اول از همه ورود ارمیتای عزیز را خیر مقدم میگم .
ارمیتا جان خوش اومدی.
در درجه بعدیه سوال فنی دارم . به نظرتون این قدر جذاب هست که بشنم تا انتها بخونمشون ؟!!
من تا حالا نتونستم یه کتاب ومپایری را تموم کنم . درضمن فیلم هاش را هم ندیدم !((231))
سلام
بستگی به دیدگاهتون داره اگه دنبال یه چیز پیچیده نباشید احساساتشون جالبه .
من با هری پاتر شروع کردم و نظرم هم اینکه باید پشتکار همگی این شخصیتها رو در روردرویی با زندگی ستود.
دنباله کتاب در ماه نو از نظر من فوق العاده هستش به طوری که 3 بار تا حالا خوندم.
باز به خودتون بستگی داره
موفق و پیروز باشید
پس حتما می خونمشون .
ممنون از راهنماییت آرمیتا جان
ممنون دوست عزیز ،من کلا رمانو خوندم و فیلماشم دیدم به نظر من که فیلماش قشنگ تر بود
من فکر میکنم هما هنگی کتاب ماه نو بافیلمش بیشتره من مفصل بودن کتابها رو بیشتر می پسندم
امروز جلد اول را به همراه فیلم اول تموم کردم .
از روند داستان خوشم نمیاد چون محور داستان بر مبنای روابط احساسی و رومنس هست و کلا قسمت ومپایری کتاب و هیجانیش تحت تاثیر قرار گرفته .
نمی دونم چرا همه کتاب های خون اشامی که شروع میکنم احساسیه و مجبور میشم بعد از جلد اول رها کنم . چون من را جذب نمی کنه و لذتی برام به همراه نداره .
ممم موضوع داستان خیلی از ژانر اصلیش دور میشه و بیشتر حول رومنس میگرده!
اتفاقات هم کاملاً تکرار مکرراته!
ولی جدای از این ها نثرش واقعاً قشنگه!
در کل من فقط محض بیکاری و شوق جوانی خوندمش((72))
پرنسس جان مشکل اصلی کتاب اینه که اصلا هیجانی در کار نیست و تقریبا قابل پیش بینیه !
از طرف دیگه مشکل اصلیه کتاب اینه که خیلی عاشقانه شده . من شخصا از کتاب های عاشقانه و فیلم هاش و هر چیز که به عشق و عاشقی میشه متنفرم .
بله دقیقاً همینطوره!
مثل این بود که نشسته باشی یه رمان عاشقانه ی فضایی رو بخونی!
یه چیزی مثل رومان شیرین از آقای مؤدب پور!
توضیح: بری تنر همون دختری هستش که توی جنگ تازه متولد ها و خانواده کالن ، با اونها نمی جنگه و بعد از جنگ توسط ولتوری (به دستور جین) کشته میشه.
مکملی بر کتاب کسوف.
یتر روزنامه درون دستگاه فروش می درخشید : سیاتل در محاصره - ناقوس های مرگ دوباره به صدا در می آیند.
هنوز این یکی را ندیده بودم . حتما یکی از پسرهای روزنامه فروش به تازگی دستگاه را پر کرده بود. شانس با او بود که الان این دور و بر نبود.
عالی بود. رایلی عصبانی می شد.باید مطمئن می شدم وقتی این روزنامه ها را می بیند در دسترس نباشم . بگذار شانه ی کس دیگری را از هم بدرد.
من وقتی با این کتاب رو برو شدم حتی حاضر نبودم بخونمش
شاید نزدیک دو سال سه جلدشو داشتم و حتی نخوندم
بعد یهو خانواده رفتن مسافرت و من یه شب برای اینکه حوصلم سر نره یه دی وی دی فیلم خریدم
توی اون دی وی دی دو قسمت اول فیلم بود و خب ...بعد از دیدن فیلمها رفتم سراغ کتابها و خیلی زود جزو کسانی شدم که منتظر دو قسمت آخر فیلمها بودن
به نظرم فیلمهاش از کتابهاش بهتره نمیتونم بگم عالیه چون ایراد زیاد داره اما کار جدیدی بود یه سری احساسات بین یه دختر و گرگینه و خون آشام ایده ش حرف نداشت
در هر حال فانتزی نیست بیشتر عاشقانس
منم زیاد با عاشقانه رابطه ای ندارم
کتاب قشنگیه ارز خوندن داره ولی زیادی درامه خخخخخخخ((72))((72))
من کلا از کتابای خون آشامی خوشم نمیاد !( خاطرات خون آشام ، بوسه ها ی خون آشام ، گرگ و میش و...)
جلد اول اینم خوندم ولی جذبم نکرد برای خوندن جلد دوم !
به نظر من تنها کتاب خون آشامی ( که نویسندش سعی نکرده بود رومنس کنه داستانو ) سرزمین اشباح بود ((72))((72))
من هم برای خوندن کتابا، هم برای دیدن فیلماش اینقدر اعصابم خورد شد که ولش کردم. اصلا از اون آدمایی نیستم که کتاب نصفه کاره بذارم ولی...
یادش بخیر یه بار یکی یه نقد برای این کتاب نوشته بود. گفته بود کل کتاب توی یه سری جملات عاشقانه و تقریبا طنز خلاصه میشه، جایی هم که منتظر جنگ هستی یهو یه بلایی سر بلا میاد وقتی بیدار میشه همه چی تموم شده. ((62))
در هر صورت کلاً چیزی نبود که ازش خوشم بیاد و ارزش تعریف داشته باشه.