده امیدوارم ازش لذت ببرید

index.jpg

خلاصه کتاب:

تان این کتاب با دعوای بچه ها بر سر این که کتاب را نابود کنند یا نه آغاز می شود؛ جارد اصرار می کند که آن را نگه دارند. در نهایت تصمیم می گیرند تا با عمه لوسیندا که در تیمارستان زندگی می کند و تنها کسی است که می دانند با آرتور اسپایدرویک که پدرش بوده،ارتباط داشته، مشورت کنند. وقتی از او راجع به آرتور می پرسند، معلوم میشود که آخرین باری که او را دیده، دختر کوچکی بوده است که آرتور ..

با تشکر ازthe ship

دانلود «جلد سوم : راز لوسیندا» از پیشتازان کتاب


   
mahshid2019، Reen magystic، snakeeyes و 8 نفر دیگر واکنش نشان دادند
نقل‌قول
Mr_vaziri
(@mr_vaziri)
Famed Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 2565
 

یه سوال

می تونی دورنمای کلی از مجموعه اسپایدرویک بهم بگی؟


   
پاسخنقل‌قول
nepton
(@nepton)
Prominent Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 731
شروع کننده موضوع  

داستان از جايي آغاز مي‌شود كه «هلن گريس» که به‌تازگي از همسرش جدا شده، به همراه پسران دوقلويش جارد و سيمون و دختر بزرگش ملوري به خانه‌اي قديمي در املاک اسپايدرويک - متعلق به عمه لوسيندا - نقل مكان مي‌کنند.

جارد از اين كه مادر و پدرش طلاق گرفته‌اند به‌شدت عصباني است ولي سيمون راحت‌تر با اين مسأله كنار آمده و راضي نشان مي‌دهد. ملوري هم كه عاقل‌تر از همه‌ي آن‌هاست، مي‌كوشد به دو برادرش براي اين كه كمك‌رسانان بهتري به «مادر تنها شده»ي خود باشند، قوت قلب و راهنمايي‌هاي لازم را بدهد.

«عمه لوسيندا» كه در واقع عمه‌ي مادر خانواده محسوب مي‌شود و خانواده‌ي گريس در خانه‌ي او اقامت كرده‌اند، اينك در خانه‌ي سالمندان زندگي مي‌كند. او اعتقاد دارد موجودات موهومي در جنگل‌هاي اطراف زندگي مي‌كنند. به همين دليل هم همه‌ي زندگي‌اش را در ترس از اين موجودات گذرانده است. البته او براي ترسش دليل دارد:

آرتور اسپايدر ويك كه پدر لوسيندا بوده، ۸۰ سال پيش، جزئيات يك زندگي عجيب را كه در آن هم فرشته‌ها زندگي مي‌كرده‌اند و هم هيولاها، در كتابي به رشته‌ي تحرير درآورده و سپس غيب شده بود!

اما در شب نخست اقامت اين خانواده در خانه‌ي جديد، اتفاق عجيبي مي‌افتد كه گرچه باورش سخت است؛ اما همه‌ي افراد خانه را در درگير مي‌كند، حتي «عمه لوسيندا»ي پير را! ملوري پشت ديواري کاذب يک آسانسور کوچک و يک کليد عجيب پيدا مي‌کند. جارد با استفاده از آسانسور و کليد به اتاقي مخفي راه پيدا مي‌کند که متعلق به صاحب قديمي خانه‌ي آرتور اسپايدرويک است.

جارد با استفاده از كليد، در ِ صندوقي را باز مي‌كند و نوشته‌هاي اسپايدرويك درباره‌ي اسرار سرزمين پريان را پيدا مي‌كند. گرچه نويسنده در اين نوشته‌ها به يابنده اخطار داده كه كتاب را نخواند؛ اما جارد اين اخطار را ناديده مي‌گيرد.

به اين ترتيب، سر و كله‌ي «مولگارت» براي پيدا كردن اسرار حكم‌راني بر سرزمين پريان پيدا مي‌شود و براي رسيدن به هدفش از هيچ كاري روي‌گردان نيست؛ حتي دزديدن سيمون!

حال نوبت جارد و ملوري است كه براي نجات برادرشان كاري كنند. به همين دليل به سراغ عمه لوسيندا مي‌روند؛ اما راه‌حل او كمي عجيب به نظر مي‌رسد: «تنها راه نجات، يافتن آرتور اسپايدرويك است!» يعني پيدا كردن كسي كه سال‌ها پيش غيب شده است!


   
پاسخنقل‌قول
abramz720
(@abramz720)
Noble Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 869
 

نپتون((9))((9))((9))

چرا آخه یه خلاصه از جلد قرار نمیدی؟

تو خودت مدیری و بهتر از همه میدونی که توی کافه کتاب خلاصه ای از هر جلد الزامیه.

این خلاصه ای هم که دادی از ویکی پدیا ست و مر بوط به کتابای یک و دو هست.

یه ذره دقت کن مدیر

((9))((91))((91))((9))


   
پاسخنقل‌قول
the ship
(@the-ship)
Reputable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 366
 

داستان این کتاب با دعوای بچه ها بر سر این که کتاب را نابود کنند یا نه آغاز می شود؛ جارد اصرار می کند که آن را نگه دارند. در نهایت تصمیم می گیرند تا با عمه لوسیندا که در تیمارستان زندگی می کند و تنها کسی است که می دانند با آرتور اسپایدرویک که پدرش بوده،ارتباط داشته، مشورت کنند. وقتی از او راجع به آرتور می پرسند، معلوم میشود که آخرین باری که او را دیده، دختر کوچکی بوده است که آرتور ... .


   
mmm20001378 واکنش نشان داد
پاسخنقل‌قول
افق
(@ofogh94)
Eminent Member
عضو شده: 4 سال قبل
ارسال‌: 28
 

اتفاقا من سه روز پیش باکس کاملشو خریدم. فیلمش رو که دیدم خیلی خوشم اومد هنوز وقت نکردم کتابش رو بخونم :) مرسی.


   
tars15، nepton و mmm20001378 واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
اشتراک: