مردگان هم بزرگراه* دارند. بزرگراه*هایی که صف پیوسته*ی اشباح و درشکه*های رؤیا را از میان برهوت آنسوی زندگانی ما می*گذرانند و عبور بی*وقفه*ی ارواح درگذشته را بر خود تحمل می*کنند صدای تپ تپ تکان*هایشان در ویران گوشههای جهان از میان شکاف*هایی که خشونت، سنگدلی و شرارت پدید می*آورندشان، شنیده می*شود. انتفال آن مردگان سرگردان را آن گاه که قلب در شرف از هم پاشیدن است می*توان به یک نظر دید، آن زمان که آن چه باید پنهان باشد آشکارا در معرض دید قرار می*گیرد. این بزرگراه*ها تابلوهای راهنما دارند، و پل و نوار شنی، حتا تقاطع و عوارضی هم دارند.
در این چهار راه*ها است که خیل مردگان به هم می*رسند و انگار همان*جا این شاهراه ممنوعه ممکن است به دنیای ما سرریز کند. ترافیک در تفاطعات زیاد است؛ در تقاطع*ها صدای مردگان بیداد میکند و در اینجا سدی که یک واقعیت را از دیگری جدا میکند، به دلیل عبور و مرور بیشمار رو به نازکی و سستی میگذارد.
چنین تقاطعی از دنیای مردگان مقارن است با خانهی پلاک 65 در دنیای ما، تولینگتون پلیس . خانهای با نمای آجری و به سبک معماری سبک گرگوری که تک و تنها جدا افتاده است. خانهی پلاک 65 هیچ چیز به خصوص و قابل توجهی ندارد. خانهای قدیمی و فراموش شده؛ نمایندهی نالایقی از جلال و شکوه دوره*ای که زمانی قرار بود معرف آن باشد. این ملک برای مدت 10 سال یا بیشتر خالی و متروک بوده است.
لطفا دوستان زیر 18 سال نخوانند شب خوابون نمی بره بیچاره میشم من خوب((231))
@Montazer 28253 گفته:
كتاب چند فصله؟؟؟
جلد هاي ديگه هم داره؟؟؟
کتاب شش جلده که جلد اولش خدمت شماست