سلام امروز می خوام یک کتاب فانتزی به اسم The Golem and the Jinni رو بهتون معرفی کنم. نویسنده این کتاب Helene Wecker است. این کتاب جوایز زیادی را دریافت کرده که در literary awards مشاهده می کنید. امیدوارم مورد توجه علاقه مندان قرار بگیره.
The Golem and the Jinni
literary awards
Nebula Award Nominee for Best Novel (2013), World Fantasy Award Nominee for Best Novel (2014), Mythopoeic Fantasy Award for Adult Literature (2014), Goodreads Choice Nominee for Debut Author, Best Fantasy (2013), Harold U. Ribalow Prize for Jewish fiction (2014) VCU Cabell First Novel Award (2014), James Tiptree Jr. Award Honor List (2013) ...less
Chava is a golem, a creature made of clay, brought to life by a disgraced rabbi who dabbles in dark Kabbalistic magic. When her master, the husband who commissioned her, dies at sea on the voyage from Poland, she is unmoored and adrift as the ship arrives in New York in 1899.
Ahmad is a jinni, a being of fire, born in the ancient Syrian desert. Trapped in an old copper flask by a Bedouin wizard centuries ago, he is released accidentally by a tinsmith in a Lower Manhattan shop. Though he is no longer imprisoned, Ahmad is not entirely free – an unbreakable band of iron binds him to the physical world.
The Golem and the Jinni is their magical, unforgettable story; unlikely friends whose tenuous attachment challenges their opposing natures – until the night a terrifying incident drives them back into their separate worlds. But a powerful threat will soon bring Chava and Ahmad together again, challenging their existence and forcing them to make a fateful choice.
خلاصۀ کتاب:
چاوا یک گالم است، مخلوقی که از خاک رس ساخته شده، و یک دانشمند کافر با استفاده از جادوی سیاه کابالیستیک او را زنده کرده است. وقتی اربابش، همان شوهرش که او را به خدمت گرفته بود، در سفر دریاییاش از لهستان میمیرد و کشتیاش در سال 1899 به نیویورک میرسد، چاوا نیز سرگردان و آواره میشود.
احمد یک جن است، مخلوقی از آتش، که در صحرای باستانی سوریه به دنیا آمده است. او که قرنها پیش توسط یک جادوگر بادیهنشین در یک بطری مسی قدیمی محبوس شده بود، حالا به طور تصادفی توسط یک حلبیساز در مغازهای در منهتن آزاد میشود. اگرچه او دیگر زندانی نیست، اما کاملا آزاد هم نیست. زنجیری آهنی و غیرقابل شکستن او را به دنیای مادی متصل کرده است.
گالم و جن، داستان جادویی و فراموشنشدنی این دو موجود است. دوستانی باورنکردنی که پیوند باریک بینشان، طبیعت متضادشان را به چالش میکشد. تا این که شبی، اتفاقی وحشتناک این دو را به دنیاهای جدا از همشان برمیگرداند. اما خطری قدرتمند به زودی چاوا و احمد را دوباره پیش هم برخواهد گرداند، زندگیشان را به چالش خواهد کشید و آنها را مجبور به انتخابی سرنوشتساز خواهد کرد.
خلاصۀ کتاب:
چاوا یک گالم است، مخلوقی که از خاک رس ساخته شده، و یک دانشمند کافر با استفاده از جادوی سیاه کابالیستیک او را زنده کرده است. وقتی اربابش، همان شوهرش که او را به خدمت گرفته بود، در سفر دریاییاش از لهستان میمیرد و کشتیاش در سال 1899 به نیویورک میرسد، چاوا نیز سرگردان و آواره میشود.
احمد یک جن است، مخلوقی از آتش، که در صحرای باستانی سوریه به دنیا آمده است. او که قرنها پیش توسط یک جادوگر بادیهنشین در یک بطری مسی قدیمی محبوس شده بود، حالا به طور تصادفی توسط یک حلبیساز در مغازهای در منهتن آزاد میشود. اگرچه او دیگر زندانی نیست، اما کاملا آزاد هم نیست. زنجیری آهنی و غیرقابل شکستن او را به دنیای مادی متصل کرده است.
گالم و جن، داستان جادویی و فراموشنشدنی این دو موجود است. دوستانی باورنکردنی که پیوند باریک بینشان، طبیعت متضادشان را به چالش میکشد. تا این که شبی، اتفاقی وحشتناک این دو را به دنیاهای جدا از همشان برمیگرداند. اما خطری قدرتمند به زودی چاوا و احمد را دوباره پیش هم برخواهد گرداند، زندگیشان را به چالش خواهد کشید و آنها را مجبور به انتخابی سرنوشتساز خواهد کرد.
@mixed-nut 86148 گفته:
خلاصۀ کتاب:
چاوا یک گالم است، مخلوقی که از خاک رس ساخته شده، و یک دانشمند کافر با استفاده از جادوی سیاه کابالیستیک او را زنده کرده است. وقتی اربابش، همان شوهرش که او را به خدمت گرفته بود، در سفر دریاییاش از لهستان میمیرد و کشتیاش در سال 1899 به نیویورک میرسد، چاوا نیز سرگردان و آواره میشود.
احمد یک جن است، مخلوقی از آتش، که در صحرای باستانی سوریه به دنیا آمده است. او که قرنها پیش توسط یک جادوگر بادیهنشین در یک بطری مسی قدیمی محبوس شده بود، حالا به طور تصادفی توسط یک حلبیساز در مغازهای در منهتن آزاد میشود. اگرچه او دیگر زندانی نیست، اما کاملا آزاد هم نیست. زنجیری آهنی و غیرقابل شکستن او را به دنیای مادی متصل کرده است.
گالم و جن، داستان جادویی و فراموشنشدنی این دو موجود است. دوستانی باورنکردنی که پیوند باریک بینشان، طبیعت متضادشان را به چالش میکشد. تا این که شبی، اتفاقی وحشتناک این دو را به دنیاهای جدا از همشان برمیگرداند. اما خطری قدرتمند به زودی چاوا و احمد را دوباره پیش هم برخواهد گرداند، زندگیشان را به چالش خواهد کشید و آنها را مجبور به انتخابی سرنوشتساز خواهد کرد.
ممنون که خلاصه فارسی رو گذاشتید در پست اصلی قرار میدم