خب مثل این که منم زده به سرم
این اولی کتابیه که میخوام ارائه بدم اما من بسیار بی تجربه ام و احتمالا کارم بد از آب دربیاد
ولی برای بهتر شدنش از شما کمک میخوام که با نقد هاتون یاریم بدید فقط یه جور نقد نکنید کلا از ادامش منصرف شم (خخخخخخخخخ)
خیلی دلم میخواد یه دوگانه از این ایده ای که دارم بسازم ولی من کارام معلوم دید یهو دیدید همین رو هم نصفه ول کردم
به هر حال به یک ویراستار و یک طراح کاور نیازمندم
فصل1- مرگ عزیزان(ویراستاری از فاطمه که خیلی توی آماده کردن این فصل کمکم کرد)
لینک مقدمه اصلاح شد
با تشکر از فاطمه( fatan) عزیز برای ویراستاری
غلط املایی موجود توش هم رفع شد ممنون از وحید واسه یاد آوریش
---ادغام شد---
مقدمه به پست اول اضافه شد
---ادغام شد---
خب فصل یک هم آماده شد
به پست اول اضافه شد
با تشکر از فاطمه عزیز که تو آماده کردن این فصل خیلی بهم کمک کرد
بیشتر از من زحمت کشید(خخخخخخخخخخخخخخخخخ)
خیلی متفاوت و باحال بود فقط تعداد صفحات فصل ها کمه و یکم سعی کن با جزییات بیشتر بنویسی
واقعا ایدت فوق العاده است فکر کنم داستان باحالی بشه
@smajids 56904 گفته:
خیلی متفاوت و باحال بود فقط تعداد صفحات فصل ها کمه و یکم سعی کن با جزییات بیشتر بنویسی
واقعا ایدت فوق العاده است فکر کنم داستان باحالی بشه
خوشحالم خوشت اومده
در باره صفحات: این اوله کارمه و منم تازه کار ولی این مشکل تو فصلایی بعدی کم میشه قول نمیدم تو یکی دو فصل بعد ولی یه مقدار جلو تر که بریم و وارد فضای اصل داستان بشیم تعداد اون ها هم بالا میره
خوبه خوبه خوبه!!!
ولی تعداد صفحات خیلی کمه، توصیفاتت رو هم بیشتر من!
حاجی دمت گرم ترکوندی فقط تورو خدا زود زود فصل بده((58))((58))((58))((58))
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
ببین هادی جان یکم محاوره ای ترش کن یکم زیادی خشکه
والا م همون اولی که گذاشتی دان کردم و خوندم
اما جدا الان همه چیزو یادم رفته
فقط یادمه با خودم ک کردم ایده ی داستان خیلی قشنگه
ولی بی اشکال نبود
یه چیز دیگه ای هم که یادمه فونت نوشته و سایز و کادر بندی و این چیزاش بود
اینا رو درست کن حتما
خیلی قشنگ بود ، امیدوارم سریع تر فصل بعد رو بزاری
تنها نکته ای که باید بگم در مورد توصیفاته ، مثلا اون تیکه ای که پدرش میمیره ، باید کش میدادی ، ایجاد هم حسی بیشتر میکردی ، و اینجور چیزا ...
سعی کن اگه تعداد صفحاتت هم کمه حداقل هر دو هفته یه فصل بدی
@Montazer 56922 گفته:
خوبه خوبه خوبه!!!
ولی تعداد صفحات خیلی کمه، توصیفاتت رو هم بیشتر من!
در این مورد باید بگم از فصل بعد بهتر میشه منتظر باش دادا منتظر(خخخخخخخخخخخخخخ) ممنون از شما
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
@neo 56924 گفته:
حاجی دمت گرم ترکوندی فقط تورو خدا زود زود فصل بده((58))((58))((58))((58))
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
ببین هادی جان یکم محاوره ای ترش کن یکم زیادی خشکه
در مورد فصل دادن راستش من خودم هم دوست دارم تند تند فصل بدم
اگه ویراستارم فاطمه وقت کنه و بازم بهم کمک کنه سعی میکنم هفته ای یه فصل یا بیشتر ارائه بدم
اما اگه وقتش پر بشه تا پیدا شدن ویراستار فصل نمیدم.
در مورد محاوره ای بودن هم باید بگم این داستان مکالمه هاش محاوره ای هست اما تا الان مکالمه خاصی نداشته
از فصل دو به بعد مکالمه های محاوره ای خواهد داشت
ممنون از راهنماییتون
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
@smhmma 56939 گفته:
والا م همون اولی که گذاشتی دان کردم و خوندم
اما جدا الان همه چیزو یادم رفته
فقط یادمه با خودم ک کردم ایده ی داستان خیلی قشنگه
ولی بی اشکال نبود
یه چیز دیگه ای هم که یادمه فونت نوشته و سایز و کادر بندی و این چیزاش بود
اینا رو درست کن حتما
خوشحالم خوشت اومده
اندازه فونت نوشته حل خواهد شد
ممنون از راهنماییی تون
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
@Lord.Morteza 56961 گفته:
خیلی قشنگ بود ، امیدوارم سریع تر فصل بعد رو بزاری
تنها نکته ای که باید بگم در مورد توصیفاته ، مثلا اون تیکه ای که پدرش میمیره ، باید کش میدادی ، ایجاد هم حسی بیشتر میکردی ، و اینجور چیزا ...
سعی کن اگه تعداد صفحاتت هم کمه حداقل هر دو هفته یه فصل بدی
باور کنید خودم هم به نظرم این فصل رو یه مقدار بد دادم سر این موضوع ناراحتم ولی به دلایلی خواستم ارائه بدم(فصلی که اول داده بودم ویراستار خیلی افتضاح بود اگه راهنمایی نمیکرد همین هم نمیشد از داستانم بدتون می اومد)
خوشحالم خوشت اومده
ممنون از راهنماییت
خو من تازه واردم و هیچی حالیم نی
ولی ایده ی خیلی نابی داشت و من از خوندنش لذت بردم فقط حجم کم صفحات و خالی از هیچ احساسی یه ذره داستان رو خشک و خسته کننده میکرد اونجایی پنج نفر کشته میشن رو خیلی زود ازش گذشتی در حالیکه باید احساسات خود اون پسر رو هم بگی توصیف که اصن نداشت ولی در کل ایده ی خوبی داشت
و این که خیلی از اسم انسان ربات استفاده کردی بودی میتونستی براش القاب انتحاب کنی : انسان نما ، حیوان بی احساس ، نابودگر ، ربات پیشرفته.........
خوب بود ادامه بده:thumbsup:
@koochooloo 57034 گفته:
خو من تازه واردم و هیچی حالیم نی
ولی ایده ی خیلی نابی داشت و من از خوندنش لذت بردم فقط حجم کم صفحات و خالی از هیچ احساسی یه ذره داستان رو خشک و خسته کننده میکرد اونجایی پنج نفر کشته میشن رو خیلی زود ازش گذشتی در حالیکه باید احساسات خود اون پسر رو هم بگی توصیف که اصن نداشت ولی در کل ایده ی خوبی داشت
و این که خیلی از اسم انسان ربات استفاده کردی بودی میتونستی براش القاب انتحاب کنی : انسان نما ، حیوان بی احساس ، نابودگر ، ربات پیشرفته.........
خوب بود ادامه بده:thumbsup:
صفحات کم بودن رو حق با شماست
ولی بقییش دلیل داره که به زودی در فصلای بعد مشخص میشه
امیدوارم نکاتی ک گفتم مفید واقع بشن.
منتظر فصل های بعدی هستم موفق باشید و شاد@Jina 57048 گفته:
سلام! تبریک بابت ایده ناب و ذهن خلاق! ایده نو و عالی ایه، امیدوارم خوب پردازشش کرده باشید. برای 7-8 صفحه ک نمیشه خیلی چیزی گفت، فقط اینکه توصیفات خیلی کم بود، بخاطر همین خشک و بی روح شده بود یه سری جاها و راستش بیشتر حالت گزارشی داشت تا داستانی. مقدمه ای ک نوشته بودید عالی بود، ولی برای شروع داستان این حالت گزارشی بودن یکم تو ذوق میزد. کاملا جا داشت نهایتا یکی دو صفحه بیشتر باشه ولی با توصیفات بجایی یکم روح بدید به داستان (مطمئنا میخواستین سریع از این قسمتا بگذرید و مسلمه ک اصل داستان جای دیگه ایه ولی همین عجله یکم جذابیت داستانو کم میکنه). و اینکه به نظرم همین الان تصمیم بگیرین میخواین لحن داستان چجوری باشه و با یک لحن بنویسید. یه سری جاها خیلی خودمونی و محاوره ای بود و یه سری جاها رو خیلی سخت و کتابی نوشته بودین. لحن های سنگین ریسک بالایی دارن، یا باید ایده داستان و پردازشش اونقد جذاب باشه ک خواننده سختی خوندشو به جون بخره(کتابهایی مثل ارباب حلقه ها یا سلماریون ک لحن فوق سنگینش اولش خیلی تو ذوق میزنه و خسته کننده اس، ولی داستان اونقدر جذاب هست و کشش داره ک غرق داستان بشی و حتی همین لحن به یکی از نکات قوت کتاب تبدیل میشه)یا اینکه بهتره از لحن ساده تری استفاده بشه.امیدوارم نکاتی ک گفتم مفید واقع بشن.
منتظر فصل های بعدی هستم موفق باشید و شاد
خب با تشکر از نقدتون
در مرود مقدمه من خودم میخواستم که به صورت خبری و خشک باشه چون تنها هدف مقدمه این بود که بدونید انسان ربات ها از کجا اومدند و نجات دهنده ها کین
در مورد لحن قراره مکالمه ها گفتاری و حرف های راوی نوشتاری باشه سعی میکنم نقص هاش رو کم کنم
مشکلات دیگه هم برای تازه کاری منه تو فصلای دیگه امیدوارم بهتر بشه
راستی احتمالا فصل بعد آخر هفته بیاد
فصل دوم ارائه شد
با عذر خواهی از تاخیر پیش اومده
مثل این که نت ویراستارم تموم شده بود
با تشکر از نقد های سازنده تون
سلام!
قشنگ بود! واقعا نمیدونم چرا حس هانگر گیم بهم دست داد؟ زیاد به هم شبیه نیستن آخه!
فک کنم بخاطر سال وقوع ماجرا ها بود.
فرمانده هادی آره؟((102))
قشنگ بود در کل! فقط یکم فونتش رو بهتر کن لطفا! فصل یک رو کور شدم:دی
منتظر فصل 3 ام!
موفق باشی(: