Header Background day #28
آگاه‌سازی‌ها
پاک‌کردن همه

Out of the Furnace (بیرون کوره)

1 ارسال‌
1 کاربران
5 Reactions
726 نمایش‌
Mr_vaziri
(@mr_vaziri)
Famed Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 2565
شروع کننده موضوع  

Out of the Furnace (بیرون کوره)

out-of-the-furnace-christian-bale-is-out-for-revenge.jpg

کارگردان : Scott Cooper

نویسنده : Brad Ingelsby, Scott Cooper

بازیگران : Christian Bale, Casey Affleck, Zoe Saldana

خلاصه داستان : راسل بیز (کریستین بیل) مرد سخت کوشی است که شیفت روزانه اش را در کارخانه ی فولاد سپری می کند تا دخل و خرج اش با هم جور دربیاید. برادر او رادنی (کیسی افلک)، چندین سال در عراق خدمت کرده است و برای مرتب کردن دوباره ی زندگی اش مشکلاتی دارد. او تا خرخره به یک دلال شرط بندی و نزول خوار محلی به نام جان پتی (ویلم دافو) بدهکار است و وارد مسابقات غیرقانونی بوکس برهنه (بدون دستکش) می شود تا مقداری پول دربیاورد ..

......................................

منتقد:جیمز برایندلی - امتیاز 6.3 از 10

Screen Shot 2013-12-18 at 9.25.02 AM.jpg

فولاد که زمانی یکی از خاکریزهای توانایی صنعتی آمریکایی به شمار می رفت، طی مدتی به کوتاهی چند دهه از یک تشکیلات اقتصادی سود آور و موفق به رویه ای کهنه برای دوران سرافرازی اش تبدیل شد. این محصول که زمانی موتوری برای موفقیت و تأمین کننده ی شغلی قابل اتکا بود، به سختی و زنگار بستن اش مشهور شد و در همان ابتدای ظهور به حال خود رها شد زیرا بازار داخلی تحت فشار واردات ارزان کمر خم کرد. فروپاشی کارخانه ی فولادسازی بیگ استیل اجتماعات نابود شده و رو به نابودی بسیاری به جای گذاشت. یکی از آنها مربوط به منطقه ی برودوک در ایالت پنسیلوانیا بود؛ منطقه ای در حومه ی شهر پیتزبورگ با 3000 نفر جمعیت که 35 درصد آنها زیر خط فقر زندگی می کنند. این منطقه ی واقعی جایی است که داستان فیلم « بیرون کوره» در آن اتفاق می افتد و هویت برودوک به عنوان یک دهکده که پیشرفت صنعتی آن را به حال خود رها کرده، این منطقه را به چیزی بیش از مکان رویداد اتفاقات یک فیلم تریلر انتقام جویی تبدیل می کند. این مکان به اندازه ی هر یک از شخصیت های انسانی اهمیت دارد.

« بیرون کوره» فیلمی عبوس با حال و هوایی گنگ و القا کننده ی حسی خاص است، اما انحراف موقت از منطق داستانی و حسی گنگ از جغرافیا و مکان می تواند به ناامیدی منجر شود. فیلم سر فرصت پیش می رود. لحن آن سوزندگی تدریجی ای دارد که هر از گاهی با فاصله های ناگهانی و تند و خشن قطع می شود. از نظر موضوعی این فیلم همانطور که شخصیتی را دنبال می کند که هر قدم اش بار گناهی را که بر دوش دارد سنگین تر می کند، پیوند میان انتقام و عدالت را بررسی می کند.

فیلم قبلی کارگردان اثر اسکات کوپر «Crazy Heart» محصول 2009 بود که اسکار مدت ها به تأخیر افتاده ی جف بریجز را برای او به ارمغان آورد. مانند «Crazy Heart»، « بیرون کوره» هم از درک اینکه چطور موقعیت مکانی می تواند شخصیت ها را تحت تأثیر قرار دهد، اشباع شده است. هیچ کس در برودوک ثروتمند نیست، تنها مسئله این است که هر شخص چقدر فقیر است. شخصیت اصلی، راسل بیز (کریستین بیل) مرد سخت کوشی است که شیفت روزانه اش را در کارخانه ی فولاد سپری می کند تا دخل و خرج اش با هم جور دربیاید. برادر او رادنی (کیسی افلک)، چندین سال در عراق خدمت کرده است و برای مرتب کردن دوباره ی زندگی اش مشکلاتی دارد. او تا خرخره به یک دلال شرط بندی و نزول خوار محلی به نام جان پتی (ویلم دافو) بدهکار است و وارد مسابقات غیرقانونی بوکس برهنه (بدون دستکش) می شود تا مقداری پول دربیاورد، پولی که در نهایت هم بیشتر آن را قمار می کند و از دست می دهد. رادنی که به شدت مایل است به موفقیتی بزرگ برسد و سری میان سرها در بیاورد، پتی را در سفری به نیوجرسی همراهی می کند که آنجا هم با یک بیمار روانیِ زود جوش به نام هارلان دیگروت (وودی هارلسون) که میل شدیدی به خشونت دارد آشنا می شود. در همین حین راسل که پس از محکومیت در آدم کشی بر اثر مصرف مشروبات الکلی هنگام رانندگی، به تازگی از زندان آزاد شده است، سعی می کند با اثرات حبس بودن خود کنار بیاید.

راسل به معنای واقعی یک شخصیت تراژیک و غم انگیز است. زندگی او -حداقل آنچه ما از آن می بینیم- روندی پی در پی از درد، ناامیدی و اندوه است. در آخر فیلم او چیز زیادی ندارد که به آن چنگ بزند جز یک حس عمیق که اشتباهی صورت گرفته و این وظیفه ی اوست که آن را تصحیح کند. عواقبی که بایستی به جان بخرد، چه در واقعیت و چه از لحاظ روانی، هیچ اهمیتی ندارند. بازیگری کریستین بیل به شیوه ی متُد (method acting) به او اجازه می دهد تا زیر پوست راسل بخزد. نقش آفرینی او قوی است اما حیرت آور نیست ولی به طور قطع آنقدر تأثیرگذار هست که باعث شود تماشاگران با او همدردی کنند.

وودی هارلسون در طول سالهای فعالیت های حرفه ای خود در نقش های متفاوت، به اندازه ی کافی در نقش انسان های نامطلوب بازی کرده است اما هیچ کدام - حتی نقش او در فیلم «هفت بیمار روانی» - به اندازه ی دیگروت سزاوار سرزنش نبوده اند. انسان گریزی و تنفر او از زن ها که بعضی جا ها حالتی تقریباً کارتونی و اغراق آمیز پیدا می کنند، با اینکه حضور او در فیلم زیاد نیست در همان صحنه ی اول مشهود هستند. هارلسون آنقدر در نقش های شرور و شیطانی خوب بازی می کند که سخت است که به یاد داشته باشیم فعالیت او به عنوان بازیگر با ایفای نقش متصدی باری ساده و خوش قلب در مجموعه ی «Cheers» آغاز شد.

کیسی افلک شخصیتی مبهم و معمایی به نمایش می گذارد. او که به طور معمول برای ایفای نقش شخصیت هایی انتخاب می شود که خجالتی هستند و تصویر سازی کمرنگی احتیاج دارند، مجدداً به عنوان شخصیتی پرخاشگر نظیر رادنیِ به بازی گرفته شده است. رادنی که از تجربیات خود در جنگ صدمه دیده است در وضعیتی ای مالامال از درد زندگی می کند و افلک این خصوصیت را با نقش آفرینی ای که گاهی اوقات میخکوب کننده است به وضوح به نمایش می گذارد. با این حال مسئله ای وجود دارد: افلک از نظر ظاهری مناسب این نقش نیست. من که در هیچ یک از لحظات فیلم نتوانستم او را در قالب برنده ی احتمالی مسابقات بوکس برهنه بپذیرم و باور کنم، چه برسد به کسی که می تواند به واسطه ی تبانی در شکست خوردن برای شرط بندی کنندگان پولی به همراه بیاورد.

نیمه ی دوم «بیرون کوره» به بررسی مجدد نیاز دارد. روند داستانی فیلم با سفر جاده ای غیر ضروریِ راسل و عمویش (بازی شده توسط بازیگر معتبری مانند سم شپارد) کند می شود و گیر می افتد و لحظاتی وجود دارند که در آنها بیشتر عناصر جزئی داستان با عقل جور در نمی آیند. مسائل ساده و پایه ای جغرافیایی مربوط به ایالت نیوجرسی نشان دهنده ی آشنا نبودن کارگردان با منطقه ای است که صحنه های زیادی از فیلم در آن اتفاق می افتد.

پوچ گرایی «بیرون کوره» باعث می شود فیلم با سلیقه ی کسانی که می خواهند وقتشان را با احساسی خوب بگذرانند جور در نیاید و سبک کند و تفکر آمیز آن موجب می شود فیلم برای کسانی که به دنبال یک فیلم تریلر پر جنب و جوش تر هستند مناسب نباشد. این فیلم سعی می کند در کنار اثری مانند فیلم «استخوان زمستان» جای بگیرد اما فیلمنامه اش به اندازه ی آن فیلم بی نقص و پرورانده شده یا به اجرا درآمده نیست. «بیرون کوره» نقش آفرینی های مطلوبی دارد و به شکلی دلپذیر تأثیرگذار است اما به هیچ وجه نمی تواند به هدف خود برسد؛ اینکه اثری قابل توجه و تفکر برانگیز درباره ی این باشد که چطور فرسایش اقتصادی یک جامعه بر روی زندگی کسانی که در آن گیر افتاده اند تأثیر می گذارد.

......................

منبع: نقد فارسی

........................

نظر یادتون نره((54))


   
breaking-bad، mmm20001378، daren_shan و 2 نفر دیگر واکنش نشان دادند
نقل‌قول
اشتراک: