خوب....
نمیدونم شماهام به چشم زخم اعتقاد دارین یانه...
ولی من بخاطر یه سری اتفاقاتو مسلئلی که واس خودمو خونوادمو دو ستامو اشنایانمو برو تا تهش...اتفاق افتادن کملا به این مساله اعتقاد دارم اعتقاد راسخ...
وکاملا به اینکه میگن این خرافس اعتراض دارم....
و اگه اشتباه نکنم حضرت محمد(ص)هم یه چیزی درمورد واقعی بودن چشم زخم گفتن البته درست یادم نیس...
حالا شمام به چشم زخم اعتقاد دارین یانه؟؟؟؟؟
اگه اعتقاد دارین دلیل بیارین اگم نه که بازم دلیل بیارین.....
من اعتقاد دارم
ینی چون خانوادم اعتقاد دارن منم اعتقاد دارم
چون تو خونمون از این چشما هست
دلیلشو باید از خانواده بپرسم
من به متا فیزیک اعتقاد دارم ، ولی به چشم زخم نه !
شاید بشه انرژی مثبت یا منفی فرستاد نسبت به دیدگاه به یک مطلب یا موضوع و ... که ثابتم شده ولی چشم زخم نه !
خب از نظر متافيزيكي چون افكار نيرو دارن و ماشالله نيروشون هم كم نيست پس افكار منفي ميتونن مخرب واقع بشن در نتيجه اينكه ميگن چشم خورده رو قبول دارم وليييي به اون سنگ ابيا كه براي دور كردن چشم و نظره نه خيلي اعتقاد ندارم.
چشم زخم وجود داره. بهش اعتقاد دارم چون معلم دینیم بهش اعتقاد داشت. می گفت هستن همچین کسایی. معمولا افرادی دارای چشم زخمن که زمانی که مادرشون اونا رو باردار بودن یه مرده رو از نزدیک ببینن یا همچین اتفاقایی بیفتن.
اینکه چشم زخم دارن تقصیر خودشون نیست.
اما راجع به اون دستبندای چشم نزن. راستش خیلی اعتقاد ندارم که یه دستبند بتونه محافظت کنه! اگرچه بعضی از سنگ ها انرژی مثبت به بدن می دن اما راجع بهش مطمئن نیستم. و چون مطمئن نیستم اعتقاد ندارم.
عجب نوشته ای! :دی
منم به اون چشما هیچ اعتقادی ندارم....بهتره بگم به هیچ کدوم از راه های ازبین بردن چش زخم به جز اسفند اعتقاد ندارم....
نه هیج اعتقادی ندارم اینجور جیزا همش ساختگیه
آری اعتقاد دارم
می دونین بعضی افراد هستن اصن دست خودشون نیست....به هر چیزی توجهشون جلب می شه یه بلایی سر همون چیز میاد
اصنم ربطی نداره به چی فکر کنن
به طور کلی از نظر عقلی چشم زدن امر محالی نیست، چه اینکه بسیاری از دانشمندان امروز معتقدند در بعضی از چشمها نیروی مغناطیسی خاصی نهفته شده که کارایی زیادی دارد، حتی با تمرین و ممارست میتوان آن را پرورش داد، خواب مغناطیسی از طریق همین نیروی مغناطیسی چشمها است.
بسیاری نقل میکنند که خود افرادی را دیدهاند که دارای این نیروی مرموز چشم بودهاند، و افراد یا حیوانات یا اشیایی را از طریق چشم زدن از کار انداختهاند. لذا نه تنها نباید اصراری در انکار این امور داشت بلکه باید امکان وجود آن را از نظر عقل و علم پذیرفت.
این علمیش
اینم حدیثش
" اسماء بنت عمیس" خدمت پیامبر (صلی الله علیه و آله) عرض کرد: گاه به فرزندان جعفر چشم میزنند، آیا "رقیه"ای برای آنها بگیرم (منظور از "رقیه" دعاهایی است که مینویسند و افراد برای جلوگیری از چشم زخم با خود نگه میدارند و آن را تعویذ نیز میگویند) پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: "آری، مانعی ندارد، اگر چیزی میتوانست بر قضا و قدر پیشی گیرد چشم زدن بود"!
یه حدیثیم بود که حضرت علی یه دعایی دادن برای جلوگیری از همین چشم زخم و چند تا چیز دیگه(فک کنم جانوران موزی جزوش بود)
راستش در مورد اون سنگ ها نمی دونم....ترک ها هم خیلی استفاده می کنن...اصلا نظری ندارم
بعد یه سوال دیگه بچه ها
شما به این تخم مرغ شکستن اعتقاد دارین؟؟؟
من نمی خوام قبول کنم چون به نظرم خرافاته ولی از گوشه و کنار واقعا تاثیراتشو می بینم و می شنوم
نظر شما چیه؟
کاملا
چشم زخم موضوعیه که توی قرآن هم ازش یادشده و گفته بترسید از چشم زخم.
با آیه الکرسی و صلوات و لاحول و ون یکاد درست میشه...
برادر اون وان یکاده نه ون یکاد....
بدش من گفتم به هیچ کدوم از اون راها اعتقاد ندارم بجز اسفندو حالاکه یادم انداختین به دعاهایی که میگیرنم اعتقاد دارم....ولی به بقیه نه هیچ اعتقادی ندارم
داستان باورنکردنی برای باور کردندر این رابطه نقل است که مردم روستای «زاغه» از روستاهای شهرستان ملایرِ استان همدان، در قدیم الایام که مشغول حفر زاغه ها به منظور پناه بردن به آنها بودند، گاه با صخره های سنگی بزرگی برخورد می کردند. می گویند در این روستا خانواده ای بودند که به چشم شور شهرت داشتند، از آنها می خواستند به زاغه آمده و با اعجاب به آن سنگ بنگرند و به این ترتیب سنگ ها شکسته می شدند و آنها به حفر زاغه ها ادامه می دادند! پس نه تنها نباید اصراری در انکار این امور داشت، بلکه باید امکان وجود آن را از نظر عقل و علم نیز پذیرفت.
@amirhbi77 56964 گفته:
داستان باورنکردنی برای باور کردندر این رابطه نقل است که مردم روستای «زاغه» از روستاهای شهرستان ملایرِ استان همدان، در قدیم الایام که مشغول حفر زاغه ها به منظور پناه بردن به آنها بودند، گاه با صخره های سنگی بزرگی برخورد می کردند. می گویند در این روستا خانواده ای بودند که به چشم شور شهرت داشتند، از آنها می خواستند به زاغه آمده و با اعجاب به آن سنگ بنگرند و به این ترتیب سنگ ها شکسته می شدند و آنها به حفر زاغه ها ادامه می دادند! پس نه تنها نباید اصراری در انکار این امور داشت، بلکه باید امکان وجود آن را از نظر عقل و علم نیز پذیرفت.
الان از این نقل نتیجه گرفتی که باید امکان وجودشون رو با عقل و علم پذیرفت؟! چه خوب...
@master 56985 گفته:
الان از این نقل نتیجه گرفتی که باید امکان وجودشون رو با عقل و علم پذیرفت؟! چه خوب...
خیر چون با موبایل جواب دادم اول جمله نیامده بود
آره. اعتقاد دارم. اما به راه کار هایی که براش هست ( تخم مرغ و اسفند و از این چیزا ) نه. اعتقاد ندارم.