نام کتاب: گناهکار
نویسنده:fereshteh27 کاربر نودوهشتیا
خلاصه:
زندگیمو پر از سیاهی کردم. پر از نفرت و تاریکی..فقط به خاطر همون عذابی که همیشه ازش دَم می زد. انقدر که برای خودم این واژه ی گناهکار رو تکرار کردم تا تونستم کاری کنم بشه ملکه ی ذهن و روح و قلبم.اون شعارش دوری از گناه بود ولی عملش… یک گناهکار ِ حرفه ای بود..یه ادم از جنس تاریکی ولی با ظاهری شیشه ای ، شکست..بالاخره تونست ظاهر شیشه ای وشکننده ش رو هزار تیکه کنه. و اونوقت بود که ظاهر زشت و پلید گناهانش نمایان شد. و من دیدم ، به چشم دیدم. بزرگترین گناهان اون افراد گناهکار رو دیدم و نفرت رو تو وجودم پرورش دادم. نفرت همون چیزی که بر قلب سنگی من حکومت می کرد.. من…
آرشام… اسمم گناهکار ، رسمم تباهکار…
فک کنم نام نویسنده گویا باشه دیگه...این رمان یکی از پرطرفدارترین رمانای نودوهشتیاست و با وجود این که خیلی طولانیه ازش خسته نمی شین
قصه هم از زبان شخصیت اصلی دختر( دل آرام) و هم از زبان شخصیت اصلی پسر( آرشام) و هم از زبان سوم شخص روایت می شه
رمانش خیلی قشنگه ها حتما بخونین...
@Alaveh 40319 گفته:
رمانش خیلی قشنگه ها حتما بخونین...
ولی برخلاف دوستمون من اصلا توصیش نمی کنم!
اگر رمان خون قهاری باشد، یه مقدار که از این کتاب می خونید متوجه می شید که هر تیکش کپی شده از روی یه داستانه دیگست، حالا نه عینا، ولی ایده ی اصلی، خط مشی داستان توی هر قسمت کاملا قابل حدسه!
فرای واقعیته این داستان، یعنی حتی اگر بر اساس پارامترهایی که خود نویسنده به عنوان شخصیت کارکترهاش معرفی کرده، رفتارها رو ارزیابی کنید کاملا رفتار غیر طبیعیش ملموسه!(مثلا دختر غد و جسوری که از یه تیکه ی زبونی کوچیک نمی گذره حالا میاد این همه سیلی می خوره اصلا انگار نه انگار آخرم عاشق همون آدم میشه!؟)
کتاب فوق العاده طولانیه و از نظر من با توجه به سیر اتفاقاتش کاملا خسته کنندست، تمام داستان فقط و فقط بر مبنای تخیل جلو میره و هیچ ردی از واقعیت و منطق توی داستان نمی بینید، مخصوصا اون خاله ای که نفهمیدیم چی بود و اصلا برای چی اسمش اومد!؟ یا وکیلی که انقدر مورد اعتماده، ولی از زن موکلش هیچی نمی دونه!!!
@sama1 40736 گفته:
ولی برخلاف دوستمون من اصلا توصیش نمی کنم!
اگر رمان خون قهاری باشد، یه مقدار که از این کتاب می خونید متوجه می شید که هر تیکش کپی شده از روی یه داستانه دیگست، حالا نه عینا، ولی ایده ی اصلی، خط مشی داستان توی هر قسمت کاملا قابل حدسه!
فرای واقعیته این داستان، یعنی حتی اگر بر اساس پارامترهایی که خود نویسنده به عنوان شخصیت کارکترهاش معرفی کرده، رفتارها رو ارزیابی کنید کاملا رفتار غیر طبیعیش ملموسه!(مثلا دختر غد و جسوری که از یه تیکه ی زبونی کوچیک نمی گذره حالا میاد این همه سیلی می خوره اصلا انگار نه انگار آخرم عاشق همون آدم میشه!؟)
کتاب فوق العاده طولانیه و از نظر من با توجه به سیر اتفاقاتش کاملا خسته کنندست، تمام داستان فقط و فقط بر مبنای تخیل جلو میره و هیچ ردی از واقعیت و منطق توی داستان نمی بینید، مخصوصا اون خاله ای که نفهمیدیم چی بود و اصلا برای چی اسمش اومد!؟ یا وکیلی که انقدر مورد اعتماده، ولی از زن موکلش هیچی نمی دونه!!!
دلایل شما کاملا منطقیه اما به نظر من در حد یک رمان ایرانی و باتوجه به سن نویسنده خیلی خوبه...
نویسنده های این سایته کلا داستان عاشقانه می نویسن؟ ادمای ناراحتی باید باشن...
@master 43162 گفته:
نویسنده های این سایته کلا داستان عاشقانه می نویسن؟ ادمای ناراحتی باید باشن...
نه اتفاقا زیادی شادن!!!
خخخخخخخخخخخخ همش تو رویا به سر می برن
@Hermion 43183 گفته:
نه اتفاقا زیادی شادن!!!
خخخخخخخخخخخخ همش تو رویا به سر می برن
به نظرم سر بردن توی رویا دلیل بر شاد بودن نیست. ادمای ناراحت هم می تونن پتانسیل خوبی برای این کار داشته باشن.
@master 43229 گفته:
به نظرم سر بردن توی رویا دلیل بر شاد بودن نیست. ادمای ناراحت هم می تونن پتانسیل خوبی برای این کار داشته باشن.
آره خوب اینم می شه
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
تنها ایرادی که این کتاب داره اینه که نویسنده بعضی جاهارو خیلی خیلی زیادی کش داده
ینی می تونست خیلی خلاصه تر باشه
اونجوری جذابیتش بیشتر می شد
غیر از این مورد بقیه چیزا عالیه
نثر روون شخصیت پردازی عالی و سوژه ی ناب
شاید حرفم چندان درست نباشه، ولی به نظرم آدم وقتی که می خواد بذاره این کتابارو بخونه بذاره چهار تا کتاب خوب و مطرحو بخونه بیشتر به درد دنیا و آخرتش می خوره. درسته که ادم نوشته های افراد هم سال خودشو بخونه شاید مزیتها و لذت خاص خودشو داره، ولی در حد این که وقت بذاری یه کتاب (منظورم داستان بلند) این جوریو بخونی، راستش تو کت من نمی ره.
@master 43162 گفته:
نویسنده های این سایته کلا داستان عاشقانه می نویسن؟ ادمای ناراحتی باید باشن...
همشون نه، ولی اکثر داستانای این سایت عاشقانه است!(متاسفانه تا دلتون هم بخواد عاشقانه ی آبکی و تکراری) همین جا خدا رو شاکرم یکی هم خونه رو نوشت تا اکثرا از روش تقلید کنن!
همه جور ژانری داره فقط باید کمی حوصله به خرج بدید و بگردید و بعضی هاشون واقعا در نوع خودشون زیبان!
@Hermion 43444 گفته:
آره خوب اینم می شه
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
تنها ایرادی که این کتاب داره اینه که نویسنده بعضی جاهارو خیلی خیلی زیادی کش داده
ینی می تونست خیلی خلاصه تر باشه
اونجوری جذابیتش بیشتر می شد
غیر از این مورد بقیه چیزا عالیه
نثر روون شخصیت پردازی عالی و سوژه ی ناب
هرمیون جان موافقم، اگر این داستان کوتاه تر می شد خیلی بهتر بود، هر سری یه اتفاقی می افتاد.
البته اینم بگم شخصیت سازی افراد منفی داستان خوب بود (نمی گم عالی یا خیلی خوب) تا حدی ملموس بود ولی من اصلا دختر نقش اول و نفهمیدم و هیچ کدوم از کاراش رو (مخصوصا از اون جایی که عاشق شد) درک نمی کردم. انگار نویسنده نوشته بود که فقط جلو بره! کار زیادی داره داستان، مطمئنم که اگر نویسنده روش وقت بیشتری می ذاشت این شخصیت رو هم باورپذیر می کرد.
مزخرف بود.
این رمان منو یاد این فیلمهای ترکی انداخت که برای اعصاب و روان من اثر مخربی دارن و شخصا وقتی کانالو میارن نگاشون کنم پا میشم میرم.
این رمانو نخوندم ولی اگه نویسندش همون آرشام خودمونه که یه داستان سبک ریکی گزاشته بود..همون بهتر نخونم((201))((201))((10))((10))
@vahidkia 44081 گفته:
این رمانو نخوندم ولی اگه نویسندش همون آرشام خودمونه که یه داستان سبک ریکی گزاشته بود..همون بهتر نخونم((201))((201))((10))((10))
چیزی از دست نمی دی
یعنی من الان لباس سیاه می پوشم به عزای اون وقتی که برای خوندنش تلف کردم((207))