Header Background day #02
آگاه‌سازی‌ها
پاک‌کردن همه

کهن الگو اژدها در گستره ی فرهنگ ها

3 ارسال‌
2 کاربران
0 Reactions
1,142 نمایش‌
sadra9776
(@sadra9776)
Trusted Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 43
شروع کننده موضوع  

شنبه، نهم اوت ۲۰۰۸ بازی*های المپیک در پکن گشایش یافت. به چین از زوایای گوناگون می*توان نگاه کرد.

انقلاب سرخ در چین و شخصیت مستبدانه مائو، شکوفایی اقتصاد چین و نقش چین در گلوبالیسم، طب گیاهی و سوزنی در چین، ورزش*های رزمی، فرهنگ چای، آیین کنفسیوس و دیوار چین و همچنین اژدها از موضوعاتی*ست که به شناخت فرهنگ و تمدن چین کمک می*کند. تمدن و فرهنگ چین از کهنسال*ترین تمدن*ها و فرهنگ*ها و اژدها از مهم*ترین کهن*الگوها در فرهنگ چین است. به مناسبت المپیک پکن در این جستار کوتاه به اژدها در فرهنگ چین و تفاوت این کهن*الگو با اژدها در دیگر فرهنگ*ها می*پردازیم.

اژدها یک واقعیت افسانه*ای است

اژدها در هر سه فرهنگ ایرانی، چینی و غربی از موجودات افسانه*ای و از حیوانات به*اصطلاح ترکیبی است. اژدها، زبانی دودم دارد، سر او به سر شیر یا شتر و چشمان او به چشمان دیو می*ماند.

گوش*هایش مانند گوش*های گاو، گردنش شبیه گردن مار و پاهایش به پاهای پلنگ مانند است. منقارهای او مثل منقار عقاب و دندان*هایش به تیزی دندان*های گرگ است. این موجود افسانه*ای قرن*هاست که در کنار ما در جهانی زندگی می*کند که از جنس واقعیت ملموس روزمره نیست، اما واقعیت دارد.

اژدها کجا زندگی می*کند؟

چنان*که از افسانه*های غربی برمی*آید، اژدها در اغلبِ موارد در غار زندگی می*کند. اما گاهی دریا را هم برای زندگی انتخاب می*کند. در افسانه*های غرب اژدهایی که در غار زندگی می*کند موجودی است تنها و وظیفه*ی او پاسداری از گنجینه*ای گرانبهاست. اژدها از انسان*ها گریزان است و با این حال به دختران باکره عشق می*ورزد. در قرون وسطی که بکارت در غرب هنوز اهمیت داشت، به دلیل علاقه*ی اژدها به باکرگان، دختران باکره را همدست شیطان می*پنداشتند.

از میان کشورهای اروپایی معروف است که انگلستان مامن اژدهاست. آخرین نبرد میان اژدها و پهلوانان انگلیسی در قرن هفدهم روی داد. در آلمان آخرین بار در کرانه*ی رود راین و در مرز آلمان با جمهوری چک با اژدها نبرد کردند. در شاهنامه، رستم در خوان چهارم با اژدهایی که بداندیش و دژخیم است نبرد می*کند و با یاری رخش او را از پا می*اندازد. در این افسانه جایگاه اژدها آسمان بلند است و وقتی که رستم پهلوی او را می*درد، از خون اژدها زمین زیر پایش ناپدید می*شود.

اژدها در چین شایسته*ی احترام است

برخلاف فرهنگ ایرانی و مسیحی که اژدها را بداندیش، بدکار و اهریمنی می*پندارد، در چین اژدها نشانه*ی خوشبختی و صلح است. اژدها در فرهنگ چین یکی از چهار حیوان افسانه*ای خوش*خیم است. هر کس که موفق به دیدن اژدها بشود، بخت با او یار خواهد بود. با این حال اژدها صرفاً خوش*رفتار و مهربان نیست. او فقط حیوانی*ست که بنا به غریزه و طبیعتش می*تواند خشمگین یا مهربان باشد.

همان*گونه که به طبیعت و مصائب طبیعی مانند زلزله، سیل و آتشفشان باید احترام گذاشت، اژدها هم شایسته*ی احترام است. در فرهنگ چین اژدها نر و نمادی از ترینگی (یانگ) و نشانه*ای از زندگانی دراز و رفاه مادی*ست. دو اژدها که از یکدیگر روی برگردانده*اند، ابدیت را به نمایش می*گذارند.

بسیاری از امپراطوران چین خود را فرزند اژدها می*پنداشتند. از زمان سلطنت خاندان منچو به تدریج نقش اژدها به نقش حکومتی بدل شد. تاج و تخت پادشاه را به نقش اژدها آراستند، قایق و حتی بستر او را به شکل اژدها درآوردند و تا آنجا پیش رفتند که گمان بردند روزی امپراطور به شکل اژدها درمی¬آید.

از یکایک رودها و دریاچه*های چین اژدهایی نگهبانی می*کند. چین از خشکسالی رنج می*برد. در مراسمی که در*واقع شکل تلطیف شده و مخفف آیین*های قربانی در فرهنگ*های دیگر است، دختر باکره*ی زیبایی را برهنه می*کردند و او را به کوه می*بردند با این امید که توجه اژدها را جلب کنند.سپس با ترفندهایی تلاش می*کردند راه اژدها را که به سوی باکره*ی برهنه پر می*کشید سد کنند. اژدها به خشم می*آمد و بارانی سیل*آسا باریدن می*گرفت.

در نقاشی چین اژدها همواره با یک دانه مروارید دیده می*شود. در فلسفه*ی تائو از این دانه*ی مروارید به*عنوان نشانه*ای از زندگی جاودانه که با «اکسیر» در فرهنگ غربی و اسلامی خویشاوند است یاد می*شود.

این دانه مروارید در ناحیه*ی گردن اژدها قرار دارد، از درون می*درخشد و هر آنچه با آن تماس پیدا کند، به چند برابر افزایش خواهد یافت. در یکی از افسانه*های چینی *«زیائو شنگ» رعیتی به این دانه*ی مروارید دست پیدا می*کند و از ترس آن*که اربابش آن را از او بستاند، مروارید را می*بلعد و همان دم به اژدها تبدیل می*شود. با مرگ اژدها، دانه*ی مروارید خاصیت سحرآمیزش را از دست می*دهد. این نکته از این نظر اهمیت دارد که برای دست یافتن به زندگی جاودانه نمی*توان اژدها را کشت.

عمر اژدها چقدر است؟

اژدها عمری بس دراز دارد. در افسانه*های غربی و در افسانه*های چین اژدها تخم می*گذارد. ژاپنی*ها اعتقاد دارند که تخم اژدها هزار سال در عمق دریا، هزار سال در ستیغ کوه و در هزاره*ی سوم به شکل صخره*ای در یک ده قرار دارد. در هزاره*ی چهارم اژدها از این صخره متولد می*شود. در برخی افسانه*های غربی اژدها نامیراست، مگر آن*که پهلوانی به نبرد با او برخیزد و او را از پا دراندازد. در افسانه*های غربی و در شاهنامه پهلوان با کشتن اژدها می*تواند به پهلوانی خودش قطعیت بدهد و آن را تثبیت کند.

در همه*ی افسانه*های جهان این مردان هستند که به نبرد با اژدها می*روند. اژدها هم همواره در همه*ی افسانه*ها نر است. با این حال در فرهنگ غرب برخی بانوان بدکردار و پرخاشجو را به اژدها تشبیه می**کنند. اژدها در فرهنگ غرب نشانه*ی بی*نظمی و اضمحلال است. در افسانه*های چینی اژدها سالخورده می*شود و به اقتضای سن چهره*ی او نیز تغییر می*کند. تخم اژدها شبیه قلوه*سنگ*های ته رود و تقریباً به اندازه*ی یک تخم مرغ است.

هزار سال طول می***کشد تا از تخم اژدها یک جوجه*اژدها سر برآورد. این حادثه با طوفان*ها و گردبادها توام است و در شب این حادثه در گستره*ی آسمان شهاب*های ثاقب دیده می*شود.جوجه*اژدها پس از پانصد سال به یک اژدهای نوبالغ یا به*اصطلاح به یک «کیائو» تبدیل می*شود. تنه*ی کیائو به تنه*ی مار می*ماند.هزار سال طول می*کشد تا اژدهای نوبالغ بتواند روی پاهایش بایستد و ریش دربیاورد. پانصد سال بعد شاخ درمی*آورد و از قدرت شنوایی برخوردار می*شود. هزار سال بعد بال درمی*آورد و می*تواند پرواز کند.

اژدها آمیزه*ای از کهن*الگوهاست

در سال ۱۹۸۷ باستان*شناسان چین در استان هنان مجسمه*ی اژدهایی را کشف کردند که قدمت آن بیش از شش هزار سال است. این اژدها که قد آن یک متر و هشتاد و هفت سانتیمتر است با گوش*ماهی*های سفید و قهوه*ای ساخته شده، چشمانش سیاه و زبانش قرمز است. کشف «اژدهای هنان» این نظریه را که اژدها آمیزه*ای از کهن*الگوها در فرهنگ*های گوناگون است به اثبات می*رساند.

در کتاب مقدس اژدها نشانه*ای از شیطان و نماد قدرت شیطانی و شر محض است.

در مکاشفه*ی یوحنا از دهان اژدها آتش فوران می*زند، هفت سر دارد و ده شاخ. در این روایت اژدها صلح بهشت را به خطر می*اندازد و از بهشت به زمین تبعید می*شود و از آن زمان تاکنون به فرمان اهریمن عمل می*کند. در مکاشفه*ی یوحنا از مهم*ترین اختصاصات اژدها مکر اوست. او نیز مانند شیطان مکار است و تلاش می*کند انسان را از خداوند دور کند.

یونانی*ها هم در جهانی پر از اژدها زندگی می*کردند. در اساطیر یونانی باید با اژدها مبارزه کرد. در این اساطیر هم مانند افسانه*های فارسی پهلوان در نبرد با اژدها شهامت و پهلوانی خود را اثبات می*کند.

در فرهنگ مصر و سومر اژدها را می*توان اهلی کرد و او را به خدمت انسان درآورد. منجمان مسلمان اژدها را مسوول خسوف و کسوف می*پنداشتند. هندی*ها بر این باور*ند که ویشنو اژدهایی به نام راهو را به دو نیم کرد. از آن زمان تاکنون راهو در آسمان به سر می*برد و مسوول طوفان*ها و گردبادها و باران*های سیل*آساست.

چگونه اژدها به انسان کمک می*کند. در غرب، قرون وسطی را می*توانیم دوران شکوفایی کهن*الگو*ی اژدها بنامیم. کلیسا برای تثبیت قدرت سیاسی*اش به جنگاورانی نیاز داشت که از حق در برابر باطل دفاع کنند.

اژدها در فرهنگ مسیحی نماد باطل و نشانه*ی شیطان بود. به زودی سراسر اروپا را اژدهاهایی سیاه*کار و بدکردار فراگرفتند. بدین ترتیب افسانه*هایی درباره*ی پهلوانی جنگاوران مسیحی رواج یافت و همچنین بر تعداد قدیسانی که در جنگ*های صلیبی به نبرد اژدها می*رفتند افزوده شد. در این دوره اژدها چنان سودآور و افتخارآفرین بود که نقش اژدها بر سپر یک جنگاور مسیحی از پهلوانی او حکایت*ها می*کرد.

در زمانه*ی ما اما اژدها به فیلم*های تخیلی و به کتاب*های کودکان و به برخی بازی*های کامپیوتری راه یافته است. در این داستان*ها و بازی*ها اژدها در اغلب موارد باهوش و مهربان است و به یاری انسان می*شتابد.کهن*الگو اژدها در همه*ی این دوران*ها و در گستره*ی همه*ی فرهنگ*ها به انسان کمک کرده است که هرگاه جهان را اغتشاش فراگرفته نظمی نو بیاورد.

با توجه به قدرت روزافزون چین و با عنایت به گلوبالیسم و فروریختن مرزهای قومی، نژادی، سیاسی، مذهبی و اقتصادی شاید هرگز تا این حد اژدها در مفهوم چینی*اش معاصر زمانه*ی ما و همدست و همراه انسان نبوده است


   
نقل‌قول
mr.sohrab
(@mr-sohrab)
عضو Admin
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 999
 

صدرا جان این ها که نوشتی منبعش چیه ؟؟

یعنی اژدها وجود داره ؟ اون هم تو جهان موازی؟

پس خصوصیت آتش افکنی چی میشه ؟


   
پاسخنقل‌قول
sadra9776
(@sadra9776)
Trusted Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 43
شروع کننده موضوع  

والا من اینارو از گوشه کنارای اینترنت و جاهای ناشناخته گیر اوردم. اونیم که این رو نوشته بود یه دکتری دانشمندی بود. تو یه ویلاگ اینارو گزاشته بوده. هزارتا منبع هم واسش نوشته بود


   
پاسخنقل‌قول
اشتراک: