در این تاپیک می خواهم که هر کدام از دوستان حرف دل خود را با خدا بزند یعنی درد دل کند ( البته اگر این تاپیک رو قابل دونستن )
از تصادف جان سالم به در برده بود و می گفت
زندگی اش را مدیون ماشین مدل بالایش است
و خدا همچنان لبخند میزد
خدايا، حکمت قدم هايي را که برايم بر مي داري بر من آشکار کن،
تا درهايي را که به سويم مي گشايي، ندانسته نبندم
و درهايي که به رويم مي بندي ، به اصرار نگشايم
خداوندا دستانم خالي ست، قلبم پر از آرزوهاي دست نيافتنيست.
يا دستانم را توانا ساز، يا درونم را از آرزوهاي دست نيافتني تهي ساز.
خدا زمين را مدور آفريد تا به انسان بگويد همان لحظه اي که تصور مي کني
به آخر دنيا رسيده اي، درست در نقطه آغاز هستي.
خدا تنها روزنه امیدی است که هیچگاه بسته نمیشود ، تنها کسیست که
با دهان بسته هم میتوان صدایش کرد و با پای شکسته هم میتوان سراغش رفت
خدا آن حس زیبایی است که در تاریکی صحرا زمانی که هراس مرگ می دزدد
سکوتت را کسی همچون نسیم دشت آهسته می گوید کنارت هستم ای تنها
من نیتم که هر چه هست اوست
در تمام زندگیم یک چیز رو خیلی سخت ازت خواستم یکبار دادی ولی دفعه بعد بهم سخت گرفتی..........
ازت دلگیر شدم
ازت نامید شدم
ازت حتی رو برگردوندم.
دیگه حتی برات سر سجاده گریه هم نکرد..
اما فهمیدم اشتباه کردم .
اگه بهم نه گفتی
اگه در برابرم سکوت کردی
اگه دیگه هیچ چیزی بهم ندادی
این از حکمتت بوده که رحمتت رو کامل کردی
چراکه با یه گوش درد بهم هشدار دادی نفهمیدم باز هم 5 ماه بعد با گوش درد شدیدتری بهم هشدار دادی اون موقعه بود که فهمیدم
بیمارم و اگه از طریق گوش درد بهم هشدار نمیدادی که 11 دکتر بچرخم ممکن بود در کمتر از 6 ماه به بیماری لاعلاج خونی مبتلا بشم.
پس میگم ممنونتم
من نادان بودم و جاهل ولی واقعیت اینه که تو عالمی پس منو ببخش که ازت توقع غیر معقول داشتم.و داشته هام رو نمیدیدم .
منو ببخش که نفهمیدم که چقدر نادون هستم
منو ببخش و بازهم زیر بال وپر محبت و رحمتت بگیر.
این داستان نبود واقعیت بود هنوز هم تحت مدوا هستم و به امید خودش تا یکسال دیگه خوب خواهم شد.
پس بی حکمت نیست کرده هایش
((48))((48))((48))
ارميتا جان جسارتا بيماريت چيه ؟
خيلي متاسف شدم